خورشید درخشانی ست در عقلانیت مشرق زمین و مکتب شیعه اثنی عشری !
به قلم : امید قربانی
محتوا و متن زیر ، برگرفته از مجموعه ی گفتگوهای بنده در ارتباط با پور سینا و دفاع از مکتب عقلگرا و اندیشمندانه این استاد فرزانه شرقی ست که سالها پیش با تعدادی از دوستان حوزوی خودم داشتم .
در آن گفتگو ها متوجه شدم که بسیاری از طلاب و روحانیون حوزوی ما سوگمندانه شیخ الرئیس ابو علی سینا این خورشید بی مانند فلسفه و عقلانیت و علم گرایی را نمیشناسند و دچار خطاهای فاحشی نسبت به پور سینا هستند .
آن دوستان بزرگوار حوزوی ، آنچنان بر ابن سینا و مرام و مکتب او میتاختند و تازیانه های کفر و الحاد بر صورت و سیرت اموزه های فلسفی و علمی پورسینا میزدند که گویی درباره یک زندیق حکم میدهند .
لذا تصمیم گرفتم که طی چند شب و با آموزش های گفتگو محور آن دوستان بزرگوار را از این نگاه و نگرش سیاه و تباه و اشتباه خارج کنم .
ماحصل تمام نوشته های این حقیر در آن گروه و برای آن روحانیون وقتی خلاصه نویسی و ویرایش موضوعی و نگارشی گردید ، دو فقره محتوا و نوشتار شد که در این پست یکی از آن دو را تقدیم نگاه مهربان شما گرامیان میکنم .
سوختــم و سوختنــم دود ندارد
این آهِ جگرسوز فقط آب کند آب
استاد ارجمند و دانشمرد گرانمایه که در محضرتان افتخار شاگردی و تلمذ را دارم ، شیخ الرئیس ابو علی سینا آنقدر بزرگ و نامدار هست که ( بوعلی پژوهی ) در اندیشکده ها و مجامع علمی و تحقیقاتی ممالک غرب یک شاخصه ی ارزشمند فلسفی قلمداد میشود .
به عبارتی ساده : پور سینا فقط یک شخص نیست بلکه یک شخصیت ممتاز در تاریخ ما و یک دانشمند طراز اول ملی ایرانیان است که در سپهر اندیشه و تفلسف جهان نفوذ عمیقی پیدا کرده است .
بدین جهت است که هر آنچه میخواهیم درباره اش بیان کنیم و بنویسیم ، کاملا باید بر اساس مستندات و مستدرکات قابل پذیرش ، مبانی حساب شده روش شناسی و بدون هرگونه حب و بغض باشد تا کوچکترین خدشه ای به شان و منزلت آن یگانه اندیشمند جهانِ شرق وارد نشود !
برادر گرامی و استاد معظم ، دین و آیین و مذهب ابو علی سینا را با چه معیار و سندی مورد سنجش قرار داده ای ؟
شیخ الرئیس ابو علی سینای بزرگ نه تنها سنی مذهب نبود بلکه عمیقأ خود را پیرو اهل بیت علیهم السلام میدانست و دارای افکار و اندیشه های شیعی بود .
چرا به پور سینای بزرگ برچسب اسماعیلی میزنید ؟ ابن سینا بارها و بارها در خطر حملات اسماعیلیون بود و لذا مجبور میشد که سفر های اجباری داشته باشد جهت در امان ماندن از دست طرفداران حسن صباح !
میپرسید که این سینا اگر شیعه مذهب بود پس چرا درباره موضوعات عرفانی و ایدئولوژی شیعی چیزی نگفته است و کتابی ننوشته است ؟
خب برادر گرامی ، مگر قرار بوده و هست که دانشمندان و متفکران جهان درباره همه ی موضوعات کتاب بنویسند ؟ آنهم به طور خاص درباره موضوعات دینی و آیینی ؟
پور سینا اگرچه پژوهش و تحقیقات عمیق و گسترده ای در حوزه های مختلف تجربی و نظری داشته از جمله الهیات اما به هر حال مذهب پژوه که نبوده .
