معیشت ، حجاب و قیاس مع الفارق
به قلم: مجید تولایی
مخاطب گرامی ، مقاله زیر پاسخ و نقدی ست به یکی دیگر از نویسندگان عزیز ما به نام آقای حسین اقبال که چند روز پیش مقاله ای نوشته بودند تحت عنوان « معیشتی که وجود ندارد و حجابی که آرزو های جوانان ما را برباد داد »
معیشت ، حجاب و قیاس مع الفارق
قبل از پرداختن به این که چرا بعضی از پژوهشگران و نویسندگان عزیز ما که در حوزه معیشت مردم قلم میزنند و قیاس مع الفارق در نقد های خود میکنند ، باید فرق بین حقیقت و واقیت را بدانیم .
واقعیت رخدادهایی ست که در جامعه در حال رخدادن است که ما میبینیم و میشنویم مثل فقر ، فحشا ، دزدی ، اعتیاد و… که بر افراد جامعه عارض میشود .
و اما کلمه حقیقت از ریشه حق ، پروردگار عالمیان ، گرفته شده است و به معنای اندیشه و اراده خداوند در رخداد های جامعه و جهان هستی ست .
خداوند جهان هستی را بر نظمی بسیار دقیق و پیچیده آفریده که میلیار ها سال این نظم استوار بوده و بدور از درک و فهم بشر در حال چرخش است .
بشر را با اندیشه و عقل و خرد و تمایلات و اختیار ، بر این کره خاکی خلق کرده است که روشی برای زنده ماندن و گذراندن روزگار انتخاب کند .
و در پی آن احکامی در کتب مقدس برای راهنمایی این بشر خاکی به وسیله فرستادگان امر نموده تا راه را از چاه تشخیص دهد .
تمایلات بشر که همان نفس اوست گاهی بر عقل وخرد پیشی گرفته بر احکام خداوند نیز نقد میکند که ریشه تمام مشکلات بشر نشات گرفته از تمایلات اوست . و به قول فلاسفه تمایلات هر کس عقل خودِ اوست نه عقل مِن حیث المجموع .
که این تمایلات حتی در وجود پژوهشگر و اندیشمند و خردمند و فلاسفه و عرفا هم هست که گاهی بر عقل و خرد چیره میشود .
تمایل بشر ، ساختن مغالطات و سفسطه و قیاس های مع الفارق و نعل وارونه زدن و… به کمک واقعیات است برای انحراف ذهن از حقیقت .
مغلطه و سفسطه چیست ؟
مغلطه یا سفسطه ، جزئی از بحث است که به طور قابل اثباتی در منطق و فرم آن ، ایراد وجود دارد بنابر این بحث را نا معتبر میسازد . در واقع مغلطه به استدلال و دلیل و قیاس باطل برای دگرگون نشان دادن حقایق گفته میشود
به زبان ساده تر مغلطه گر با استفاده از استدلالی از برهانی دیگر به عنوان واسطه برای انحراف ذهن شنوده از حقیقت منحرف میسازد .
که به ده مرحله اصلی تقسیم میشود.
۱-مغلطه شخص ستیزی
۲-مغلطه خودت هم همین هستی
۳- مغلطه پهلوان پنبه
۴- مغلطه توسل به زور
۵- مغلطه توسل به اکثریت
۶- مغلطه توسل به مرجعیت
۷- مغلطه دوره ای یا گردشی یا همان دور باطل
۹- مغلطه معمای غلط
۱۰- مغلطه تعاقب
که هر کدام از این مغالطات به تقسیم بندی های دیگر تبدیل میشود که برای آشنایی بیشتر به کتب مربوطه مراجعه شود .
قیاس مع الفارق چیست ؟
قیاس مع الفارق یا مغلطه تمثیل ناروا وقتی روی میدهد که شخصی در هنگام استدلال از شباهت های آشکار و شخصیت دو چیز به یکدیگر ، شباهت های دیگری را نتیجه گیری کند .
یا القائ این نوع نتیجه گیری را در ذهن شنوده ایجاد کند تا ذهن فرد شنونده از مسیر حقیقت دور شود .
برای مثال کلی که در زبان ساده برای درک بیشتر مفهوم مغلطه های قیاسی که در جامعه برای انحراف ذهن مردم بیشتر استفاده میشود به یک معمای ریاضی که از نوع ساده ترین مفهوم مغلطه های قیاسی ست اکتفائ میکنم :
شخصی برای خرید کالایی به مغازه رفت . قیمت کالا ۶ هزار تومان بود . خریدار ۱۰ هزار تومن به فروشنده میدهد. فروشنده چون پول خرد نداشت به مغازه بغلی رفته ده هزار تومان پول خرد میگیرد. چهار هزار تومان را همراه با کالا ۶ هزارتومان به خریدار تحویل میدهد.
بعد رفتن مشتری ، مغازه دار ی که پول ده هزار تومنی را خرد کرده بود به فروشنده میگوید که پول تقلبی بوده است . فروشنده ی مغموم ده هزار تومن دیگر به همکار خود پرداخت میکند.
حالا سوال اینجاست که فروشنده چه مقدار ضرر کرده است ؟
با وجود واسطه مغازه دار بغلی ، در ذهن شنونده ایجاد شبهه ، و نتیجه گیری نادرست میکند که گاها با شباهت هایی در بحث ها و یا مقاله های پژوهشی بطور ناخود آگاه اینگونه القائات از طرف نویسنده یا گوینده در ذهن مخاطب ایجاد میشود.
حال برگردیم سر معمای مغلطه گونه . این معما که به مخاطبان بسیاری نقل شده است اکثرا در وحله اول جواب نادرست دادند .
بعضی جواب را بیست هزار ، بعضی ۱۶ هزار و بعضی ۱۴ هزار تومان گفته بودند . در حالیکه جواب همان ده هزار تومان هست .
واسطه مغازه دار بغلی که در مطرح کردن معما در ذهن مخاطب ایجاد شبهه کرده و نتیجه گیری نادرست ، در قضاوت و جواب مخاطب را دارد .
امروزه افرادی آگاهانه یا نا آگاهانه در مقاله ها و بحث ها و استدلال های خود بنا بر این دارند تا ذهن مستمع را از حقیقت دور کنند و مطالبی را با واسطه هایی که از شباهت یکطرفه در مسئله عنوان شده ، از استدلالی که واقعیت دارد ، نتیجه گیری نادرست و بدور از حقیقت کنند.
اخیرا مقاله ای منتشر شده تحت عنوان « معیشتی که وجود ندارد و حجابی که آرزو های جوانان ما را برباد داد » اینجانب معتقد هستم که مقاله مذکور قیاس مع الفارق است .
برای اثبات اینکه این مقاله قیاس مع الفارق است ، باید نگاهی اجمالی به این مقاله با در نظر گرفتن تعریف معنی مغلطه و قیاس مع الفارق بپردازیم .
آقای اقبال با در نظر گرفتن معیشت و نا امیدی در جامعه مقاله خود را اینگونه آغاز میکند : « چندیست بعضی از اهالی دیندار این مرز و بوم نگران پایمال شدن ارزش های دینی آنهم عدم رعایت پوشش مناسب از سوی دختران هستند »
همچنین در ادامه نوشته اند : « حال اینکه طبق هزینه کرد بودجه های عظیم دستگاهای فرهنگی میبایست یک بی حجاب نیز نداشته باشیم »
هر چند که اینجانب بنا بر نقد این مقاله را دارم اما در عین حال باید اعتراف کنم که جمله و پاراگراف های بسیار زیبا و منطقی در این مقاله وجود دارد که در نزد بسیاری از خوانندگان جملات قیاس گونه ایشان پوشش داده شده است که قابل تحسین است .
از جمله این پاراگراف که در ادامه آمده است : « هزینه هایی که همواره با عملکرد زیبا و دلنشین ما میتوانست پیروان ادیان و مذاهب و حتی طیف لائیک را به حفظ پوشش اسلامی رهنمون سازد »
و اما جمله ای که قیاس مع الفارق است و ذهن مستمع را به انحراف از حقیقت میکشاند و مانند زهری که در میان غذایی مطبوع جا سازی شده است که ذهن و روان ناخود آگاه فردی که آماده شده است تا بر قوانین الاهی بتازد ، در انتهای مقاله به صورت پرسش نگاشته شده .
نویسنده در پایان مقاله خویش مینویسد : « آیا بهتر نیست مجلس ما به جای وضع قانون حجاب و عفاف به وضعیت اقتصادی و معیشتی این مرز و بوم رسیدگی نماند؟ » و مقاله خود را با بررسی وضعیت پیری جمعیت و مشکل ازدواج به پایان برده اند .
سوال من از ایشان این است : آیا میشود کم کاری در اقتصاد و نا لایقی دست اندر کاران در معیشت مردم و تعطیلی کارگاه های اقتصادی که دلایلی دیگری دارد را به قانون الهی ربط داده و قانون خدا که حقیقت زندگیست را تعطیل کنیم ؟
اگر خوب دقت کنید و درست از نظر جامعه شناسی بررسی کنیم یکی از دلایلی که جوانان تن به ازدواج نمیدهند… بودن دختران در روابط و مسئله حجاب هست .
مثلا یک کارگر نمیتواند لباس یک سروان یا یک پلیس راهنمایی را در جامعه بپوشد . و وقتی دختری با لباس باز که جاذبه جنسی خود را به نمایش میگذارد ، ناخواسته در دل بیننده چه تقاضاهایی را ایجاد میکند ؟
مولانا در مثنوی داستانی را عنوان میکند که شغالی در خمره رنگرزی افتاده و بعد از دیدن خود به سمت شغالان دیگر رفته و خود را طاووس معرفی میکند.
