چند پرسش از اصلاح طلبان انتخاباتی
به قلم : مهدی سلیمی
اصلاح طلبانی که برای پزشکیان بوق تبلیغاتی شده اند بهتر است ابتدا به چند پرسش ساده پاسخ دهند یا دستکم به این سئوال پاسخ دهند که خرداد و تیر امسال چه فرقی با چند ماه پیش و اسفند پارسال دارد؟ آیا صرف تایید صلاحیت مسعود پزشکیان انتخابات آزاد و دموکراتیک شد؟
خب ایشان همین چند ماه پیش هم در انتخابات مجلس حضور داشتند!! آیا نظارت استصوابی برداشته شده یا قانون انتخابات تغییر کرده است که اکنون حضور در آن را مجاز میدانند؟
پرسش اصلی تر از اصلاح طلبان این است در زمان اوج خود یعنی دولت خاتمی و یا زمان دولت روحانی کدام اصلاح قوانین را در جهت دموکراتیک کردن حکومت توانستند انجام دهند؟
زمانی که خاتمی یک مجلس یکدست و پشتوانه حداکثری را داشت نتوانستند حتی قانون مطبوعات را به ثمر رسانند؟ اکنون که پزشکیان حتی اگر رای هم بیاورد با یک مجلس یکدست اصولگرا تقریبا باید تمام ۴ سال ریاست جمهوری خود را سپری کند چه تغییری قرار است انجام دهد؟
آیا در صورت انتخاب پزشکیان او انتخابات مجلس با رد صلاحیت های حداکثری را برگزار نخواهد کرد یا مانند خاتمی در مجلس هفتم به این کار تن می دهد؟
حتی از نظر اقتصادی در حالی که همه میدانیم مشکل اصلی اقتصاد کشور ناشی از سه عامل تحریم، عدم شفافیت و فساد گسترده است این فرد میتواند سیاست های خارجی حکومت را تغییر دهد یا آزادی مطبوعات و رسانه ها را برای مبارزه با فساد تضمین کند یا توان مقابله با باندهای مافیایی که در کارتل های اقتصادی وابسته به علی خامنه ای هستند را دارد؟
در زمینه مسائل فرهنگی و اجتماعی آیا او مثلا اعتقادی به آزادی پوشش دارد و اگر دارد میتواند آن را به شکل قانون درآورد؟ یا توان و اجازه تحول بنیادین در آموزش و پرورش و آموزش عالی را دارد؟
چنانچه مردم در اموری به خیابان بیایند آیا پزشکیان توان تضمین آزادی اجتماعات را دارد یا او هم در تعامل با مجلس اصولگرا باید وزیر کشوری را انتخاب کند که بگوید هم به سر شلیک کردیم هم به پا؟
نویسنده: مهدی سلیمی
دکتر پزشکیان کاندید چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری
یکی از مسائل مهم در تشخیص اصلح یا غیر اصلح بودن افراد به نظر مبانی اسلامی گرایش آنها به مبانی است. اما اینکه چگونه و در چه مسیری و با چه نیتی، افراد از مبانی اسلامی استفاده می کنند،خود معیار دیگری برای تشخیص اصلح از غیر اصلح است.
جناب آقای دکتر پزشکیان، شخصیتی است که امروز و در این موقعیت تنها گرایش به مبانی اسلامی خود را بروز نمی دهد. شخصیت آقای دکتر پزشکیان سالیانی است که در گفتار و رفتار اجتماعی و سیاسی خود پیوند خود را با مبانی اسلامی خصوصا مبانی متذکر شده امام علی (ع) به مالک اشتر را متذکر می شوند و این خصوصیت بسیار مهمی در یک شخص است.
