مقاله
آیا به رضایت مردم اعتقاد دارید یا نه؟
آیا به رضایت مردم اعتقاد دارید یا نه؟
آقای لاریجانی شما پاسخ بدهید
به قلم : رضا نصری
رضا نصری از کنشگران و فعالان اجتماعی استان کرمان طی نوشتاری کوتاه در فضای مجازی ، پرسش هایی را مطرح کرده است و مخاطب این سوالات را صراحتا آقای علی لاریجانی از کاندید های انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قرار داده است .
جناب آقای دکتر لاریجانی سلام
کشور های منطقه با شتاب در حال توسعه هستند. به عنوان مثال فقط در همین سال گذشته عربستان سعودی چهل میلیارد دلار برای توسعه « هوش مصنوعی » اختصاص داده و احتمالا ظرف چند سال آینده یکی از پیشروترین کشور ها در این حوزه خواهد شد.
امارات متحده عربی در حال ساختن بزرگ ترین فرودگاه جهان ( با ظرفیت پروازی بی نظیر و پذیرش سالانه ۲۶۰ میلیون مسافر ) است . در همین راستا قطر نیز به تدریج به یکی از مهمترین کانون های جذب سرمایه در جهان تبدیل خواهد شد.
این کشور ها ضمن آماده سازی زیر ساخت ها برای مواجهه با جهان نوین ، سالانه میلیون ها دلار صرف اعزام دانشجو به بهترین دانشگاه های جهان می کنند با این اطمینان که جوان های تحصیل کرده شان برای خدمت به وطن بازخواهند گشت !
از طرف دیگر ایران ما سیاستی مبتنی بر « بقا » پیش گرفته و به جایی رسیده که آزاد سازی مشروط ۶ میلیارد دلار دارایی آن برای کشور یک « اتفاق بزرگ » به حساب میآید !
با همین منطقِ « بقا » عده ای توقع جامعه را در حد سوار شدن خودروی دست دوم دیگر کشور ها پایین آورده اند و شدیداً بر این اعتقاد و باور هستند که در عصر مدرن باید از اینترنت « صیانت » کرد ، « تهاتر » را راه توسعه کشور می خوانند و گمان می برند فروش نفت ( با تخفیف ) به چین به معنی خنثی شدن تحریم هاست!
بیم آن می رود که تداوم این وضعیت ایران را در سال های نه چندان دور چنان از « قافله توسعه » عقب بیندازد که دیگر قابل جبران نباشد و شاهد کمرنگ شدن هر چه بیشتر نقش ایران در مناسبات منطقه و جهان شویم !
آیا جنابعالی به رضایتمندی مردم اعتقاد دارید ؟ آیا شما « توسعه » و « رضایتمدی مردم » را از مولفه های قدرت می دانید و معتقدید باید برای نقش آفرینی در منطقه مسیر را تغییر داد یا مانند برخی جریان های سیاسی ، توسعه کشور های منطقه را « واقعی » نمی دانید و باور دارید که با همین فرمان به مقاصد و اهداف راهبردی مان خواهیم رسید ؟
نویسنده : رضا نصری
لینک گروه تلگرامی فعالان اجتماعی شهرستان نهبندان:
https://t.me/nehnama1
گروه تلگرامی فعالان اجتماعی شهرستان نهبندان ، مجمع فرهیختگان و کنشگران اجتماعی نهبندان است . این گروه یک دانشگاه مجازی برای تبادل افکار، اطلاعات، اندیشه ها، نقد و بررسی مشکلات پیرامون شهر و منطقه شماست . گروه تلگرامی شهرستان نهبندان ماکت کوچکی از جامعه ماست دور هم جمع شدیم تا با وجود همه اختلاف آرا و سلیقه ها در کنار هم تمرین دموکراسی کنیم . با افتخار پذیرای شما فرهیختگان هستیم
طاعونی به نام ریال دیجیتال/ امید قربانی
من برای ریاست جمهوری نیامده ام
تجمع اعتراضی دامداران مقابل وزارت جهاد کشاورزی
مرکز حقوقی کشاورزان/ محمد بارانی
ابلیس / اولین روزی که آقای راجرز میخواست به عنوان کشیش به کلیسای شهر کوچکشان برود اتفاق عجیبی افتاد و درست جلو خانه اش مردی را دید که شباهت زیادی با خودش داشت ، آقای راجرز به او سلام کرد و پرسید : تو کیستی ؟
مرد با نزاکت پاسخ داد : من ابلیس هستم
آقای راجرز چند لحظه مبهوت به ابلیس خیره ماند و تصور کرد به درجۀ بالایی از روحانیت رسیده که توانایی دیدن ابلیس را دارد ، این احتمال با وجود مرگ کشیش قبلی شهر در روز گذشته در او تقویت شد و سرشار از غرور و قدرت به سمت ابلیس رفت و گلوی او را گرفت و گفت : سالهاست دنبالت بودم تا خفه ات کنم
چند لحظه که گلویش را فشار داد ابلیس نیمه جان روی زمین افتاد و در آخرین لحظه به کشیش گفت : دیوانه اگر من بمیرم چطور میخواهی مردم را موعظه کنی ؟؟
سوال ابلیس بسیار منطقی به نظر آمد طوری که آقای راجرز از کشتن او منصرف شد و به سمت کلیسا راه افتاد ، ابلیس دوباره گفت : لطفا مرا روی زمین رها نکن میدانی که من از جنس خاک نیستم و اگر روی زمین باشم می میرم
آقای راجرز که به شدت نگران مردن ابلیس شده بود پرسید : چکار میتوانم برایت انجام دهم ؟؟
ابلیس لبخندی زد و گفت : من دیده نمیشوم ، سنگین هم نیستم و قول میدهم که مزاحمتی برایت نداشته باشم فقط اجازه بده روی دوش تو سوار شوم
آقای راجرز که دوست نداشت شغل و جایگاه تازه اش را از دست بدهد قبول کرد که ابلیس روی دوشش سوار شود . ابلیس راست میگفت نه سنگین بود و نه مزاحمتی ایجاد میکرد ، آقای راجرز هم دیگر به ابلیس فکر نکرد فقط در آستانۀ ورود به کلیسا از او پرسید : تو که اگر روی زمین باشی میمیری پس تا حالا کجا بودی؟
ابلیس گفت : روی دوش کشیش قبلی بودم که دیروز مُرد … و با هم وارد کلیسا شدند !!
انسان خردمند.
یووال هرری