چونکه خویش را دید سرخ و بور و زرد
خویشــتن را بر شغـــالان عرضـــه کرد
عرضه و تقاضا ها چه در اقتصاد چه در امور اجتماعی باعث روند رونق آن میشود. در کنار هز زن بیحجاب مرد بیغیرتی وجود دارد . مرد بی غیرت بیحجابی را تقاضا میکند .
هیچ کس غنچه در برگ نهفته را نچید
از بی حجابیست اگر عمر گل کم است
امروزه با مغلطه توسل به اکثریت ، فرد در ذهن و در اندیشه خود اکثریت کشور های غربی شرقی را با خود و ملت خود قیاس کرده و ریشه معیشت و مشکلات خود را در دین و حجاب میبیند .
و گاهی خدا را که این حکم و فرمان از اوست و به واسطه واقعیت اجتماعی ، حقیقتی که اراده و اندیشه خالق ما که صلاح ما را در امر خود میداند، زیر سوال میبرد .
حتی گاهی با استفاده از مغلطه ، مرجعیت شیعی ، مرکز اندیشه و تفکر خود را در دنباله رو شدن تفکر شخصیت های هنری و فوتبالیست که در اوج ثروت دم از بدبختی و معیشت مردم میزنند که خود یکی از عوامل ترویج فقیر تر شدن قشری صعیف در جامعه هستند الگوی همین مردم فقیر میشوند، که هر یک از این مردم فقیر در ذات خود اندیشه اشرافیت گرایی در روان ناخود آگاه خود دارند .
که مصداق این شعر مولانا هستند :
این گنه در وی ز جنس جرم توست
باید این طبع را ز خوی خویش شست
در حالیکه باید جامعه را از اندیشه اشرافیت دور ساخت .
حافظ علیه الرحمه میفرماید :
هر کس کنج غناعت را به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری را به کمترین ثمنی
در پایان از اندیشمندان و پژوهشگران کشور خود تقاضا دارم با آگاهی بیشتر نسبت به نوشته های خود تجدید نظر کنیم و عشق و معرفت و آگاهی را در اراده اندیشه خدا قرار دهیم و تسلیم امر او باشیم که حقیقت این است و دلخوش واقعیاتی که در جامه جهانی هست نباشم .
و توسل به مرجعیت خرد و اندیشه کنیم که مراجع خرد الگوی تفکر اندیشه هستند مانند بزرگانی چون اهلبیت و اهل عرفان همچون حافظ و نظامی و فردوسی و مولانا و سعدی وووو که همه این بزرگان دختران و بانوان این سرزمین را دعوت به حجاب کرده اند .
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
ما نباید با انتقاد از یک مقوله درست ، که گرو گرفتن معیشت مردم از طرف مسئولین ، ،قانون درست خداوندی را تعطیل کنیم یا به واسطه مطالب قیاس گونه که از لحاظ نقد شباهت دارد و از نظر معنا تفاوت بسیاری دارد در هم آمیخته ذهن مخاطب را از ریشه معضلات معیشت مردم منحرف کنیم .
که قسمتی از این معضلات هم نقدیست بر حجاب که خود این نویسنده به عنوان واسطه در نوشته خود آورده که خود معضل بی حجابی و بی بندو باری ، هزینه های هنگفت در ساخته شدن مراکز فسق و فجور به صورت زیر زمینی و سرگرم شدن جوانان در این مراکز عامل مصرف شدن سرمایه های جوانان این سرزمین در این مکان ها به جای ازدواج و تشکیل خانواده صرف میشود.
و در گوشه و کنار جامعه شنیده میشود که گاها دختران و پسران سرزمین شیعه امام زمانی ، چنان در اجرای برنامه های سکس و شهوت رانی ، طوری اجرا میکنند که در شبکه های پورن به اجرا گذاشته میشود.
سوال من اینجاست آیا این مکان ها دارای هزینه نیست ؟ آیا این جوانان تن به ازدواج میدهند ؟ آیا این جوانان در کلاس های فرهنگی که هزینه های هنگفتی که در ابتدای مقاله اقبال عزیز به آن اشاره شده بود حضور داشته و دارند ؟
یا اینان در کلاس های ماهواره و فضای مجازی و اینترنت های بیفرهنگی بیست و چهار ساعته که شبکه های هالیوودی بطور مجانی برای انحراف ذهنیت جوانان ما اجرا میشود نشسته اند ؟و صد ها پرسش دیگر !
و اما جوانانی که در کار فرهنگی با هزینه های گزاف این مرز وبوم مینشینند ، هشت سال در دفاع از این مملکت جنگیدند و در ادامه جنگ ، با جرثومه فساد ( گروه تروریستی داعش ) که تا بن دندان مسلح بود و ایران عزیز را تهدید میکرد در بیرون از مرزها جنگیدند .
و در ادامه کار خود برای ساختن بنیه دفاعی این سرزمین شبانه روز در ساختن موشک هواپیما و پهپاد و سد و پترو شیمی و علم نانو پلاسما و در ساختن پلها و جاده ها و تونلها و…!
جوانانی بودند در نشستن کلاسهای فرهنگی با هزینه های هنگفت بودند و در تحریمهای ناجوانمردانه مشغول ساخت این کشور هستند که چشم بصیر و وجدان بیدار میخواهد تا این انصاف رو داشته باشد و این عزیزان را ستایش کنیم..
به قول امیر خسر دهلوی :
این ز انصاف بود زور نیست
گر تو نبینی دگری کور نیست
همانطوریکه دشمن میبیند و به نقد ولی انصاف رو رعایت میکند . وقتی از نتانیاهو پرسیدند که بزرگترین کابوس شما چیست؟ گفت : ایران
باز از او پرسیده شد دو تا کشور دیگر را هم عنوان کن . گفت : ایران ایران ایران و در ادامه متذکر شد که ایران در حال تبدیل شدن به یک امپراطوری ست .
ولی با نوشتن و گفتن مغالطات و قیاس مع الفارق در ذهنیت ایرانی خود تحقیری موج میزند که در بالا به آن اشاره کردم و این موفقیت ها را نمیبیند و احساس نا امیدی میکند.
ناله اگر ناله من گوش اگر گوش توست
چیزی که به جایی نرسد فریاد است .
البته من نا امید از اثر آگاهی نیستم و نمیشوم .
هر چند وقتی که جامعه یا فردی در حال ارتکاب جرم است تذکر و امر به معروف و کار فرهنگی پاسخ گو نیست .
ولی در کنار برخورد با مجرم با آگاهی کامل کار فرهنگی شود میتوان ایران و ایرانی را از این مغالطات و قیاس های مع الفارق سفسطه ها که ذهنیت جامعه را کنترل کرده و مردم جامعه را نا امید میکند ، مردم را باز به مهربانی عشق و امید ، باز گردانیم.
این مردم که ناخود آگاه تفکر های غلط به اندیشه شان عارض شده است ، لایق بهترین ها هستند که باید اندیشمندان پژوهش گران این مرز و بوم تفکر خود را با اندیشه خردمندان و بزرگان علم آشنا کنند تا جامعه را به سمت فرهنگ ، عشق و معرفت سوق دهند .
به امید روزهای خوب سر شار از شادی و خرد ورزی و عشق ، بدون فقر و تبعیض و فهشا و نفاق .
سلام آقای تولایی. یعنی منظور شما این بود که معیشت مردم در وضعیت حجاب و پوشش اصلأ ربطی ندارد ؟ شما با این دیدگاه که همه رو منحرف میدونید. و نوشتید که توسل به مراجع تقلید به خاطر ماهواره و فضای مجازی داره کم میشه . نه اینطور نیست وقتی مردم میبینن که مراجع تقلید هیچ کاری به ربای بانکی و فساد مسئولین ندارن پس مردم هم بیخیال مرجع تقلید میشن . اول به مراجع تقلید اینا رو بگین بعد بیاین مردم رو نصیحت کنین
سلام
مراجع تقلید چون حرف وعملشان یکی نیست کسی به حرفشان توجه نمی کنه
سلام و عرض ادب
با احترام به نظر شما در مورد حجاب با شما موافق نیستم، بررسیهای عمیق قرآنی توسط محققین ارزشمند بیانگر این هست که ستر مو واجب نیست و این مغالطه در قرون اخیر از کم فهمی آیات قرآن بوجود آمده
علمای دین هم متاسفانه سالها و بلکه قرنها با تکیه بر فقه بیمار و فربه شده و پوسیده خود رو از دنیای متمدن جدا ساخته و با تکیه بر دانسته های محدود و غیر مرتبط با علم روز سرنوشتی چون رنسانس اروپا رو برای خود رقم زدهاند!
علی ع فرمود فرزند زمان خویشتن باش، روحانیت با کمترین اطلاع و تخصص از فن سیاست و علم روز متاسفانه با حربه فقه و ایدئولوژی در عرصه های ممنوعه وارد شد و ۴۵ سال مملکت رو به قهقرا برد، تمامی سرمایه ها و زیرساختهای کشور رو نابود کرد و ما رو مضحکه دنیا کرد!
دفاع از این صنف ساختگی محلی از اعراب نداره
بهتره به الگوهای موفق دنیا در امر سیاست و حقوق شهروندی نگاه کنیم تا با باورهای متعصبانه موجب نابودی و فروپاشی کامل این ملک بشیم.
با سلام و درود .
شاید سلام مجدد .
خانم یا آقای اکرامی
هموطن گرامی اکثر مردم دنباله رو هستند ولی بعضی دنباله رو کسانی میشن که سطحی نگر و غرض ورزی میکنند .
که حجاب دستاویز سیاست کردند.