می توان از شخصیتی همچون آقای دکتر پزشکیان مطالبه حقوق داشت همچنانی که در سخنان خود در گفت و گوی خبری بر این مهم اذعان داشتند که یک رییس جمهور می بایست پاسخگوی مردم باشد. بنابراین بجاست اینگونه خصوصیت ها و گفتارهای آقای دکتر پزشکیان به همگان اعلام شود و مغفول واقع نشود.ب ه امید پیروزی دکتر پزشکیان و ایجاد تغییرات بنیادی و اصلاحات اساسی
نویسنده: نریمانی
جهان آبادی، نماینده ادوار مجلس: « پزشکیان » زمان جنگ لباس جنگ به تن کرد و از ما دفاع کرد؛ حالا از عزت ایران دفاع میکند
پزشکی آمده که احتیاجی به قدرت ندارد و همه باید به او کمک کنیم؛ این فرصت تاریخی را از دست ندهیم
جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده ادوار مجلس و اهل سنت در همایش بزرگ فرهنگیان با حضور نمایندگان ادوار و جمعی از اصلاح طلبان و فعالان سیاسی برای حمایت از مسعود پزشکیان گفت: خواهران و برادران عزیز اگر انتخابات از ستاد ها و به کف خیابان نرود فرصت تاریخی برای ۴ یا ۸ سال را از دست خواهیم داد.
من به عنوان پدر و یک ایرانی درخواست میکنم به دنبال ستاد نباشید. به اقوام و دوستان خود بگویید، پزشکی آمده که احتیاجی به قدرت ندارد و همه به او کمک کنیم.
اهل سنت بلوچستان، فارس، آذربایجان، و تمام ایرانیان از هر تفکری که هستید ما اینجاییم تا فرزندان ما زندگی بهتری داشته باشند، تا اجماع و آشتی ملی بر پایه عزت ملی داشته باشیم؛ ما اعتقاد داریم برای بهبود شرایط زنان و اقلیت باید متحد و یکپارچه از پزشکیان حمایت کنیم./ جماران
اگر مردم با انتخابات قهر کنند نامزد های طرفدار طرح
“نور” و “گور” برنده می شوند
تا یک هفته پیش، به ندرت کسی می توانست حدس بزند، انتخابات ریاست جمهوری، پس از مرگ رئیسی و هیات همراهش در جریان سقوط هلیکوپتر چنین مسیری را پیدا خواهد کرد که اکنون پیدا کرده است. تقریباً تمام اخبار ایران خلاصه شده در اخبار انتخاباتی. گوئی به یکباره همه یخ های نا امیدی که از اعتراضات سال 98 بر جامعه سایه افکنده بود آب شد. بی شک تائید صلاحیت دکتر پزشکیان و ورود او به میدان این انتخابات نقشی تعیین کننده در این زمینه داشت. اما سادگی است اگر تصور شود، شورای نگهبان یک تصمیم اشتباه گرفت و یا کار از دست بیت رهبری در رفته است. اتفاقاً برعکس، شورای نگهبان نگاه کرد به دست بلند بیت رهبری و بیت رهبری نیز کارگردان اصلی بود. چنان که خیلی سریع چند اصلاح در مسیری که برای انتخابات در نظر گرفته شده بود صورت گرفت. از جمله توصیه به حقانیان برای کنار کشیدن خود از انتخابات. شاهدیم که از میان رد صلاحیت شدگان، او هیچ واکنشی در این زمینه از خود نشان نداد. رای نیآوردن او به منزله رای ندادن به رهبر جمهوری اسلامی بود، زیرا در تمام سالهای گذشته او در مهم ترین حضور های علی خامنه ای در کنار او بود. اینها حدس و گمان هائی است که شاید در آینده حداقل بخش هائی از آنها تائید شود. فعلًا آنچه که در برابر ما قرار دارد، انتخاباتی است که تنور آن روز به روز گرمتر می شود و نظام خود را از برابر مردم کنار کشیده تا آنها در انتخابات شرکت کنند. شاید مسئله، فقط کنار کشیدن نباشد، بلکه یک تجدید نظر اساسی در سیاست های اجتماعی در درجه اول و برخی سیاست های اقتصادی در بیت رهبری تدوین شده و گام های عملی آن با انتخابات ریاست جمهوری برداشته شده است. آیا در بیت رهبری شورایی برای نوعی رفرم و تجدید نظر در اداره مملکت بوجود آمده؟ آیا چند مصاحبه ای که درباره وضع جسمانی رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده، حتی در صورت دستکاری در بخش هائی از آن اتفاقی است؟ چرا دکتر مرندی در این 30 سال اخیر که سرپرستی تیم پزشکی رهبر را داشت درباره سلامت رهبر مصاحبه تلویزیونی نکرده بود؟ آیا با این مصاحبه ها، افکار عمومی را آماده قبول رهبر جایگزین با برخی سیاست های نوین اجتماعی و اقتصادی می کنند؟ به هیچیک از این سئوالات نمی توان پاسخ صریح داد، اما همه آنها مطرح است.