و به باور بنده حتی همین نکته را نیز باید به عنوان نقطه قوت و ارزشمندی بیشتر پور سینا قلمداد کنیم . با این توضیح که چنان دانشمند گرانمایه ای هرگز به خود اجازه نداد که درباره چیز هایی که مورد تحقیقش نبوده و استاد آن نیست ، اظهار نظر کند و کتاب بنویسد .
کاری که سوگمندانه امروز میبینیم به راحتی در حوزه های علمیه ما انجام میشود و برخی از روحانیون مشهور اقدام به اظهار نظر درباره موضوعاتی میکنند که هیچ تخصصی در آن ندارند . این دقیقاً همان ضلالت و گمراهی ست !
آنچه درباره مذهب پور سینا گفته شده از روی تصریحات و اقاریر و نوشته های این دانشمند نیست بلکه تماما بر اساس گمان و ظن و از روی علائم و نشانه ها صورت گرفته است .
خود متفکرین اهل سنت صراحتا شیعه بودن پور سینا را تایید کرده اند . شیخ علی بن فضل الله در باب اثبات شیعه ی اثنی عشری بودن ابو علی سینا ، کتاب خوبی نوشته که باید به ایشان دست مریزاد گفت .
باید آفرین گفت به شیخ علی که درست برخلاف بسیاری از حوزویان امروز ما که یک تار نخ سفید را در یک کوزه ماست پیدا و به عنوان مو به مردم معرفی میکنند ، رفتار کرده است .
علامه سید محسن امین نیز در باب اثنی عشری بودن پور سینا گفتار های خوبی دارد که توصیه اکید میکنم بخوانید و فرابگیرید!
پور سینای بزرگ در زمانه ای زندگی کرده است که تفکرات منحط معتزله و اشاعره در اوج یارگیری و بسط خودش بوده !
درست در اوج کج اندیشی افراطی و قدرت این بیخردان و بیخبران ، ناگاه صدای مهیب تفلسف و اندیشیدن و ژرف شدن در علوم مختلف حتی در الهيات و عرفان درگرفت . آنهم از یک جوان ایرانی به نام پور سینا !
معتزله تمام توان خود را برای ساکت کردن این صدا بکار بست و برای همین پور سینا به دفعات زیاد مجبور به هجرت و مسافرت شد .
سرانجام هم وقتی دیدند که موفق به خاموش کردن این چراغ علم و پژوهش نمیشوند به تخریب شخصیت پور سینا پرداختند . به همین دلیل برچسب لایتچسبک ( اسماعیلی ) را به پورسینا زدند .
که در راس این بیخردان و بیخبران باید نام امام محمد غزالی را بازگو کنیم .
برای همین است که همواره به دوستانم میگویم : اسماعیلی مذهب خواندن پورسینا در واقع بازی کردن در زمین غزالی و نمک خوردن از سفره ی دشمنان شیعه است .
بعد از پورسینا حسنک وزیر هم با همین حربه اعدام شد .
امروز در هر نقطه از دنیا وقتی نام درخشان پور سینا بر زبان جهانیان جاری میشود هیچکس دغدغه این را ندارد و نمیگوید که شیعه ی اسماعیلی بوده یا اثنی عشری بلکه میگویند ( پور سینا یک دانشمند بزرگ ایرانی است ) .
بیاییم با دست شستن از حب و بغض هایی که عمومأ ریشه در ناآگاهی و ندانستن های ما دارد ، بزرگان جغرافیای اندیشه و عقلانیت خودمان را ارج بنهیم تا دیگران و غریبه ها نیز چنین کنند .
پورسینا آفتاب عقلانیت در سراسر مشرق است !