شما برید تمام تاریخ و نگاه کنید حجاب تا قبل از این صد سال اخیر در اروپا هم موی سر بوده چون من خودم در انجیل و تورات که شده کتاب مقدس خوندم و در قرآن هم خودم خوندم و کسانیکه دنباله رو هستند خود در کتب آسمانی تحقیق نمیکنند و مراجع تقلیدی دارند و به اونا رجوع میکنند و این اطلاعات رو مرجع میدانند که در ده مرحله مغالطات در بالا دهمین مغلطه ، مغلطه مرجع هست البته در بالا به اشتباه مرجع شیعه عنوان شده
معمولا افراد دنباله رو افرادی هستند ، و ببخشید شما هم استناد به همین مراجع میکنید ولی مراجع خرد حجاب رو موی سر میدانند در عهد عتیق کتاب مقدس قسمت امثال سلیمان حتی به چادر هم تفسیر شده است در اینجا نمیشود من عکس صفحه مورد نظر رو بتونم ارسال کنم و مطالعه بفرمایید و در قرآن هم به جلباب ، عنوان شده است که چادر مد نظر است .
و فقط یه آدرس از حافظ هم این بیت کافیست برای اهل تفکر .
زلف بر باد مده تا ندهی بربادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
طره را حلقه مکن تا نبری از خویشم
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
حافظ حتی طره که قسمتی موی سر است که از روسری بیرون هست رو هم منع فرموده است .
در هر صورت چون مردم تقلید کور کورانه از غیر خرمندی میکنند به اجماع نمیرسند
دوست گرامی از خردمندان و کتب حکمت دلیل بیارید مطلب شما درسته والا فلاسفه میفرمایند.
تمایلات هر کس عقل اوست نه عقل و هر کی میتونه مفسر قرآن و کتب آسمانی شود . .
مثلا افرادی تفسیر قرآن میکنند مثل احمد کامل خانم وسمقی یا خانم هاشمی که خودش یک تار مو رو بیرون نمیاندازد و دختران مردم رو ترغیب به ناهنجاری کرده و ووو تا به امیال سیاسی خود برسد .
زن ها هم که ذاتا تمایل به نشان دادن زیبایهای خود دارند
آمد لب بوم قالیچه تکون داد
قالیچه خاک نداشت خودش و نشون داد
بگذریم
در خانه اکر کس هست یک حرف بس است .
با سلام و ارادت دوست گرامی .
البته شاید خوب نتونستم منظورم و برسونم .
من در اوسط مطلبم مغلطه توسل به مرجعیت رو توضیع دادم که ربطی به مرجعیت شیعه ندارد . البته میتونه داشته باشه اونایکه به قانون خدا عمل نمیکنند بعضی طرفدار دارند مهم شخصیت در بحث نیست موضع نقد قیاس بود
فرد برای اثبات اینکه بحث خود را اثبات کند توسل به مرجعیت میکند. در مغلطه توسل به مرجعیت.
و بزرگی را دلیل اثبات اینکه فلان مرجع حالا در هنر فرهنگ یا طرف با این استدلال دنباله رو فلان خواننده یا شخصیت میشود. که دلیل بر این نیست که حرف و دلیل اون مرجع درست باشد .
کلامی درست هست که با معیار عقل سازگاری داشته باشد
حالا کدام مرجع شیعه کشف حجاب کزده است ؟؟؟.
نقد من در مورد قیاس کردن بود که فقر رو نباید به حجاب گره زد .
تا در ذهن مصتمع ایجاد توهم کند .
مراجع ای که موافق سود بانکی هستند دلایل خود را دارند و به عقیده منم مجرمند و بحث خود را دارد .
قبل از هرچیز توجه دوستان رو به مطلب مهمی جلب میکنم
ما گفتگو میکنیم نه گفت و شنود
برای رسیدن به نتیجه درست باید هم گفت هم شنید
با داشتن یک پیش فرص ذهنی و تاکید برای اثبات حرف خود به حقیقت نخواهیم رسید
و اما پاسخ به سوال شما:
حجاب زنان، خطای فقیهان/ بخش اول
#محمدموسویعقیقی
(برشی از کتابِ «فقه سنتی و حجاب جدید»)
در فرایند عملِ/ رفتار دینی، ما با دو رویکرد مواجهیم: 1. عملِ همراه با اطلاع از دلایلِ حکم دینی (عملِ خودآگاهانه) 2. عملِ بدون اطلاع از دلایلِ حکم دینی (عملِ مقلدانه). طبیعی است اکثر مردم، به واسطه نوع ارتباطشان با روحانیت و فقیهان، و البته آگاهیِ کمشان از منابع و مستندات دینی، در گروه دوم (عملِ مقلدانه) قرار می گیرند؛ در نتیجه قاطبه مردم، سویههای معرفت شناختی نسبت به «دین» ندارند. اما یک گام به جلو برداریم؛ فقیهان چگونهاند؟! آیا نظراتِ فقیهان، همیشه و لزوماً همراه با اطلاع از «دلایلِ حکم دینی» است؟ پاسخِ من، منفی است. به عبارتی، اکثر فقیهان در اکثریت یا حداقل پارهای احکامِ دینی نه تنها اطلاع از مستندات یک موضوع دینی ندارند، بلکه با بررسی نوعِ روششناسی ارائهشان میتوانیم به این نتیجه برسیم که شوربختانه، اکثر کسانی که در مسندِ فقاهت یا روحانیت قرار می گیرند، سر رشتههای یک موضوع را هم نمیتوانند به درستی حل و فصل کنند.
برای مثال بحث «حجاب زنان» را در کتابهای فقهی، پیگیری میکنیم. من معدودی از مهمترین «کتابهای فقهی تشریحی» را از قرن چهارم تا دوران معاصر، بررسی میکنم.
فقیهِ اول: أبوجعفرطوسی (متوفای 460 ه.ق)، کتاب «المبسوط فی فقه الإمامیه»
تعداد جلد: 10 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 2 ارجاع به منابع (آیات و روایات): 0
فقیهِ دوم: حسن بن یوسف حلی (متوفای 726 ه.ق)، کتاب «تذکرة الفقهاء»
تعداد جلد: 17 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 19 ارجاع به منابع (آیات و روایات): آیات: 1(ناقص)، روایات: 7
فقیهِ سوم: زین الدین بن علی عاملی (متوفای 966 ه.ق)، کتاب «الروضة البهیة»
تعداد جلد: 10 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 1 ارجاع به منابع (آیات و روایات): آیات: 0
فقیهِ چهارم: احمد بن محمد اردبیلی (متوفای 993 ه.ق)، کتاب «مجمع الفائدة و البرهان»
تعداد جلد: 14 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 2 ارجاع به منابع (آیات و روایات): روایات: 1
فقیهِ پنجم: سید جواد عاملی (متوفای 1226 ه.ق)، کتاب «مفتاح الکرامة»
تعداد جلد: 23 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 19 ارجاع به منابع (آیات و روایات): روایات: 20 (اکثراً درباره پوشش زن در نماز)
فقیهِ ششم: علی طباطبایی (متوفای 1231 ه.ق)، کتاب «ریاض المسائل»
تعداد جلد: 17 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 17 ارجاع به منابع (آیات و روایات): آیات: 1(ناقص)، روایات: 24 (اکثراً درباره پوشش در نماز و حجاب کنیز)
فقیهِ هفتم: مولی احمد نراقی (متوفای 1245 ه.ق)، کتاب «مستند الشیعه»
تعداد جلد: 19 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات درباره حجاب: 30 ارجاع به منابع (آیات و روایات): روایات: 52 (اکثراً درباره پوشش در نماز و حجاب کنیز)
فقیهِ هشتم: کاشف الغطاء نجفی (متوفای 1262 ه.ق)، کتاب «أنوارالفقاهه»
تعداد جلد: 24 (دورهی کامل فقه) تعداد صفحات دربارهی حجاب: 5 ارجاع به منابع (آیات و روایات): آیات: 1 (ناقص) روایات: 2 (دربارهی پوشش در نماز)
اگر شما هم بررسی کنید، گمان نکنم به چیزی غیر از آنچه که من رسیدهام، برسید. البته در «جواهرالکلام» و سپس فقیهان در شروحی که بر «عروة الوثقی» نوشتهاند، به آیات و روایات متعددی ارجاع دادهاند، ولی با این حال، صفحات اندکی را به آن اختصاص داده و مباحث تحلیلی را بیان نکردهاند. گویی فقیهی همانند ابوالقاسم خوئی که شرحی 30 جلدی (ناتمام) به «عروة الوثقی» دارد، که بحث «نجاستِ کافر» را 50 صفحه کِش میدهد تا ثابت کند غیر مسلمانان (مخالفانِ دیناش) «ناپاک ذاتیاند»، حجاب زنان را در خور توجه ندیده و برای آن 19 صفحه سخن گفته و در استناد به آیات قرآن، نه تنها واو به واو بررسی نمیکند و موارد استاندارد در پژوهیدن یک موضوع را نادیده میگیرد، بلکه به «ظاهر آیه» اکتفا مینماید. اساساً میتوان فقیهان را در بحثِ حجاب، اکتفا کنندگان به ظواهر آیات و روایات، و نقال روایات و بگومگوهای فقیهان دیگر دانست. فقیهان متقدم در کتابهای نیمه استدلالیِ خود، حتی مستندات را هم نیاوردهاند و صرفاً به 1 یا 2 صفحه ارائه فتوا بسنده کردهاند، نیز در کتابهای استدلالی، همانطور که بیان شد، مباحثشان سطحِ استدلالی ندارد، از این سو، فقیهان معاصر هم در کتابهای استدلالی، وام گرفتگان از فقیهان پیش از خود هستند، از همین رو فقیهان حجاب را «ضرورت اسلام برای زنان» میخوانند (توضیح المسائل(اردبیلی)،مسأله3019)، و به صراحت اعلام میکنند اینکه زن باید از سر تا پایش پوشیده شود، در فقه ضرورت است و درباره آن «حرفی نیست». حسین مظاهری در دروس خود (خارج فقه، 18/10/97) به این مسأله اشاره کرده است.