اما درباره انتخاباتی که در پیش است و اگر مردم به پای صندوق های رای گیری آن بروند، با طرح احتمالی بیت رهبری برای برخی رفرم ها همراهی کرده اند:
همه شواهد – تا اینجا – نشان میدهد که دکتر پزشکیان برنده این انتخابات است و عهده دار اجرای طرح هائی شده که یا خود حدس زده و یا شاید مستقیم با او در میان گذاشته شده است. آیا “آشتی ملی” از جمله مفاد این طرح که شاید تبدیل به رفرم بشود است؟ تا اینجا، چنین استنباط می شود. در این آشتی ملی قرار است غربگرایان بر بخش هائی از دولت مسلط شوند؟ پاسخ مثبت به این سئوال بسیار دور از ذهن است، زیرا قطاری که روی ریل است به سمت شرق می رود اما نه با ایجاد تقابل با غرب. برخی ذوق زدگی های غربگرایان اصلاح طلب قدیمی را نباید جدی تلقی کرد. ابراهیم رئیسی راننده ناتوان این قطار بود و بیم تبدیل شدنش به انور السادات مصر، پس از مرگ ناگهانی جمال عبد الناصر- هم می رفت. آیا پزشکیان قطار را در مسیر تعیین شده خواهد توانست هدایت کند؟ فعلا تمام صحبت های او علیه محدودیت های اجتماعی است که زنان قربانی اول آن بوده اند و در عرصه اقتصادی نیز به سود محرومان جامعه و علیه نظام طبقاتی حاکم. او با صراحت از غلط بودن تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی سخن نمی گوید، اما محتوای حرف هایش علیه این تقسیم بندی مخرب است. همین تقسیم بندی و مرزبندی های مکتبی و غیر مکتبی باعث رانت خواری و فساد و غارت و دزدی شد و نالایق ترین افراد سکاندار مملکت. تا اینجا، آنچه از سخنان او استنباط می شود همین است. درباره سیاست خارجی تاکنون چیزی نگفته که خلاف نگاه به شرق باشد، گرچه از تعامل با جهان و پرهیز از تنش زائی گفته و بر آن تاکید نیز کرده است. این فراز ها از سخنان روز های اخیر او را نمی توان مثبت ارزیابی نکرد: نمیگویم همه مشکلات را حل خواهم کرد اما با مشارکت مردم و همکاری با نخبگان و سرمایه گذاران مملکت را از بحران خارج میکنیم. دختران و پسران ما با ما مشکل پیدا کرده اند. مدرسه و مسجد و ادارۀ جوانان که در اختیار ما بود. آمریکاییها را که بیرون کرده بودیم. چه کردیم که جوانان ما اینطور شدهاند؟ هر چه قدر تندروی کنیم از هدفمان دورتر میشویم.
چرا به مسعود پزشکیان رأی خواهم داد؟
محمد مجتهد شبستری
قرائن نشان میدهد دکتر مسعود پزشکیان دولتی عقل محور تشکیل خواهد داد که اعضای آن بر مدار خردورزی، تخصص و برنامه عمل می کنند؛ به ملت دروغ نمی گویند؛ وعده های فریبنده نمی دهند؛ در هیچ شرایطی تسلیم رانت و فساد نمی شوند؛ در سپهری از شفافیت، صداقت و قانون مندی حرکت می کنند؛ خود را به حقوق شهروندی آحاد ملت ملتزم می دانند؛ از انتقاد استقبال می کنند؛ در عرصه های فرهنگی به خشونت متوسل نمی شوند؛ تزویر و ریا نمیورزند؛ به ضرورت توسعه همه جانبه پایدار برای رهایی از مشکلات و مغضلات کنونی کشور ایمان دارند و با جهل و فقر می ستیزند؛ بیهوده دشمن تراشی نمیکنند و با تعامل سازنده با کشور های جهان، ایران عزیز را از انزوا بیرون می آورند و در صحنه بین الملل جای شایسته ای برای این کشور به وجود میآورند.
