مقاله
بحران خودکشی دامداران
بحران خودکشی دامداران
نگرانی کارشناسان از افزایش تعداد خودکشی در جامعه دامپروری ایران
به قلم : امید قربانی
موضوع خودکشی افراد اساساً یکی از مهمترین و بنیادی ترین مسائل و چالش های ست که در میان متخصصین حوزه جامعه شناسی و روانشناسی مطرح میباشد .
از آنجایی که ماهیت خودکشی مساوی ست با کشته شدن و سلب شدن حق حیات و زندگی از افراد جامعه و نیز به این دلیل که تاثیر مخرب بسیار زیادی روی روان جامعه میگذارد هموار به صورت اورژانسی و بسیار فوری از سوی کارشناسان علوم اجتماعی مورد بررسی و تحلیل و مشکل گشایی قرار میگیرد .
اکنون با توضیح بسیار اجمالی و کوتاهی که فوقا نوشتم همراه با خاطری بسیار مغموم و آشفته ، دردنامه خودکشی دامداران را بازگویی میکنم .
همین ماه گذشته بود که با ۴ مورد اقدام قطعی به خودکشی در میان دامداران از چهار نقطه مختلف کشور مواجه شدم .
۲ مورد از این موضوع که در دی ماه گذشته اتفاق افتاد ، اقدام قطعی و عملی برای انجام دادن خودکشی بود و ۲ مورد دیگر نیز مبنی بر تصمیم خطرناک و قطعی به خودکشی بود اما هنوز به مرحله عمل و اجرا نرسیده بودند .
به طور خیلی خلاصه باید عرض کنم که این مسئله یک معنی بیشتر ندارد و آن معمی نیز این است که مشکلات صنعت دامپروری به مرحله ای فوق خطرناک و فوق بحرانی رسیده و عنقریب است که تبدیل به یک فاجعه اجتماعی در جامعه هشتاد و اندی میلیون نفره ی ایران تبدیل شود .
شاید بتوان این ادعا را نیز مطرح کرد که در حال حاضر هیچ معضل اجتماعی و اقتصادی مهمتر از همین مسئله فراگیر شدن خودکشی در بین دامداران نیست و باید به صورت اورژانسیو فوری وارد این ماجرا شد .
چند شب پیش به صورت اتفاقی با استفاده از تلگرام به یکی از دامداران جوان اطراف تهران ( شهرستان ورامین ) که اتفاقا از دوستان خوب بنده نیز هستند پیام دادم .
حوالی ساعت یازده و نیم شب بود و باوجود اینکه خودم خسته و کوفته از کار روزانه بودم چند دقیقه ای با هم گفتگوکردیم . ضمن همین گفتگو بود که متوجه شدم این دامدار جوان و زحمتکش تصمیم قطعی به خودکشی و مرگ خود گرفته است .
ظاهراً این گفتگو را هم به جهت خداحافظی با آشنایان و دوستان شروع کرده بود تا بدینوسیله بتواند آخرین حرف ها و درد های خود را با یک نفر مطرح کند .
دقیقا خاطرم نیست اما فکر میکنم حدوداً حوالی ساعت پنج صبح بود که موفق شدم این جوان ورامینی را از تصمیم بسیار خطرناکی که گرفته بود منصرف کنم .
مورد عجیب و غریب دیگر مربوط میشود به یک دختر خانم جوان که در آذر ماه گذشته درخواست و اصرار داشت برای دریافت یک تحلیل جامع و کامل از آینده دامپروری و چشم انداز آتیه ی نزدیک آن .
این دختر خانم جوان شهرستانی چند روز پشت سرهم درخواست میکرد تا وضعیت آینده را برایش توضیح دهم و تشریح کنم .
که در نهایت و بعد از چند روز توضیح و پرسش و پاسخ ، متوجه شدم این بانوی جوان ایرانی به خاطر نگرانی های هر شب پدر و اظهار شرمندگی های پدرانه ، تصمیم دارد با سیانور خودکشی کند.
اکنون با دلی پر از رنج و دغدغه و نگرانی مینویسم که : برای بسیاری از دامداران و خانواده های دامداران حتی بیان کردن مشکلات و مشاوره گرفتناز کارشناسان روانشناسی و علوم اجتماعی به دلایل متعدد امکان پذیر نیست .
دیگر حتی گفتار درمانی و دروغ درمانی این وزیر و آن نماینده مجلس شورای اسلامی هم نمیتواند از بروز یک فاجعه و حادثه ی بسیار خطرناک و متاثر کننده جلوگیری کند .