✖️فکرکهایمن|موسوی عقیقی|@fekr_rak
ادامه:
مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) … و استحباب روسری
امیر ترکاشوند ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
@baznegari
پوشیده نیست که مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی القاب یک نفر است و کسانی که مطالعات دینی و به ویژه تحصیلات فقهی (هرچند اندک) داشته باشند بر آن واقفاند بنابراین بعید مینماید که آقای رئیسی از این موضوع بیخبر باشد و در نتیجه بهتر این است که سخن اخیر وی در اردبیل را یا حاصل لغزش گفتاری دانست و یا چنانکه برخی گفتهاند مرادش از محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواة بوده و نه مقدس اردبیلیِ پیشگفته.
اینک به بهانۀ مطرح شدن نام مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) سری به موضوع همیشهداغِ خودمان (حجاب و روسری) میزنیم و سخن متفاوتی از وی (در میان فقهای سنتی) را میخوانیم:
«و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها [أی: غیر الوجه والکفین والقدمین] من الرأس و مایظهر غالباً ایضا، فتامل…» (اگر ترس از اجماعِ ادّعایی! نبود علاوه بر”وجه و کفّین و قدمین” همچنین “سر” و “سایر قسمتهایی که غالباً [بنا به عادت رایج زنان] پیدا و برهنه هستند [مانند: گردن، سینه، بازو و ساق پا که قبلاً آوردم]” را نیز از لزوم پوشش استثناء میکردم).
وی معتقد است علاوه بر عبارت “الا ما ظهرمنها” همچنین روایاتی وجود دارد که دلالت بر لازم نبودن پوشش سر دارد و از طرفی با توجه به وجود روایات دیگری که پوشش رأس و سر را مطرح کرده، به جمع این دو گونه روایات پرداخته و نتیجه میگیرد که پوشاندن سر مستحب است و نه واجب: «و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و ما یظهر غالبا ایضا، فتامل. و یدل علیه ایضا ما سیجییء من الاخبار الدالة علی جواز کشف الرأس للأمة و الجاریة فانها تدل علی المطلق. و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب، طریق واضح، فتامل. والذی یدل علی استثناء الجاریة و الامة: علی ما قیل: مثل ما روی فی الصحیح: و لاینبغی للمرئة انتصلی الا فی ثوبین و فی الاخری: الامة تغطی رأسها؟ قال: لا و فی الموثق عن الصادق علیهالسلام لا باس بالمرأة المسلمةالحرة انتصلی و هی مکشوفةالرأس و فی آخر، قال: لا باس انتصلی المرئة المسلمة و لیس علی راسها قناع و حملت علی الصبیة، معللا بعدم التکلیف، فتامل. و بالاجماع: و الظاهر انها عامة لو لمتکن خاصة بالبالغة، للفظ المرئة المسلمة، و حملها علی الامة اولی، و تکون الصبیة مستثنی (مستثناة) بالاجماع: و ادعی علیه الاجماع و علی الامة ایضا: و بالجملة لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم، لان ظاهرها عدم وجوب ستر الراس فکیف القدم…» .
احمد قابل که تازگی سالگرد درگذشت وی بود در همین باره مینویسد:
«مقتضای “جمع دلالی” و ضرورت اعمال آن در این مسأله، نتیجهای جز پذیرفتن حکم “استحباب پوشش سر و گردن” را در پی نخواهد داشت. این ادعای بدون دلیل فردی نا آگاه به فقه شیعه نیست بلکه بزرگانی از فقه و اصول و فضل و تقوا و تقدس، به این امر توجه کردهاند. مرحوم مقدس اردبیلی در این خصوص مینویسد: و لولا خوف الاجماع المدعی ، لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و مایظهر غالبا، فتامل….و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب طریق واضح ، فتامل =اگر ترسی از اجماع ادعایی نبود ، امکان منطقی استثنای غیر صورت و دستها ، یعنی سر و چیزهای دیگری که در اغلب اوقات آشکار بودهاند نیز وجود داشته و دارد . پس در این نکته درنگ کن…و “جمع بین دلایل” به گونه ای که “حمل بر استحباب” شوند، روشی روشن و پذیرفته شده است ، پس درنگ کن . … وبالجملة ، لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم . لان ظاهرها عدم وجوب ستر الرأس ، فکیف القدم ؟ … = خلاصۀ سخن آنست که این روایات، استثنای پیشگفته (در خصوص صورت و دستها تا مچ) را تأیید میکند چرا که ظاهر آنها “عدم وجوب پوشش سر” است ، تا چه رسد به “پاها” ؟ … فکر میکنم کلام این فقیه اصولی شیعه در “جمع بین ادلة” و “حمل بر استحباب” و اینکه این روش “طریقی واضح” و شناخته شده و روشمند است به حد کافی صراحت در مطلوب داشته باشد. همچنین عبارت “عدم وجوب ستر الرأس” به حد کافی، روشنی و صراحت دارد».
.
ادامه:
مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) … و استحباب روسری
امیر ترکاشوند ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
@baznegari
پوشیده نیست که مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی القاب یک نفر است و کسانی که مطالعات دینی و به ویژه تحصیلات فقهی (هرچند اندک) داشته باشند بر آن واقفاند بنابراین بعید مینماید که آقای رئیسی از این موضوع بیخبر باشد و در نتیجه بهتر این است که سخن اخیر وی در اردبیل را یا حاصل لغزش گفتاری دانست و یا چنانکه برخی گفتهاند مرادش از محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواة بوده و نه مقدس اردبیلیِ پیشگفته.
اینک به بهانۀ مطرح شدن نام مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) سری به موضوع همیشهداغِ خودمان (حجاب و روسری) میزنیم و سخن متفاوتی از وی (در میان فقهای سنتی) را میخوانیم:
«و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها [أی: غیر الوجه والکفین والقدمین] من الرأس و مایظهر غالباً ایضا، فتامل…» (اگر ترس از اجماعِ ادّعایی! نبود علاوه بر”وجه و کفّین و قدمین” همچنین “سر” و “سایر قسمتهایی که غالباً [بنا به عادت رایج زنان] پیدا و برهنه هستند [مانند: گردن، سینه، بازو و ساق پا که قبلاً آوردم]” را نیز از لزوم پوشش استثناء میکردم).
وی معتقد است علاوه بر عبارت “الا ما ظهرمنها” همچنین روایاتی وجود دارد که دلالت بر لازم نبودن پوشش سر دارد و از طرفی با توجه به وجود روایات دیگری که پوشش رأس و سر را مطرح کرده، به جمع این دو گونه روایات پرداخته و نتیجه میگیرد که پوشاندن سر مستحب است و نه واجب: «و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و ما یظهر غالبا ایضا، فتامل. و یدل علیه ایضا ما سیجییء من الاخبار الدالة علی جواز کشف الرأس للأمة و الجاریة فانها تدل علی المطلق. و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب، طریق واضح، فتامل. والذی یدل علی استثناء الجاریة و الامة: علی ما قیل: مثل ما روی فی الصحیح: و لاینبغی للمرئة انتصلی الا فی ثوبین و فی الاخری: الامة تغطی رأسها؟ قال: لا و فی الموثق عن الصادق علیهالسلام لا باس بالمرأة المسلمةالحرة انتصلی و هی مکشوفةالرأس و فی آخر، قال: لا باس انتصلی المرئة المسلمة و لیس علی راسها قناع و حملت علی الصبیة، معللا بعدم التکلیف، فتامل. و بالاجماع: و الظاهر انها عامة لو لمتکن خاصة بالبالغة، للفظ المرئة المسلمة، و حملها علی الامة اولی، و تکون الصبیة مستثنی (مستثناة) بالاجماع: و ادعی علیه الاجماع و علی الامة ایضا: و بالجملة لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم، لان ظاهرها عدم وجوب ستر الراس فکیف القدم…» .
احمد قابل که تازگی سالگرد درگذشت وی بود در همین باره مینویسد:
«مقتضای “جمع دلالی” و ضرورت اعمال آن در این مسأله، نتیجهای جز پذیرفتن حکم “استحباب پوشش سر و گردن” را در پی نخواهد داشت. این ادعای بدون دلیل فردی نا آگاه به فقه شیعه نیست بلکه بزرگانی از فقه و اصول و فضل و تقوا و تقدس، به این امر توجه کردهاند. مرحوم مقدس اردبیلی در این خصوص مینویسد: و لولا خوف الاجماع المدعی ، لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و مایظهر غالبا، فتامل….و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب طریق واضح ، فتامل =اگر ترسی از اجماع ادعایی نبود ، امکان منطقی استثنای غیر صورت و دستها ، یعنی سر و چیزهای دیگری که در اغلب اوقات آشکار بودهاند نیز وجود داشته و دارد . پس در این نکته درنگ کن…و “جمع بین دلایل” به گونه ای که “حمل بر استحباب” شوند، روشی روشن و پذیرفته شده است ، پس درنگ کن . … وبالجملة ، لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم . لان ظاهرها عدم وجوب ستر الرأس ، فکیف القدم ؟ … = خلاصۀ سخن آنست که این روایات، استثنای پیشگفته (در خصوص صورت و دستها تا مچ) را تأیید میکند چرا که ظاهر آنها “عدم وجوب پوشش سر” است ، تا چه رسد به “پاها” ؟ … فکر میکنم کلام این فقیه اصولی شیعه در “جمع بین ادلة” و “حمل بر استحباب” و اینکه این روش “طریقی واضح” و شناخته شده و روشمند است به حد کافی صراحت در مطلوب داشته باشد. همچنین عبارت “عدم وجوب ستر الرأس” به حد کافی، روشنی و صراحت دارد».