مخاطب گرامی چنانچه نظر و دیدگاهی در این رابطه دارید صمیمانه قدردانی میکنیم که در بخش نظرات بنویسید و آگاهی ما را بیشتر کنید
نویسنده : امید قربانی
کارشناس و تحلیلگر اقتصاد کشاورزی و دامپروری
مدیر گروه تلگرامی صنعت دام ایران
مدیر عامل شرکت توسعه دامپروری اندیشه مهر
مقالات دیگری از امید قربانی بخوانید:
معرفی اجمالی شرکت توسعه دامپروری اندیشه مهر
لینک گروه تخصصی صنعت دام ایران در تلگرام
خواهر من برادر من هموطن من ، این کارِ شما دقیقا مصداق بارز
خود زنی به قصد اخذ دیه ست .
بنده و برادران و خواهرانم در خانواده ی بزرگ صنعت دامپروری , نه تا حالا دیه دادیم و نه خواهیم داد . حالا , هرچه خواهی , خویش خَراش .
این آب , اونقدر ها هم که فکر میکنین , گِل آلود نیست که بخواین یه کِشتی ماهی ازش بگیرین .
اصلا , اومدیم که شفاف کنیم فضای دامپروری رو .
هیچکدوم از دوستانی که در رابطه با گفتارِ کاملا پارادوکسیکال شما , چالش داشتند , نه مکمل فروش بودن و نه توزیع نهاده .
دامپزشک و کارشناس تغذیه و مهندس فنی و دامدار بودن .
پاسخ به چند پرسشِ پیش پا افتاده رو , کودتا علیه خودتون تلقی نکنین . اساسا هنوز , چالش های اصلی عنوان نشده .
بنابراین بهتره به جای تمرکز روی دیه ی خویش خراشی , چهار خط پاسخ بدین .
ببینین
فقط چهار خط پاسخ علمی و درست و منطقی…
بسم الله الرحمن الرحیم امروزثواب تلاوت روزانه مان را به پیشگاه منور و ملکوتی حضرت امام مهدی ارواحنا فداه تقدیم می کنیم صفحه ۴۵۰ سوره زمر
«١٧» ﻭَﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺍﺟْﺘَﻨَﺒُﻮﺍْ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕَ ﺃَﻥ ﻳَﻌْﺒُﺪُﻭﻫَﺎ ﻭَ ﺃَﻧَﺎﺑُﻮﺍْ ﺇِﻟَﻲ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻟَﻬُﻢُ ﺍﻟْﺒُﺸْﺮَﻱ ﻓَﺒَﺸِّﺮْ ﻋِﺒَﺎﺩِ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﻲ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﻫﺎ (ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺿﺪ ﺍﻟﻬﻲ) ﺩﻭﺭﻱ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺎﺩ، ﭘﺲ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻩ.
«١٨» ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳَﺴْﺘَﻤِﻌُﻮﻥَ ﺍﻟْﻘَﻮْﻝَ ﻓَﻴَﺘَّﺒِﻌُﻮﻥَ ﺃَﺣْﺴَﻨَﻪُ ﺃُﻭْﻟَﺌِﻚَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻫَﺪَﺍﻫُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻭَﺃُﻭْﻟَﺌِﻚَ ﻫُﻢْ ﺃُﻭْﻟُﻮﺍْ ﺍﻟْﺄَﻟْﺒَﺎﺏِ
ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻗّﺖ ﻣﻲ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺁﻧﺎن کسانی هستنﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ.
ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ:
« ﻃﺎﻏﻮﺕ » ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﺎﺷﺪ. «ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ» ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺟﺎﻧﺐ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﻧﺐ ﺩﻳﮕﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ. ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻧﺎﺑﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﺔ ﺍﻟﻜﺮﺳﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ: «ﻓﻤَﻦ ﻳﻜﻔﺮ ﺑﺎﻟﻄﺎﻏﻮﺕ ﻭ ﻳﺆﻣﻦ ﺑﺎﻟﻠّﻪ»(١١١)
ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺳﺘﻤﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﻃﺎﻏﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ: «ﻣَﻦ ﺍﻃﺎﻉ ﺟﺒّﺎﺭﺍً ﻓﻘﺪ ﻋَﺒَﺪﻩ» ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺳﺘﻤﮕﺮ، ﭘﺮﺳﺘﺶ ﺍﻭﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ١٨ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻩ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺨﻦِ ﺍﺣﺴﻦ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺪ، « ﺍﺣﺴﻦ ﻗﻮﻟﺎً ﻣﻤّﻦ ﺩﻋﺎ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠّﻪ »(١١٢) ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺪ. «ﺍﺩﻋﻮﺍ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻲ ﺑﺼﻴﺮﺓ»(١١٣) ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﺩﻋﻮﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻭﺳﺖ، ﭘﺲ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﻦ، ﻳﻌﻨﻲ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﺍﺯ ﻭﺣﻲ ﻭﺩﻋﻮﺕ ﻫﺎﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ.