حدوداً دو ماه یا شاید هم بیشتر است که تلاش میکنم در حوزه کشاورزی و دامپروری چیزی ننویسم . نه خبر نویسی کنم و نه تحلیل و پیشبینی و… . چون حالا دیگر واقعا ازعواقب این خبر ها و تحلیل ها در بین دامداران شدیداً هراس دارم و میترسم .
دامداران روستایی و فارم های متوسط و کوچک به بن بست رسیده اند و تمام امید و آرزوی خود را از دست داده اند . به عینه و صراحتا دارم میبینم که بسیاری از دامداران در اقصی نقاط کشور عزیز ما ایران ، دیگر حتی برای بهتر شدن اوضاع دامداری خود و بهتر شدن شرایط معیشت و زندگی هیچ حرکتی و تلاشی نمیکنند .
چرا ؟ چون دیگر چیزی برای این عزیزان نمانده است که به خاطر آن نیاز به جنگیدن و تلاش و حرکت را احساس کنند . مُردن و زنده نبودن را کاملاً پذیرفته اند و فقط نمیدانند که چگونه باید خودشان را از این وضعیت روحی و روانی خلاص کنند .
امروز دیگر بحران دامپروری صرفا مسئله چند راس دام سبک و سنگین ، قیمت غیر قانونی شیر خام ، صادر شدن یا نشدن دام زنده و قیمت گوشت و واردات گوشت و… نیست .
بلکه ما عملاً با خطر جدی انفجار خودکشی و تصمیمگیری های خطرناک مواجه هستیم . به عبارتی خودکشی دامداران از رگ گردن نیز به جامعه ایران نزدیک تر شده است . بخشی از صنعت دامپروری و برخی از خانواده دامداران وارد فاز اختلالات شدید روحی و روانی شده اند .
به نقطه ی بسیار خطرناکی رسیدیم که هر لحظه یک جوان که سرمایه اش را بر باد رفته میبیند با بدهکاری سنگین بانکی ، ممکن است یک تصمیم خطرناک بگیرد .
یا یک پدر خسته و فرسوده که دیگر نمیداند به زن و فرزندانش چه چیزی بگوید و چه وعده ای بدهد ، اقدام به خودکشی کند .
از همه بدتر این است که مردم و دامداران صراحتا میبینند که قوانین کشور توسط بعضی از مدیران نالایق دولتی اجرا نمیشود اما در رسانه های جمعی ، گزارش های کاملاً معکوس و غیر واقعی منتشر میکنند و تحویل سایر مردم کشور میدهند . که طبیعتا همین مسئله آتش بحران را شعله ور تر خواهد کرد .
هیچ آمار و ارقامی در این رابطه وجود ندارد و اصلا هیچکس پیگیر این مسئله نیست . حتی اطلاع نداریم که در شهرستان ها و روستا ها چه حوادثی در حال وقوع و رخ دادن است .
بنده به دلیل ماهیت و نوع کاری که انجام میدهم با هزاران دامدار از سراسر کشور ارتباط نزدیک و دوستانه دارم و حتی با خانواده بسیاری از این عزیزان گفتگو میکنم . وضعیت روحی و اتوکنترلی خیلی از خانواده ها به نقطه فوق بحرانی و خطرناک رسیده است.
پنج میلیون نفر در حال غرق شدن هستند
از سه سال پیش مستمرا و به طور مداوم بحران ها و خطر های بالقوه ی ایجاد شده در حوزه کشاورزی و صنعت دامپروری را هشدار داده ام .
هیچکدام از مسئولین در دولت سابق ( حسن روحانی) و دولت کنونی ( سید ابراهیم رئیسی) اصلا بحران اجتماعی و امنیتی ایجاد شده را نخواستند و نمیتوانند ببینند . انگار هیچ گوشی برای شنیدن صدای خورد شدن استخوان این پنج میلیون نفر وجود ندارد .
در حال تنظیم و نگارش نامه و گزارش هستم همراه با مستندات و مدارک و آمار تا بتوانم مسیولان و مدیران ارشد کشور در مجلس شورای اسلامی ، قوه قضاییه و دولت سیزدهم را نسبت به وقوع این بحران اجتماعی آگاه کنم بلکه شاید بتوان از یک فاجعه انسانی گسترده پیشگیری کرد .