.ادامه:
مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) … و استحباب روسری
امیر ترکاشوند ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
@baznegari
پوشیده نیست که مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی القاب یک نفر است و کسانی که مطالعات دینی و به ویژه تحصیلات فقهی (هرچند اندک) داشته باشند بر آن واقفاند بنابراین بعید مینماید که آقای رئیسی از این موضوع بیخبر باشد و در نتیجه بهتر این است که سخن اخیر وی در اردبیل را یا حاصل لغزش گفتاری دانست و یا چنانکه برخی گفتهاند مرادش از محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواة بوده و نه مقدس اردبیلیِ پیشگفته.
اینک به بهانۀ مطرح شدن نام مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) سری به موضوع همیشهداغِ خودمان (حجاب و روسری) میزنیم و سخن متفاوتی از وی (در میان فقهای سنتی) را میخوانیم:
«و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها [أی: غیر الوجه والکفین والقدمین] من الرأس و مایظهر غالباً ایضا، فتامل…» (اگر ترس از اجماعِ ادّعایی! نبود علاوه بر”وجه و کفّین و قدمین” همچنین “سر” و “سایر قسمتهایی که غالباً [بنا به عادت رایج زنان] پیدا و برهنه هستند [مانند: گردن، سینه، بازو و ساق پا که قبلاً آوردم]” را نیز از لزوم پوشش استثناء میکردم).
وی معتقد است علاوه بر عبارت “الا ما ظهرمنها” همچنین روایاتی وجود دارد که دلالت بر لازم نبودن پوشش سر دارد و از طرفی با توجه به وجود روایات دیگری که پوشش رأس و سر را مطرح کرده، به جمع این دو گونه روایات پرداخته و نتیجه میگیرد که پوشاندن سر مستحب است و نه واجب: «و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و ما یظهر غالبا ایضا، فتامل. و یدل علیه ایضا ما سیجییء من الاخبار الدالة علی جواز کشف الرأس للأمة و الجاریة فانها تدل علی المطلق. و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب، طریق واضح، فتامل. والذی یدل علی استثناء الجاریة و الامة: علی ما قیل: مثل ما روی فی الصحیح: و لاینبغی للمرئة انتصلی الا فی ثوبین و فی الاخری: الامة تغطی رأسها؟ قال: لا و فی الموثق عن الصادق علیهالسلام لا باس بالمرأة المسلمةالحرة انتصلی و هی مکشوفةالرأس و فی آخر، قال: لا باس انتصلی المرئة المسلمة و لیس علی راسها قناع و حملت علی الصبیة، معللا بعدم التکلیف، فتامل. و بالاجماع: و الظاهر انها عامة لو لمتکن خاصة بالبالغة، للفظ المرئة المسلمة، و حملها علی الامة اولی، و تکون الصبیة مستثنی (مستثناة) بالاجماع: و ادعی علیه الاجماع و علی الامة ایضا: و بالجملة لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم، لان ظاهرها عدم وجوب ستر الراس فکیف القدم…» .
احمد قابل که تازگی سالگرد درگذشت وی بود در همین باره مینویسد:
«مقتضای “جمع دلالی” و ضرورت اعمال آن در این مسأله، نتیجهای جز پذیرفتن حکم “استحباب پوشش سر و گردن” را در پی نخواهد داشت. این ادعای بدون دلیل فردی نا آگاه به فقه شیعه نیست بلکه بزرگانی از فقه و اصول و فضل و تقوا و تقدس، به این امر توجه کردهاند. مرحوم مقدس اردبیلی در این خصوص مینویسد: و لولا خوف الاجماع المدعی ، لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و مایظهر غالبا، فتامل….و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب طریق واضح ، فتامل =اگر ترسی از اجماع ادعایی نبود ، امکان منطقی استثنای غیر صورت و دستها ، یعنی سر و چیزهای دیگری که در اغلب اوقات آشکار بودهاند نیز وجود داشته و دارد . پس در این نکته درنگ کن…و “جمع بین دلایل” به گونه ای که “حمل بر استحباب” شوند، روشی روشن و پذیرفته شده است ، پس درنگ کن . … وبالجملة ، لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم . لان ظاهرها عدم وجوب ستر الرأس ، فکیف القدم ؟ … = خلاصۀ سخن آنست که این روایات، استثنای پیشگفته (در خصوص صورت و دستها تا مچ) را تأیید میکند چرا که ظاهر آنها “عدم وجوب پوشش سر” است ، تا چه رسد به “پاها” ؟ … فکر میکنم کلام این فقیه اصولی شیعه در “جمع بین ادلة” و “حمل بر استحباب” و اینکه این روش “طریقی واضح” و شناخته شده و روشمند است به حد کافی صراحت در مطلوب داشته باشد. همچنین عبارت “عدم وجوب ستر الرأس” به حد کافی، روشنی و صراحت دارد».
.
با سلام
آقا یا خانم اکرامی ممنون از توضیحات و مطالب خوبتون .
ولی من استناد میکنم به خود آیه قرآن که پوشش کامل دانسته و این بیت از حافظ .
که میفرماید
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
طره را حلقه مکن تا نبری از خویشم
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
البته اصلا صحبت از کل موی سر نیست که حافظ ممنوع کرده طره قسمتی از موی سر هست که در جلوی پیشانی بیرون ریخته .
که اگر به کتب خردمندی در اینتر نت سرچ کنید یکی از صد کتب برتر خردمندی کتاب حافظ هست نه کتاب آقای مقدس اردبیلی در این مجموعه کتب یافت میکنید نه آقای احمد کامل نه آقای ترکاشوند .
از نظر کتب مقدس بخصوص قرآن سوره لقمان خردمندان و اندیشمندان مراجع تفکر و تحلیل هستند . که باید به این کتب بیشتر رجوع شود .
و باز سوال خودم ر تکرار میکنم آیا برداشتن حجاب کمکی به معیشت میکند؟؟
این دو چه ارتباطی با هم دارند .؟؟
بحث حجاب بحث دیگریست
ادامه:
مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) … و استحباب روسری
امیر ترکاشوند ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
@baznegari
پوشیده نیست که مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی القاب یک نفر است و کسانی که مطالعات دینی و به ویژه تحصیلات فقهی (هرچند اندک) داشته باشند بر آن واقفاند بنابراین بعید مینماید که آقای رئیسی از این موضوع بیخبر باشد و در نتیجه بهتر این است که سخن اخیر وی در اردبیل را یا حاصل لغزش گفتاری دانست و یا چنانکه برخی گفتهاند مرادش از محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواة بوده و نه مقدس اردبیلیِ پیشگفته.
اینک به بهانۀ مطرح شدن نام مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) سری به موضوع همیشهداغِ خودمان (حجاب و روسری) میزنیم و سخن متفاوتی از وی (در میان فقهای سنتی) را میخوانیم:
«و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها [أی: غیر الوجه والکفین والقدمین] من الرأس و مایظهر غالباً ایضا، فتامل…» (اگر ترس از اجماعِ ادّعایی! نبود علاوه بر”وجه و کفّین و قدمین” همچنین “سر” و “سایر قسمتهایی که غالباً [بنا به عادت رایج زنان] پیدا و برهنه هستند [مانند: گردن، سینه، بازو و ساق پا که قبلاً آوردم]” را نیز از لزوم پوشش استثناء میکردم).
وی معتقد است علاوه بر عبارت “الا ما ظهرمنها” همچنین روایاتی وجود دارد که دلالت بر لازم نبودن پوشش سر دارد و از طرفی با توجه به وجود روایات دیگری که پوشش رأس و سر را مطرح کرده، به جمع این دو گونه روایات پرداخته و نتیجه میگیرد که پوشاندن سر مستحب است و نه واجب: «و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و ما یظهر غالبا ایضا، فتامل. و یدل علیه ایضا ما سیجییء من الاخبار الدالة علی جواز کشف الرأس للأمة و الجاریة فانها تدل علی المطلق. و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب، طریق واضح، فتامل. والذی یدل علی استثناء الجاریة و الامة: علی ما قیل: مثل ما روی فی الصحیح: و لاینبغی للمرئة انتصلی الا فی ثوبین و فی الاخری: الامة تغطی رأسها؟ قال: لا و فی الموثق عن الصادق علیهالسلام لا باس بالمرأة المسلمةالحرة انتصلی و هی مکشوفةالرأس و فی آخر، قال: لا باس انتصلی المرئة المسلمة و لیس علی راسها قناع و حملت علی الصبیة، معللا بعدم التکلیف، فتامل. و بالاجماع: و الظاهر انها عامة لو لمتکن خاصة بالبالغة، للفظ المرئة المسلمة، و حملها علی الامة اولی، و تکون الصبیة مستثنی (مستثناة) بالاجماع: و ادعی علیه الاجماع و علی الامة ایضا: و بالجملة لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم، لان ظاهرها عدم وجوب ستر الراس فکیف القدم…» .