ﭘﻴﺎم ﻫﺎ:
١- ﺍﺯ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺎﻟﺺ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﻫﺎﺳﺖ. «ﺍﺟﺘﻨﺒﻮﺍ ﺍﻟﻄﺎﻏﻮﺕ… ﻓﺒﺸّﺮ ﻋﺒﺎﺩ»
٢- ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﻣﻘﺪّﻣﻪ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ. «ﺍﺟﺘﻨﺒﻮﺍ ﺍﻟﻄﺎﻏﻮﺕ – ﺍﻧﺎﺑﻮﺍ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠّﻪ»
٣- ﺷﺮﻁ ﺗﻮﺑﻪ، ﺩﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﻭﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﻧﺎﺑﻪ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺳﺖ. «ﺍﺟﺘﻨﺒﻮﺍ ﺍﻟﻄﺎﻏﻮﺕ – ﺍﻧﺎﺑﻮﺍ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠّﻪ»
٤- ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﺣﺴﻦ ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ ﺍﺳﺖ. (ﻛﻠﻤﻪ «ﺑﺸّﺮ» ﻣﻄﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺸﻮﺩ).
٥ – ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺣﻖّ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻫﺮ ﺳﺨﻨﻲ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﺎم ﺗﻮﺟّﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺨﺼﻴّﺖ ﺯﺩﮔﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ ﺍﻟﻘﻮﻝ»
٦- ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺤﻤّﻞ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺳﻌﻪ ﺻﺪﺭ ﺑﺎﺷﺪ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ ﺍﻟﻘﻮﻝ…»
٧- ﺍﺳﻠﺎم ﺍﺯ ﻃﺮﺡ ﺷﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺍﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ ﺍﻟﻘﻮﻝ»
٨ – ﻋﻘﻞ، ﺣﺠّﺖ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﻮﺭﻛﻮﺭﺍﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ ﺍﻟﻘﻮﻝ ﻓﻴﺘّﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ»
٩- ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﺣﺴﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟّﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ. «ﻳﺘﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ»
١٠- ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺣﻖّ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻫﺮ ﺳﺨﻨﻲ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻠﻤﻲ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺍﺣﺴﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ… ﻓﻴﺘّﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ»
١١- ﺳﺨﻨﻲ ﻛﻪ ﺣُﺴﻦ ﻭ ﺧﻮﺑﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻧﻴﺴﺖ. «ﻳﺴﺘﻤﻌﻮﻥ ﺍﻟﻘﻮﻝ ﻓﻴﺘﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ»
١٢- ﺑﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ، ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻴﻢ. «ﻳﺘّﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ»
١٣- ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﺣﺴﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺍﻟﻬﻲ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ. «ﺍﻭﻟﺌﻚ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻫﺪﺍﻫﻢ ﺍﻟﻠّﻪ»
١٤- ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻮﺵ ﺩﻫﻨﺪ. «ﺍﻭﻟﺌﻚ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻫﺪﺍﻫﻢ ﺍﻟﻠّﻪ»
١٥- ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻜﺘﺒﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻋﺎﻗﻞ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. «ﺍﻭﻟﻮﺍ ﺍﻟﺎﻟﺒﺎﺏ»
١٦- ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍﻩ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ.«ﻓﻴﺘﺒﻌﻮﻥ ﺍﺣﺴﻨﻪ… ﺍﻭﻟﺌﻚ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻫﺪﺍﻫﻢ ﺍﻟﻠّﻪ»
««تفسیر نور»»