نویسنده: مهندس امید قربانی
جامعه شناس و تحلیل گر اقتصاد کشاورزی و دامپروری
مدیر گروه تلگرامی صنعت دام ایران
مدیر عامل شرکت توسعه دامپروری اندیشه مهر
معرفی اجمالی شرکت توسعه دامپروری اندیشه مهر
همکاران ما در پایگاه اطلاع رسانی پاترا
پویش ملی نجات صنعت دامپروری ایران
لینک گروه تخصصی صنعت دام ایران در تلگرام
لینک گروه کشوری گفتمان روستا در ایتا
لینک پایگاه اطلاع رسانی توسعه روستایی ایران
درود بر شما جناب مهندس قربانی عزیز . چه خوب روی این موضوع تحقیق و تحلیل انجام دادین . اولین بار هست که میبینم یک نفر روی چنین موضوعی داره تحقیق میکنه و مقاله مینویسه . خودم هم یک نفر رو سراغ دارم که با این مشکل مواجه شده و تصمیم به خودکشی گرفته . البته خدا رحم کرد بهش که زنش به دادش رسید .
درد دل یک کشاورز
ضمن عرض خسته نباشید محضر کشاورزان و دامداران محترم در ایران.
نمیدانم احساس مسئولیت و وظیفه شناسی مسئولین محلی و استانی که شاهد مشکلات مردم هستند و مدام مشکلات از طریق کانال های خبری منعکس میشود و بعضی از مسئولین جهت خودنمایی ویا تثبیت جایگاه خود با وعده های دروغ جوابیه در رسانه ها منتشر میشود اما خبری از حل مشکل در موعد مقرر نیست .
اداره محترم غله استان : حق الناس موضوعی ست که هرگز خالق این هستی از آن نمیگذرد و عدم رعایت آن برخلاف عقاید وارزش های انسانی ست عدم رعایت آن از جانب شخص حقیقی یا حقوقی اثرات مخرب بر سلامت جامعه و ترویج فرهنگ ضد انسانی دارد بویژه زمانی که آن جامعه بر طبق عقاید اسلامی اداره شود!!. حق الناس به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز در برمیگیرد . آیا از شرایط اقتصادی جامعه و تورم کالا های اساسی مردم که هر لحظه در حال افزایش است و بی ارزش بودن پول مملکت توجه دارید؟
کشاورز مظلوم با خون دل خوردن و در منجلاب گرانی های محصولات کشاورزی اقدام به کشاورزی مینماید و در سرما و گرما و هزاران مشکلات عدیده و با عرق ریختن به خود کفایی گندم و محصولات دیگر در کنار دولت تلاش میکند اما در مقابل دولت اسلامی و کسانی که ادعای پیروی از دستورات الهی را دارند در روز روشن حق و حقوق کشاورز را پایمال میکنند ! شش ماه از برداشت گندم گذشته و هنوز حق و حقوق مردم پرداخت نشده است!! سود این مبالغ میلیاردی در جیب چه کسانی ست؟! آیا ارزش پول کشاورز زحمتشکش در زمان برداشت و ۶ ماه بعد یکی ست ؟! آیا دولت اسلامی طبق موازین اسلامی از جان ، مال و ناموس مردم حفاظت میکند ؟ آیا از پیامد مشکلات اقتصادی مردم ، بویژه قشر کشاورز آگاهی دارید؟
آیا میدانید فقر نتیجه ای جز افسردگی ، خودکشی ، و موارد اسفناک منفی دیگر را در بر دارد؟ چرا به وظیفه الهی و انسانی خود عمل نمیکنید ؟ این عمل نکردن شما حق الناسی ست بر دوش مسئولین محلی تا کشوری ست وباید جوابگوی خسارات ناشی از تعلل و کوتاهی شما در عدم پرداخت حق و حقوق کشاورز باشید .
از ماه های گذشته تا کنون تاریخ های متعددی برای واریز پول گندم داده شد اما بخاطر نجابت مردم مدام از طرف مسئولین دولت از این موضوع سواستفاده اقتصادی میشود!
بترسید از آزار و اذیت یک ملت و پایمال کردن حقوق شهروندان که آه مظلوم یکروز یقه همه شما ها را خواهد گرفت..
امیدواریم مسئولین ذیربط با اهمیت دادن به مشکلات و حق و حقوق کشاورز بیش از پیش برای این قشر زحمتکش ارزش بیشتری قائل شود و به وظایف خود عمل کنند .بااحترام احمدی کشاورز موسیان
خودکشیِ 6 نفر از کارگران یک کارخانه در شهرستان ایلام / یک نفر پاسخگو باشد که در پتروشیمیِ چوار چه خبر است ؟🔹در تاریخ پنجشنبه ۳۰ آذر ماه سال جاری دو نفر از کارگران پیمانکاریِ در مجتمع پتروشیمیِ چوار ایلام ، داخل کارخانه خود را به دار آویختند و خودکشی کردند . مدتی است که نامِ چوارِ ایلام با خودکشیِ کارگرانش تیتر تمام رسانهها شده است . 🔹آقایان محمد منصوری ، علی محمد کریمی ، آرش تبرک ، حیدر محسنی و حالا هم کارگری به نام جواد نوروزی و مصطفی عباسی دست به خودکشی در این مجتمع پتروشیمی بزرگ زده اند .🔹این ها اسامیِ شش کارگرِ پیمانکاری در مجتنع پتروشیمیِ چوار ایلام است ؛ کارگرانی که در فاصله ای کمتر از دو سال به یک دلیلِ مشخص دست به خودکشی زدهاند: اخراج از کار توسط کارفرما .