به مسعود پزشکیان رأی خواهم داد با این امید که آنچه گفتم و بسیاری دیگر از فضایلی که نگفتم، گرچه به صورت نسبی، جامه تحقق بپوشد.
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
تا مادامی که صندوق ذخیره ارزی هر روز خالی تر از قبل بشه به دلیل تامین کالای خارجی ( غیر چینی ) و تا وقتی که فروش نفت ما در برابر کالا از چینه اونم تازه ۲۰ درصد ارزونتر از قیمت جهانی، باعث میشه دولت برای هر فعالیتی دست به چاپ پول برای مدیریت بازار بزنه… خیلی وقت ها دولت بدش نمیاد دلار گرون بشه، چون خدمات و دلار تامینی بازار رو میتونه گرونتر بده دست مردم… در واقع گرانی یا تورم راهکاریه برای دولت تا دیرتر به ورشکستگی یا کسری بودجه برسه…
این ۳ سال برابر آمار بانک مرکزی تورمی ۵۰ درصدی داشتیم ولی چیزی که مردم میبینن ۱۵۰ درصد هستش! این یعنی دولت داره هزینه هاش رو از دوش خودش برمیداره و میندازه گردن مردم…. تا وقتی به خاطر تحریم! وضعیت مملکت نفت در برابر کالاست! دولت به جز افزایش پایه پولی یا چاپ پول! کاری نمیتونه بکنه و تورم هر ماهه حداقل ۱۰درصد داریم…
ضمنا دولت آقای روحانی ۱۴۰۰ تمام شد
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدن گردن مسگری
عزیزان اینو در نظر بگیرید ما که اینجاییم به نحوی دل در گرو محبت دکتر و علاقه مند پیروزی دکتریم من امروز در چند جمع تو سطح جامعه بودم . کسانی که اکثرا رای خاکستری بودن دکتر چاره ای جز به میدون آوردن ای آرا خاکستری نداره غالبا از عدم جواب دادن دکتر همه سر خورده شدن .
اینکه دکتر بخشی از آرا روحانی و میخواد شکی در اون نیست همون آرا خاکستری باید دکتر بتونه تفاوت سه ساله نکبت بار رئیسی رو با دوران روحانی بازگو بکنه این نگفتن یا ترسه ، مصلحت اندیشی اگر ترس باشه که تکلیف هممون مشخصه
اگر مصلحت اندیشی باشه که از قدیم گفتن مصلحت از ته هر خیار تلخی تلخ تره پس باید شفاف موضعش و مشخص کنه
با مننو مننن کردن دکتر کسی تو این جامعه نفهمه منظورش مصطفاست باید جرات داشته باشه از نقاط قوت روحانی حمایت کنه مشکلات دوره رئیسی رو شفاف بگه این که اینجا من بگم فقط دکتر و بقیه هم بگن به به که نشد کار باید چشمامون و به اطرافمون باز کنیم مثل کبک اگر بخواهیم بگیم همه چی خوبه و ما پیروزیم مطمعنا طعم تلخ این مصلحت یا زننده این ترس ۹ تیر کاممون و زهرمار خواهد کرد
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آنکه نیاید از دست تو هیچ کار
تفسیر رأی دادن به آقای دکتر پزشکیان
دکتر بهروز مرادی؛ جامعهشناس
قبل از اعلام اسامی کاندیدا های انتخابات ریاست جمهوری، اصلاً تصور نمی کردم که در انتخابات شرکت کنم. تصور من این بود که همه ی افرادی که از فیلتر رد می شوند، مدافعان وضع موجود خواهند بود و دولت آنها فقر و فساد و فلاکت را تداوم خواهد بخشید.
نام دکتر پزشکیان را که در میان تأیید شدگان دیدم، نخست بر این باور بودم که او را برای جذب چند میلیون رأی آذری زبانها به میدان آورده اند تا نرخ مشارکت را بالا ببرند.