احمد قابل که تازگی سالگرد درگذشت وی بود در همین باره مینویسد:
«مقتضای “جمع دلالی” و ضرورت اعمال آن در این مسأله، نتیجهای جز پذیرفتن حکم “استحباب پوشش سر و گردن” را در پی نخواهد داشت. این ادعای بدون دلیل فردی نا آگاه به فقه شیعه نیست بلکه بزرگانی از فقه و اصول و فضل و تقوا و تقدس، به این امر توجه کردهاند. مرحوم مقدس اردبیلی در این خصوص مینویسد: و لولا خوف الاجماع المدعی ، لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و مایظهر غالبا، فتامل….و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب طریق واضح ، فتامل =اگر ترسی از اجماع ادعایی نبود ، امکان منطقی استثنای غیر صورت و دستها ، یعنی سر و چیزهای دیگری که در اغلب اوقات آشکار بودهاند نیز وجود داشته و دارد . پس در این نکته درنگ کن…و “جمع بین دلایل” به گونه ای که “حمل بر استحباب” شوند، روشی روشن و پذیرفته شده است ، پس درنگ کن . … وبالجملة ، لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم . لان ظاهرها عدم وجوب ستر الرأس ، فکیف القدم ؟ … = خلاصۀ سخن آنست که این روایات، استثنای پیشگفته (در خصوص صورت و دستها تا مچ) را تأیید میکند چرا که ظاهر آنها “عدم وجوب پوشش سر” است ، تا چه رسد به “پاها” ؟ … فکر میکنم کلام این فقیه اصولی شیعه در “جمع بین ادلة” و “حمل بر استحباب” و اینکه این روش “طریقی واضح” و شناخته شده و روشمند است به حد کافی صراحت در مطلوب داشته باشد. همچنین عبارت “عدم وجوب ستر الرأس” به حد کافی، روشنی و صراحت دارد».
.ادامه:
مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) … و استحباب روسری
امیر ترکاشوند ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
@baznegari
پوشیده نیست که مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی القاب یک نفر است و کسانی که مطالعات دینی و به ویژه تحصیلات فقهی (هرچند اندک) داشته باشند بر آن واقفاند بنابراین بعید مینماید که آقای رئیسی از این موضوع بیخبر باشد و در نتیجه بهتر این است که سخن اخیر وی در اردبیل را یا حاصل لغزش گفتاری دانست و یا چنانکه برخی گفتهاند مرادش از محقق اردبیلی صاحب کتاب جامع الرواة بوده و نه مقدس اردبیلیِ پیشگفته.
اینک به بهانۀ مطرح شدن نام مقدس اردبیلی (محقق اردبیلی) سری به موضوع همیشهداغِ خودمان (حجاب و روسری) میزنیم و سخن متفاوتی از وی (در میان فقهای سنتی) را میخوانیم:
«و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها [أی: غیر الوجه والکفین والقدمین] من الرأس و مایظهر غالباً ایضا، فتامل…» (اگر ترس از اجماعِ ادّعایی! نبود علاوه بر”وجه و کفّین و قدمین” همچنین “سر” و “سایر قسمتهایی که غالباً [بنا به عادت رایج زنان] پیدا و برهنه هستند [مانند: گردن، سینه، بازو و ساق پا که قبلاً آوردم]” را نیز از لزوم پوشش استثناء میکردم).
وی معتقد است علاوه بر عبارت “الا ما ظهرمنها” همچنین روایاتی وجود دارد که دلالت بر لازم نبودن پوشش سر دارد و از طرفی با توجه به وجود روایات دیگری که پوشش رأس و سر را مطرح کرده، به جمع این دو گونه روایات پرداخته و نتیجه میگیرد که پوشاندن سر مستحب است و نه واجب: «و لولا خوف الاجماع المدعی لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و ما یظهر غالبا ایضا، فتامل. و یدل علیه ایضا ما سیجییء من الاخبار الدالة علی جواز کشف الرأس للأمة و الجاریة فانها تدل علی المطلق. و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب، طریق واضح، فتامل. والذی یدل علی استثناء الجاریة و الامة: علی ما قیل: مثل ما روی فی الصحیح: و لاینبغی للمرئة انتصلی الا فی ثوبین و فی الاخری: الامة تغطی رأسها؟ قال: لا و فی الموثق عن الصادق علیهالسلام لا باس بالمرأة المسلمةالحرة انتصلی و هی مکشوفةالرأس و فی آخر، قال: لا باس انتصلی المرئة المسلمة و لیس علی راسها قناع و حملت علی الصبیة، معللا بعدم التکلیف، فتامل. و بالاجماع: و الظاهر انها عامة لو لمتکن خاصة بالبالغة، للفظ المرئة المسلمة، و حملها علی الامة اولی، و تکون الصبیة مستثنی (مستثناة) بالاجماع: و ادعی علیه الاجماع و علی الامة ایضا: و بالجملة لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم، لان ظاهرها عدم وجوب ستر الراس فکیف القدم…» .
احمد قابل که تازگی سالگرد درگذشت وی بود در همین باره مینویسد:
«مقتضای “جمع دلالی” و ضرورت اعمال آن در این مسأله، نتیجهای جز پذیرفتن حکم “استحباب پوشش سر و گردن” را در پی نخواهد داشت. این ادعای بدون دلیل فردی نا آگاه به فقه شیعه نیست بلکه بزرگانی از فقه و اصول و فضل و تقوا و تقدس، به این امر توجه کردهاند. مرحوم مقدس اردبیلی در این خصوص مینویسد: و لولا خوف الاجماع المدعی ، لامکن القول باستثناء غیرها من الرأس و مایظهر غالبا، فتامل….و الجمع بین الادلة ایضا بالحمل علی الاستحباب طریق واضح ، فتامل =اگر ترسی از اجماع ادعایی نبود ، امکان منطقی استثنای غیر صورت و دستها ، یعنی سر و چیزهای دیگری که در اغلب اوقات آشکار بودهاند نیز وجود داشته و دارد . پس در این نکته درنگ کن…و “جمع بین دلایل” به گونه ای که “حمل بر استحباب” شوند، روشی روشن و پذیرفته شده است ، پس درنگ کن . … وبالجملة ، لایخفی تایید هذه الاخبار للاستثناء المتقدم . لان ظاهرها عدم وجوب ستر الرأس ، فکیف القدم ؟ … = خلاصۀ سخن آنست که این روایات، استثنای پیشگفته (در خصوص صورت و دستها تا مچ) را تأیید میکند چرا که ظاهر آنها “عدم وجوب پوشش سر” است ، تا چه رسد به “پاها” ؟ … فکر میکنم کلام این فقیه اصولی شیعه در “جمع بین ادلة” و “حمل بر استحباب” و اینکه این روش “طریقی واضح” و شناخته شده و روشمند است به حد کافی صراحت در مطلوب داشته باشد. همچنین عبارت “عدم وجوب ستر الرأس” به حد کافی، روشنی و صراحت دارد».
.ادامه:
ابن جنید استاد شیخ مفید و بزرگترین فقیه شیعه در قرن چهارم:
یجب ستره من العورتان و هماالقبل و الدبر من الرجل والمراه و هذا یدل علی مسواه المراه للرجل عنده فی ان الواجب ستر قبلها و دبرها لاغیر
مختلف الشیعه، العلامه الحلی،ج۲،ص۹۸
با سلام و درود .
سوال خوبیست
نخوندن نماز روزه امری فردیست که رابطه بین خدا و فرد هست برای ترکیه نفس و ارتباط فرد با خدا
ولی حجاب امر اجتماعیست مثل قتل و دزدی و ووو
و قانون گذار در موردش قانون وضع میکند.
کل مطلب من این پرسش رو در بر داره که آیا ما حجاب رو برداریم معیشت درست میشه ؟؟
یا باید در جای دیگر مشکل معیشت حل شود؟؟
لطفا در این مورد بحث کنید.
من در نوشتنم چنتا غلط دیکته هم داشتم .
آیا اگر از من دوتا غلط هم بگیرد درسته ، ولی مشکل معیشت حل میشه؟؟؟
” تفاوت ایرانی های باغیرت و بی غیرت برای شرکت در انتخابات، درک و وفاداری به کشوری با ویژگی های ۴۰ گانه زیر است:”
۱- ایرانی که در زمره امن ترین کشورهای جهان است . (طبق رده بندی دو موسسه معروف انگلیسی بنام «انترنشنالsos» و «کنترل ریسک»)
۲- ایرانی که قطب پزشکی خاورمیانه است.
۳- ایرانی که نامی از آن در لیست 50 کشور پر سرطان جهان وجود ندارد.
(طبق لیست منتشر شده توسط بنیاد بین المللی پژوهش در مورد سرطان)
۴- ایرانی که دارای دومین ارتش قدرتمند سایبری جهان (به اقرار نشریه اکونومیست)
۵- ایرانی که چهارمین کشور جهان در زمینه علم نانو است.
۶- ایرانی که دارای سومین مرکز پیوند عضو برتر جهان (بیمارستان نمازی شیراز)
۷- ایرانی که سریع ترین کشور جهان از نظر رشد نوآوری است.
۸- ایرانی که سومین کشور پیشرفته جهان در زمینه دانش سلول های بنیادی است.
۹- ایرانی که ششمین کشور پرتاب کننده موجود زنده به فضا است.
۱۰- ایرانی که طراح و سازنده قدرتمند ترین سلاح تک تیرانداز جهان است . (باهر)
۱۱- ایرانی که دومین کشور جهان در زمینه ساخت «هواپیمای خورشیدی استراتژیک ارتفاع بالا» بعد از آمریکا است .
۱۲- ایرانی که بزرگترین تولید کننده متانول جهان است .
۱۳- ایرانی که یکی از چند کشور سازنده جت جنگنده در جهان است. (جت کوثر)
۱۴- ایرانی که پنجمین کشور تولید کننده کاغذ از سنگ در جهان است.
۱۵- ایرانی که تنها سازنده داروی آنژی پارس(درمان زخم های دیابتی) و ایمود (کنترل بیماری ایدز) در جهان است.
۱۶- ایرانی که یکی از چند کشور سازنده دستگاه جراحی الکتریکی فرکانس بالا در جهان است.