🔹 کارگرانِ کارخانه مایوس و نا امید شده اند و به خبرگزاری ها میگویند : مدیرِ کارخانه دست به یک اخراجِ دسته جمعی و همگانی زده است ؛ به 13 نفر از کارگران و همکاران عزیز ماگفته اند دیگر به شما نیاز نداریم و باید اخراج بشوید .🔹 میگویند از یک ماه پیش در کارخانه صحبت از اخراجِ این 13 کارگر بوده و پنجشنبه کار را نهایی کرده اند . 🔹 و متاسفانه در همان پنج شنبه نیز جواد و مصطفی ، داخلِ کارخانه خود را دار زده و خودکشی کرده اند .🔹این کارگران شریف و زحمتکش داخلِ کارخانه دار میزنند تا مدیران نگویند دلیلِ خودکشی شان، مشکلاتِ خانوادگی بوده است .🔹 برخی از این کارگرانی که خودکشی کرده اند بین 8 سال تا 18 سال سابقه کار دارند و حقوقشان بین 10 تا 12 میلیون تومان است . این گزارش به نقل از خبرگزاری ایلنا منتشر شده است و حالا یکنفر باید پاسخ دهد که در مجتمع پتروشیمی چهار ایلام چه خبر است ؟
فساد سیستماتیک، جولان مافیای واردات و نابودی عامدانه صنعت دام و طیور در وزارتخانه جهاد کشاورزی.
علی رغم هشدار های مکرر درباره عدم انتصاب نیکبخت به وزارت جهاد کشاورزی و تاکید بر این موضوع که شاخص ترین کارنامه نیکبخت در جهاد کشاورزی سیستان، رواج قاچاق سازمان یافته دام و واردات دام آلوده پاکستانی بدون رعایت هرگونه ضوابط بهداشتی و قرنطینه ای در این استان است که ماحصل آن نابودی صنعت دام در این استان و احداث چندین کشتارگاه جهت سهولت فعالیت مافیای واردات دام در این استان می باشد؛ متاسفانه باز هم گوش شنوایی برای شنیدن واقعیت وجود نداشت.
شاید کارنامه دولت شهید رئیسی در سایر حوزه ها بعضا قابل دفاع و درخشان بود اما قطعا سیاه ترین و تاریک ترین دوران صنعت دام و طیور کشور در این دوران سپری گردید و آخرین میخ ها بر تابوت این صنعت کوبیده شد .
انباشت دام و ممانعت از صادرات دام زنده در دوران وزارت ساداتی نژاد با صادرات بی رویه دام زنده آلوده و گوشت بی کیفیت وارداتی و شیوع رنگین کمانی از بیماری های مهلک در صنعت دام، همگی تکمیل کننده پازل شوم نابودی عامدانه صنعت دام کشور گردید.
حال که ساداتی نژاد و دماوندی نژاد با آنهمه احساس غرور احمقانه ناشی از توهم داشتن علم و تخصص در حوزه کشاورزی و دامپروری رفتند و هزاران دامدار تاوان این حماقت ها را با نابودی سرمایه ها و امید خود دادند، آیا هیچ انسان منصف یا دستگاه نظارتی دلسوزی نیست که جلوی حماقت های این وزیر متوهم تازه به دوران رسیده و دلال پرور را گرفته و اجازه ندهد بیش از این سرمایه دام و طیور کشور نابود گردد.
ایا قرار است بعد از رفتن این وزیر و دولت باز هم یک تئاتر رسانه ای و تسویه حساب سیاسی همانند چای دبش راه بیفتد تا اقایان به قیمت نابودی سرمایه و زندگی صدها هزار فعال صنعت دام،حسابهای سیاسی خودتان را با یکدیگر تسویه نمایید.
ایا لازم نیست دستگاه های امنیتی و نظارتی به موضوع فساد و دلالی در موضوع واردات گوشت و دام زنده و مافیایی که بر گرد وزیر حلقه زده اند رسیدگی کند؟
خواسته فوری فعالان صنعت دام و طیور این است که موضوع فساد در وزارتخانه جهاد کشاورزی مورد رسیدگی و پیگرد قانونی قرار گیرد.