اما پس از شنیدن و شناختن او در این مدت دریافته ام که وی فردی است که دولت او می تواند مسبب تغییراتی بشود که جامعه ی ایران به آن نیاز مبرم دارد.
در جامعه ای همچون ایران که نمیتوان به سادگی کاندیدای مورد نظر خود را در میان کاندیدا های تأیید شده دید، در بسیاری از موارد، رأی دادن جنبه ای سلبی دارد و نه ایجابی. این بدین معنی ست که در بسیاری از موارد، می بایست برای رأی نیاوردن کاندیدا های حامی وضع موجود و برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع و روی کار نیامدنِ افراد خشونت گرا و تندرو و افراطی و مخالفان آزادی و موافقان تحریم و بدبختی و فلاکتِ مردم و طرفداران رانت خواری و غارت و ابقای نظام فساد و نابرابری و ستم به کاندیدای مخالف رأی داد.
اما اينبار اوضاع دیگر گونه می نماید. تصور من این است که ما ایرانیان اینک در وضعیت انتخاب بین بد و بدتر قرار نداریم، بلکه آقای دکتر پزشکیان کاندیدایی خوب و مناسب است که به خاطرِ پاکی پرونده ی تاریخی و صداقت وجودی و راستگویی و راست وعده بودن و اعتقاد عمیق به تعالیم قرآن و درک عدالت علوی و تعهدش نسبت به حق و باورمندی به حمایت از اقشار آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی و اعتقاد به دفاع از مظلوم و هواداری از برابری اقوام و کرامت انسانی و طرفداری از صلح و تعامل با جهان در راستای تأمین منافع ملی و رسیدن به ضرورت رفع تحریم های ظالمانه و درک مقام دانشگاهیان میتواند موجبات تغییراتی مبارک را در جامعه فراهم آورد.
بر خلاف بسیاری از جامعه شناسان داخل و خارج از کشور، این دیدگاه را که جامعه ی ایران در وضعیت انقلاب قرار دارد، خالی از واقعیت و زاییدهی توهم و خیال میبینم. اپوزیسیون آرزو های خود را واقعیت تصور میکند و با فروش این واقعیت جعلی، سعی داشته و دارد جوانان را به خیابان بکشاند تا آنها را به خیال خود عامل تغییر رادیکال اجتماعی نماید، تا این جوانان با فدا کردن جان خود، راه را برای تسلط آنها بر جامعه هموار کنند. این در حالی است که بسیاری از آنها هنوز مدافع نظام دیکتاتوری پهلوی یا طرفداران سازمان فاشیستی مجاهدین خلق یا هوا خواهان تجزیهی ایران ما هستند.
به عنوان یک جامعه شناس بر این باورم که جامعه ی ایران هیچکدام از مؤلفه های قرار داشتن در وضعیت انقلاب را ندارد؛ نه یک رهبر کاریزماتیک وحدت بخش، نه یک رهبر سازمان دهنده، نه بدنه ی اجتماعی انقلاب کننده و نه ایدئولوژی انقلاب و تغییر.
با اینهمه جامعه ی ایران که در بحران های چند بعدی همه جانبه گرفتار آمده و زندگی بر اکثریت مردم بسیار تلخ و تنگ و دشوار گردیده، سخت نیازمند تغییر است. روش رادیکال تغییر از یک سوی به کشته شدن یا کور شدن جوانان می انجامد و از سوی دیگر چنین روشی به تغییرات دموکراتیک منجر نمیگردند.
این تنها تغییرات آرام و تدریجی است که در جریان آن، جامعه فرصت مییابد تغییرات هر چند اندک را در خود نهادینه و باثبات و پایدار سازد.
چه باک اگر تغییرات تدریجی حداقلی باشند و نیاز به فعالیت بدنه ی کارشناسی در زمانی طولانی داشته باشند. خرابی ها بسیارند و وسیع و تعمیر آنها و نیل به آبادی، نیازمند زمان و صبر است. دولت آقای دکتر پزشکیان از چنین پتانسیلی برخوردار است که چنین تغییراتی را آغاز کند. در چنین شرایطی رأی ندادن، نه تنها هیچ دستاوردی ندارد، بلکه خود؛ رأی دادن به بدترین کاندیداست.
