مدیریت نابسامان آب کشور عزیزمان ، اسیر تصمیمات غلط در گذشته است
به قلم : عبد الرضا اعتمادیان
خشکسالی و مصرف بی رویه آب در صنعت و کشاورزی و شرب خانگی و شهرداری ها چند سالی ست که توجه جهانی و مردم ایران را به خود جلب کرده است .
هر چند ، هر کدام از افراد جامعه با ظن خود عوامل دخیل در این نابسامانی را واکاوی و مورد توجه قرار میدهند از باید ها و نباید ها داد سخن میگوید !
اما آنچه مورد غفلت است توجه بهکارشناسان حقیقی است که از دهه ۱۳۴۰ اکثر دشت وسیع مانند همدان و اصفهان و شیراز… مناطق ایران را به خاطر منطقه خشک و نیمه خشک بودن ، منطقه بحرانی اعلام کرده بودند !
در صورتیکه آب در یک متری سطح زمین بود و باتلاق ها و نی زار ها و چشمه های جوشان در درون بزرگ چمن ها ، برای صیادی و امن گاه جانوران گوناگون بود و سرزندگی را تعریف میکرد .
اما انقلاب اسلامی سال ۵۷ باعث شد کارشناسان توده وار و کوتوله های سیاسی تکنوکراتی به صحنه سیاست خود کفایی احساسی پا بگذارند .
صدا و نوشته های کارشناسان واقعی که فضا و اکولوژی ایران را میشناختند از صحنه مدیریت دور کنند و در نهایت چنینی آسیب های محیط زیستی به بار آوردند تا مدیریت چهل پنج ساله آبی و محیط زیستی به حالش کشانده شود .
حقیر حداقل از دهه هفتاد که به صورت تکنسین وارد مرکز تحقیقات آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان شدم و بعد از دو سال کار تکنسینی دریافتم که آبیاری تحت فشار بویژه سیستم کلاسیک ثابت فاجعه برای دشت ها به بار خواهد آورد !
چرا که در تابستان ، اکثر دشت ها، با کمبود رطوبت کمتر از ۲۵ درصد روبرو هستند که در مقاله ی پیشین « چالش الگوی کشت آب و آبیاری ایران » به جزئیات آن بهصورت عددی پرداختم که با یک سرچ ساده در اختیار همگان هست .
ولی متولیان در وزارت جهاد کشاورزی احساسی عمل کردند . بر میز ریا و تزویر تکیه زدند خانه آباد کردند ولی به تشخیص مرحوم پروفسور حسابی از جامعه جهان سومی بر من مستولی شد خانه خرابی محصول دانستن شد !
دردم امروز زیاد شد یکی از دوستان که تولید کننده ابزار کشاورزی و متخصص کشاورزی نیز هست در جلسات بحران آب کشوری شرکت میکند تعریفی کرد قلب شکسته ام را شکسته تر کرد.
چرا که بیان کردند که یکی از تصمیم گیران قدیم که در توسعه آبیاری تحت فشار دست اندرکاران نیز بود در آن جلسات شرکت میکند.
خلاصه اینکه دوست بزرگوار بهایشان فاجعه آبیاری تحت فشار را با زبان خود گوشزد میکند اما با صد افسوس ایشان با بی مسولیتی مانند گذشته خود گفته که: هزینه زیاد کردیم نمیتوانیم بگوییم اشتباه کردیم . البته این افراد همیشه در پشت فقیران کشور چنان سنگر میگیرند تا نان فقیران را بدزدند .
اتفاقا در چند ماه گذشته فاجعه سد گلابر را با مدیران امور آب استان زنجان از مدیر عامل تا حراست و مدیرانی میانی در میان گذاشتم نامه از طریق خانه کشاورز جهت اصلاح نوشتم.
و در سالیان گذشته نیز فاجعه طراحی به صورت پاور پوینت گوشزد کرده بود قرار شد داده های سد را ارائه دهند الان هم از دادن داده ها طراحی، فقط به خاطر ترس از بی مسولیتی گذشته و فاجعه ای که به منطقه تحمیل کردند سر باز میزنند.
آری کشور در دست متخصصان کوتوله و توده وار شده که زمینه استبداد توتالیتاریسم را بهجامعه تحمیل کردهاست گرفتار است.
در مقابل هزینه جبران ناپذیر بر حاکمیت تحمیل کردهاند. هنوز فضا را رها نمیکنند در زمان جوانی با تخصص ناقص و شعاری ، اموال مردم را سوزانده اند الان هم در بازنشستگی تفکرات فسیلی خود را با عناوین دیگر بر تن بیمار کشور وارد میکنند.
به یاد آن روزی افتادم در کنفرانسی آب که بهصورت مهمان شرکت کرده بودم دعوت کننده را نیز ناراحت کردم در آن کنفرانس بعد از شنیدن مقالات و گفتن درد ها، با آمال از درد گفتم ، این جمع توان هدایت خشکسالی و بی آبی کشور را ندارد .
چون همه دنبال ارائه مقاله بی سر و ته بودند کسی عاشق دانستن درد اصلی ایران که چرا خشک میشود نبود بلکه عاشق گرفتن رتبه علمی بودند تا لحاف برای خود بدوزد. امروز بر آن گفته افتخار میکنم.
این پیام را یک دانشجو برای من ارسال کرده است. سوال بسیار مهمی است اما بدون جواب است. چرا ؟
چون وقتی حکمرانان دغدغه آلوده شدن آب های سطحی ، زیر زمینی ، خاک و.. با شیرابه های خطرناک و زباله های مختلف از جمله آزمایشگاهی و بیمارستانی ندارند؛ چه کسی باید به سؤال این دانشجویان دغدغه مند پاسخ دهد؟ و چه توجیه و دلیلی میتواند برایش بیاورد ؟ من که از پاسخ مانده ام ، شما چطور؟ ما تو ازمایشگاه که کار میکنیم پسماند های مواد شیمیایی مون رو بهمون میگن بریزین تو سینک و خب این مستقیما میره وارد رودخونه ها میشه و آب رو الوده میکنه. یکی از استاد ها میگه این کار تو کشور های دیگه غیر قانونیه و میان اینارو جمع میکنن و میبرن و خودشون تجزیش میکنن ولی تو ایران همچین چیزی نداریم ، ما که امروز ریختیم تو سطل نریختیم تو سینک . ولی خو مطمئنم خودشون سطل رو خالی میکنن تو فاضلاب ها. میخواستم بدونم شما راهکاری براش ندارین که من به بچه ها منتقل کنم ؟