۱۷- ایرانی که 37 امین صادر کننده برتر جهان دربین 227 کشور است. (طبق گزارش بخش اقتصادی سازمان سیا)
۱۸- ایرانی که دومین کشور سازنده دستگاه شتاب دهنده خطی پرتو درمانی در جهان است.
۱۹- ایرانی که بزرگترین شکارچی پهپادهای فوق پیشرفته جاسوسی جهان است.
۲۰- ایرانی که دوازدهمین کشور جهان در زمینه دندانپزشکی است.
۲۱- ایرانی که یکی از چند کشور جهان که بیش از 95 درصد داروهای مورد نیاز مردمش را خودش تولید میکند.
۲۲- ایرانی که سیزدهمین قدرت برتر جهان از نظر سیاسی نظامی و اقتصادی (طبق گزارش روزنامه ایندیپندنت انگلستان) است .
۲۳- ایرانی که پرشتاب ترین کشور دنیا در زمینه رشد امید به زندگی (طبق جدول سازمان ملل) است.
۲۴- ایرانی که یکی از چند کشور سازنده ناوشکن های اقیانوس پیما در جهان است.
۲۵- ایرانی که پر سرعت ترین کشور جهان در زمینه رشد شاخص توسعه انسانی است.
(بر اساس جدول سازمان ملل)
۲۶- ایرانی که پنجمین کشور جهان در زمینه فناوری برتر قرن 21 یعنی لیزر است.
۲۷- ایرانی که رتبه اول خاورمیانه و هفدهم جهان در زمینه پرورش آبزیان است.
۲۸- ایرانی که هشتمین کشور جهان از نظر گسترش خطوط لوله کشی گاز و بهره مندی مردم از گاز است.
۲۹- ایرانی که از پیشرفته ترین کشورهای جهان در زمینه درمان ناباروری است.
۳۰- ایرانی که بیستمین کشور جهان از نظر ترانزیت دریایی است.
۳۱- ایرانی که دارنده چهارمین نیروی بزرگ دریایی جهان است.
(بر اساس رده بندی وب سایت آمریکایی BusinessInsider)
۳۲- ایرانی که دارنده بالاترین نرخ رشد پذیرش دانشجوی خارجی در جهان است.
(طبق گزارش سازمان یونسکو)
۳۳- ایرانی که پانزدهمین کشور جهان در زمینه دانش سلول های بنیادی است.
۳۴- ایرانی که پر افتخار ترین کشور جهان از نظر فعالیت های قرآنی و تنها کشور جهان که یکی از شروط تصویب قانون در آن ، عدم تضاد با قرآن است.
۳۵- ایرانی که رتبه نخست جهان در زمینه مبارزه با مواد مخدر در خاک خود را دارد . (طبق گزارش سازمان ملل)
۳۶- ایرانی که برگزار کننده و مدیریت کننده بزرگترین تجمعات گسترده تاریخ جهان است. (راهپیمایی های داخلی و خارجی و پیاده روی اربعین)
۳۷- ایرانی که تنها کشور جهان است که شکل حکومت آن از طریق انتخابات مشخص شده است. (رای 98 درصدی به جمهوری اسلامی)
۳۸- ایرانی که تاب آورده ترین، مقاوم ترین و بالنده ترین کشور جهان در زیر سنگین ترین و گسترده ترین تحریم های جهان است.
۳۹- ایرانی که هدف مسموم ترین موج های شایعه و القای اخبار نا امید کننده است.
۴۰- ایرانی که بزرگترین نگرانی آمریکا بوده و هست.
و……….
شرکت در انتخابات حق مردم ایران است و سپس تکلیف دینی ، سیاسی ، اجتماعی و……
رأی میدهیم:
به کوری چشم بدخواهان،
به انقلاب اسلامی،
به نظام مقدس جمهوری اسلامی،
به امامین انقلاب و ولایت فقیه،
به مکتب شهدا و مکتب حاجقاسم،
به جبهه مقاومت،
به عفاف و حجاب،
به غیرت دینی مردم ایران،
به امر به معروف و نهی از منکر
و به هرکس که حافظ ارزشهای اسلام و انقلاب باشد.
ببخشید این چرندیات را در ذهن شما کرده اند .
اولین اختلاسگر جهان هستی ایرانی
بی مدیر ت ترین کشور دنیا
شرکت درذغنتخابات هم اجباری نیست
با سلام درود . آقای جلیل عزیز
خوب در ذهن شما شاید مطالب درستی نباشد معیار درستی معلومات اطلاعات و عقل چیست؟؟
بفرمایید تا ما هم بهره مند شویم .
نظر صریح مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) درخصوص حجاب
قابل توجه کسانیکه با سانسور سخنان اخیر رهبر انقلاب درباره حجاب فکر میکنند میتوانند حساسیت مسئله را در جامعه کم کنند.
قابل توجه مدعیان دین داری و ولایت مداری که آرام آرام با فتنه کشف حجاب کنار آمده اند.
قابل توجه مسئولینی که میخواهند با تغییر قوانین فضای جامعه را به نفع ولنگاران و بی حجاب ها عوض کنند.
سلام رهبری چرا در مورد تورم
در مورد بی مسیولیتی رئیسی
در مورد دروغگویی نظر نمیدهند
مبارک است گواهینامه رانندگی موتور بانوان
خانم خزعلی کاش بگویید طرح و برنامه شما برای مبارزه با استحاله فرهنگی عفاف و حجاب جامعه که اتفاقا دیروز دوبار رهبر انقلاب تاکید فرمودند چیست؟
کاش بگویید چندین توطئه سرویسهای انگلیسی در به یغما بردن عفاف و حجاب را با برنامههای مناسب فرهنگی خنثی کردهاید ؟
کاش بگویید چرا آنچه که مطلوب دشمن غربی است ما باید تسلیم آن شویم و آن را عملیاتی کنیم ؟
خانم خزعلی کاش بگویید ره آورد شما برای الگوی سبک زندگی ایرانی اسلامی زنان ما چیست ؟
کاش بگویید این شریعت را خدا برای چه وضع کرده است که هر روز یک قدم از آن پایمال میشود؟
روزی زنان داور مسابقات مردان میشوند
روزی مردان مربی زنان میشوند
روزی زنان موتور سوار میشوند.
خانم خزعلی کاش بگویید با خطرات جانی و آسیبهای فرهنگی موتور سواری برای دختران جوان در شهرهایمان چه خواهید کرد؟
عالیه سادات
آقای تولایی شما نوشتید : سوال من از ایشان این است : آیا میشود کم کاری در اقتصاد و نا لایقی دست اندر کاران در معیشت مردم و تعطیلی کارگاه های اقتصادی که دلایلی دیگری دارد را به قانون الهی ربط داده و قانون خدا که حقیقت زندگیست را تعطیل کنیم ؟
و حالا سوال من از شما اینه که مگه نماز و روزه هم جزو احکام الهی نیست؟ مگه نماز و روزه از حجاب واجب تر نیست ؟ پس چرا برای این دو تا قانون وضع نمیکنن ؟ نکنه قانون های الهی هم دلبخواهی هستن
سلام آقای تیموری، روزه خواری در ملأ عام حکم شرعی شلاق دارد.
در اسلام کنشهای اجتماعی اهمیت بالایی دارد، همان طور که تعدی یک مرد به حریم جسم یک بانو مجازات دارد، تعدی یک خانم به حریم پاکی چشم یک مرد هم حتما باید مجازات داشته باشد
محمد عزیزم سلام و روزتون بخیر. یعنی نداشتن روسری برای یک زن به معنای تعدی کردن به چشم مرد ها قلمداد میشه ؟
سلام و درود آقای tdam
حافظ میفرمایید .
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ووو
احتمالا یکی از دلایل باشد.
سلام و درود .
بسیار عالی
سلام و درود .
بسیار عالی بله درسته .
با سلام درود .
ممنونم از توجهتون البته سوال شما بحث دیگری دارد .
احکام الهی بعضی حکم رجم دارد و بعضی حکم اخروی .
اینکه بعضی از احکام الاهی به فراموشی گذاشته میشود و اجرا نمیشود نوع آموزش حکومت هاست .
مثلا قانون برای مجازات نادانی و کسیکه علاقه به دانستن ندارد در هیچ قانونی هیچ کشوری مجازاتی ندارد ولی قوانین خردمندی در این مورد مجازاتی در نظر گرفته اند که قابل اجرا نیست
چون قانون قراردادی هست که حاکمان مینویسند نه خدا و خردمندان .
من اعتقاد دارم اگر فردی مثل مولانا حاکم بود نادانی را جرم میدانست و مقاومت کردن در برابر دانایی مجازات سختی داشت .
مولانا میفرماید.
آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است که چنین جانوری زنده بماند .
این بیت منسوب به ابن یمین هم هست .
و یا اگر حافظ حاکم بود اندیشه دیگری داشت
در مورد کسیکه در روز مبادرت به خوردن می میکرد
میفرماید
روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چون آینه در زنگ ضلام اندازد
قانون گذار ها چون برای حکومت کردن قانون مینویسند بر مدار خرد ورزی نیست چون میخواهند بر عوام حکومت کنند .و اکثر مردم درک مفاهیم الهی را ندارند .
اگر بشر به درک مفاهیم الاهی برسد دیگر به پلیس و قاضی و ارتش و قوانین بازدارنده نیست .
ایمان و دین یعنی وجدان بیدار .
قانون امریست برای بازدارندگی از مجرم .از بی دین از کافر .
مولانا میفرماید.
کفر چیست از خدا غافل شدن
نی قماش و خانه و خانه و فرزند و زن
در هر صورت ممنونم از توجهتون شما
با سلام و درود .