این واقعیتی انکار ناپذیر در جوامع فاقد انتخابات آزاد است.
آنها که انتخابات را تحریم میکنند، باید تفسیر و معنای پنهان تحریم و کنشِ نهفته در رأی ندادن خود را بپذیرند. رأی ندادن همانا همدستی با بدترین کاندیدای موجود و کمک به پیروزی او و تسلط شوم او بر جامعه است.
تصور میکنم یک اشتباه محاسباتی باعث گردیده تا آقای پزشکیان را تأیید کنند. این اشتباه بر عدم مشارکت تعیین کننده ی مردمِ نومید و گروه های خاموش اجتماعی و قشر خاکستری در انتخابات امید بسته و حساب نموده است. از این فرصت تاریخی میبایست برای تقریرِ تغییر و تعویضِ تقدیر اجتماعی خود بهره برد، چرا که خداوند سرنوشت مردم را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنها خود سرنوشت خود را تغییر بدهند.
استفادهی هوشیارانه از روزنههایی که ناگهان در حیات یک ملت پدید میآیند، میتواند این تغییر را آغاز کند.
من به آقای دکتر پزشکیان رأی میدهم.
٣١ خرداد ١۴٠٣
چرا شما سعی دارید با لجن پراکنی و تهمت اقای قالیباف را خراب کنید
این همتتون رو بزارید برای روشنگری در مورد پزشکیان
در ادامه سخنان رهبری را می آورم تا ببینید که قالیباف دروغ نگفته
بلکه این شما هستید که دروغ می گویید ( متاسفانه )
“قسمتی از سخنرانی رهبری در چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات و نظر ایشان در مورد فضای مجازی و دولت ”
“به لحاظ فنی و علمی باید بلوک فارسی را در شبکههای اجتماعی تقویت کنیم و حضور فعال داشته باشیم تا بتوانیم هم صنعت دانش بنیان و هم کشاورزی و خدمات دانش بنیان را به پیش ببریم و بتوانیم اسلام واقعی و فرهنگ ایرانی را به جهانیان معرفی کنیم
(. این کار بر عهده دولت نیست.)
بلکه کار مردم، جوانها، بخش خصوصی و شرکتهای دانش بنیان است.
شورای عالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی، وزارت فناوری ارتباطات و اطلاعات و همه باید زمینه را برای حضور شرکت های دانش بنیان در فاوا آماده کنند. جوانها و بخش خصوصی باید به میدان بیایند، زیرا آنها قادر هستند متحول کنند.
امروز آقای وزیر گفتند که در سال 1393، سی هزار شغل ایجاد خواهد شد و به دولت نیز همان گزارش را ارسال کرده بودند. البته به ایشان گفتم که انتظار من برای امسال صد هزار شغل جدید در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات بود. ایشان برای امسال قول ایجاد سی هزار و برای سال آینده قول صد هزار شغل را دادهاند. اتفاقاً این فناوری میتواند در داخل خانه هم دختران و زنان جوان ما را فعال کند که هم مسئولیت خانه”
“معنای ورود به دبیرستان یا دبستان و در دورانی دیگر به مفهوم ورود به دانشگاه بود، امروز به معنای ورود آسان به جامعة بزرگ اطلاعاتی و اینترنت است. فضای عظیمی که اطلاعات وارد میشود و کاربران دنیا از آن استفاده میکنند.
مگر قرار نیست که امسال در پی اقتصاد مقاومتی باشیم و مگر توسعه و اقتصاد مقاومتی بدون فناوریهای نوین و در رأس آن IT و ICT امکانپذیر است؟ این فناوری هم خود به صورت مستقل و هم پایهای برای سایر فناوریها و تحقیقات است.
آیا تحقیق برای یک دانشجوی دکتری یا یک استاد بدون استفاده از کامپیوتر و اینترنت و ابزار جدید و فناوریهای نو اطلاعات امکانپذیر است؟”