سوال خوبیست
نخوندن نماز روزه امری فردیست که رابطه بین خدا و فرد هست برای ترکیه نفس و ارتباط فرد با خدا
ولی حجاب امر اجتماعیست مثل قتل و دزدی و ووو
و قانون گذار در موردش قانون وضع میکند.
کل مطلب من این پرسش رو در بر داره که آیا ما حجاب رو برداریم معیشت درست میشه ؟؟
یا باید در جای دیگر مشکل معیشت حل شود؟؟
لطفا در این مورد بحث کنید.
من در نوشتنم چنتا غلط دیکته هم داشتم .
آیا اگر از من دوتا غلط هم بگیرد درسته ، ولی مشکل معیشت حل میشه؟؟؟
من که نفهمیدم چی نوشتی فقط میدونم که خیلیا دارن به خاطر مخالفت با فساد و بی لیاقتی مسئولین روی حجاب خودشون لج میکنن چون کار دیگه ای بلد نیستن
سلام خواهر گرامی .
بله درست متوجه شدید .
بعضی سگنگه میدارند.
از اونا می پرسم که چرا سگ نگه میدارید میگه چونکه این رژیم سگ رو نجس کرده .
پرسیدم خوب خوک رو هم نجس میدونن چرا خوک نگه نمیداری
میگه که من به لج اینا سگ نگه میدارم .میخام مخالفتم و از رژیم نشون بدم .
گفتم خوب گاو نگهدار.
چون اونا اونا از نگه داشتن گاو در شهر مخالفن ، اعتراضات و اینطوری نشون بده .
ووو
خواهرم لج بازی کار منطقی نیست مخالفت کردن منطق دارد و کاری عقلانی به نتیجه درست میرسد.
دزد و اختلاص گر از خداش هست مردم به جای مخالفت حجاب رو بردارند یا سگ نگه دارن یا شلوار پاره بپوشن
تازه اونا سگ پرورش میدن و شلوار پاره وارد میکنن و همین دزدا غزای سگ وارد میکنن و به این نوع معترضین به قیمت گزاف میفروشن و سود بیشتری میبرن .
این اعتراض نیست این همان کاریه که دزد و فاسد حکومتی میخواد .
مولانا میفرماید.
این گنه در وی ز جنس جرم توست
باید این طبع را ز خوی خویش شست
تا عقلانی معترض نباشیم مشکل فقر و معیشت حل نمیشود.
آقای سرباز امام خامنه ای حجاب چه ربطی به انتخابات داره که شما اینطوری کامنت گذاشتی ؟ اگه ایران اونجوری که شما میگی هست پس چرا وضع مملکت روز به روز داره بدتر میشه؟
در ضمن خانم سادات رضوی که از خانم خزعلی داری انتقاد میکنی . مگه موتور سواری زن ها اشکال شرعی و قانونی داره که شما ها اینقدر ناراحت شدین ؟ یعنی زن ها که سوار اسب و شتر و قاطر میشدن در قدیم اینا هم مشکل داشت ؟ یعنی دوچرخه سواری دختران هم مشکل شرعی داره ؟ والا چقدر شماها سرخوشین
سلام و آقا یا خانم صفا
بحث از حجاب و که در کتب آسمانی و نظر خردمندان مشخص هست .
من نقدی بر دوستی نوشته بودم که حجاب رو به معیشت گره زده بود .
و سوال من در انتحا این بود که اگر ما حجاب از سر زنان مان برداریم معیشت درست میشود؟؟
بحث و جدل که نباید کرد منطق چی میگه ؟؟
متن خیلی طولانی بود اما با این وجود دست شما درد نکنه آقای تولایی. خوب روشنگری کردید . با امام حسین علیه السلام محشور بشی آن شائ الله . محبوبه قدیانی از تهران
با سلام درود .
ممنونم از توجهتون انشالله سلامت شاد و مانا باشید .
یا حقوق بگیر حوزه علمیه هستی یا حقوق بگیر دولت که دلت اینقدر خوشه. این همه مشکل و فساد و دزدی توی کشور داریم همه رو ول کردید چسبیدید به یه تیکه پارچه که روی سر باشه یا نباشه. الان واقعا ما مشکل دیگه ای نداریم ؟
شما به خاطر مشکلات دیگه کشور، حاضرید اگر ماشین ما رو دزد زد پیگیری نکنید؟ قطعا جواب شما نه هست.
پس وجود یک مشکل دلیل نمیشه نسبت به هزار مشکل دیگه بی تفاوت باشیم.
محمد عزیزم سلام. متوجه فرمایشتون نشدم که آیا این دیدگاه شما در نقد مقاله آقای تولایی بود یا تایید مقاله ؟
با سلام درود
ممنونم از توجهتون بله درسته
من خاستم به مصتمع این و برسون که گره زدن معیشت به حجاب درست نیست و در ذهن فرد ایجاد تردید و سر در گمی میکند.
سلام و ارادت .
خیر من یه هموطن هستم.
اگر دقت کنید منظورم اینه که
نباید معیشت رو به حجاب گره زد و ذهن و منحرف کنیم باید به جد پیگیر اختلاص گر و دزد بود .
اونا پشت این قیاس ها از مجازات فرار میکنند.
با سلامدرود ، زنده باد ایران .
آیا کسی با برداشتن حجابش میتونه جلوی دزد و بگیره .
یا دزد و خوشحال میکنه ؟؟؟
دزدی ارتباطی با حجاب داره ؟
به قضیه حجاب و امثال آن باید با این نگاه توجه و کار کرد که مسئله صرفا ناآگاهی عدهای از موضوع حجاب نیست.
بلکه عده کمی با انگیزه مخالفت و معارضه این کارها را میکنند.
از بیانات رهبر انقلاب . از این واضح تر نمیشد دست مغالطه گرانی که مدعی هستند باید ابتداء با کار فرهنگی یا مبارزه با فساد و رونق تولید زمینه حجاب را گسترش دهیم و سپس اعمال قانون داشته باشیم را رو کرد…
بسیار عالی ممنونم از توجهتون .
بله
کار اقتصادی و معیشت جدا از حجاب است .
که نباید این دو رو به هم گره زد
حجاب کیلو چنده داداش ؟ اصلأ کجای قرآن گفته که باید بی حجاب رو بازداشت کنید ؟ کجای دین نوشته که ماشین مردم رو به خاطر بی حجابی باید جریمه کنید ؟ کجای اسلام نوشته که اینهمه ظلم و فساد و دزدی و اختلاص رو ول کنید به حجاب برسین. افسوس میخورم از اینکه دولت و مجلس دارن به خاطر پول نفت و بودجه توی سر و کله خودشون میزنن اما شما دغدغه تون این حجابه. چقدر راحت ما مردم ایران گول مفسدین رو میخوریم. کسی نیست دزدها و خاوری ها و چای دبش رو جمع کنه اما برای یه تیکه پارچه میلیون ها نفر فدایی شدن . خلایق هرچه لایق
با سلام و درود دوست گرامی .
ممنونم از توجهتون بله درست میفرمایید در هیچ جای قرآن چنین چیزی نیست .
من از نوشتن این مقاله منظورم و شاید نتونستم درست برسونم .
منظورم اینه که نباید مشکلات و نا کار آمدی رو به حجاب گره زد .
که فردی که معترض نا کارآمدی و معیشت هست به خیال اینکه حجاب خود را بردارد مشکل معیشت حل میشود و این قیاس هیچ ربطی به هم ندارد .
در واقع دزد و اختلاسگر از این قیاس خوشحال میشود که مردم کشف حجاب میکنند و کاری به کار دزد ندارند و مسئول دزد باز بدون معترض به کار خود ادامه میدهد.
سلام
فرمودید ” نباید قانون درست خداوندی را تعطیل کنیم” این قانون کجا اومده؟
بدون مطالعه حداقل 200 صفحه از کتاب “حجاب شرعی در عیر پیامبر” نوشته جناب آقای ترکاشوند و بخصوص صفحات مربوط به تفسیر سوره نور لطفا پاسخ ندهید.
هیچ وقت در طول این 14 قرن خدا نگفته زن موی خود را بپوشاند یهویی از قرن دهم شهید ثالث برداشت خودش رو گفت که زن موی راس سر رو بپوشانه. قبل ایشون هم هیچ اشاره ای به مو نشده.
2
قرآن در آیه ۳۱ سوره نور که حساسترین آیه مربوط به پوشش است اندام و زینت و زیباییهای زنان را به دو بخشِ پیدا و پنهان (: جایزالکشف و لازم الستر) تقسیم کرده اما چندان به مصادیقِ آن دو نپرداخته و دقیقاً نمیگوید کدام یک از اندام و زینت و زیباییها، میتواند پیدا (و جزو زینتهای ظاهر و آشکار) باشد و کدام یک از اندام و زیباییها باید پنهان و پوشیده و غیر ظاهر باشد.
همین کلیگویی و نپرداختن به مواضعِ هر یک از دو بخش، این گمانه را به وجود میآورَد که نکند قرآن تشخیص و تعیین آن را به عرف رایج و استاندارد عقلا واگذار کرده است.
مقدس اردبیلی در زبدة البیان هنگام شرح این آیه و تفسیر خود از اندام ظاهر و باطن (: جاهای نمایان و پوشیدنی) دقیقاً به همین موضوعِ عرفی بودن پوشش (در هر زمان) پرداخته و حمل آیه بر عرف را بعید ندانسته است:《… القول في الظاهرة والباطنة ولا يبعد حملها على العرف -ج ۱ ص ۵۴۷-》
همچنین عبارات دیگری نیز از وی وجود دارد که نگاه عرفی وی از حجاب قرآنی را تقویت میکند.
3.
اگرچه مهم نظر خدا است تا علما ولی موضوع پوشش حجاب موی زن در نماز یا غیر نماز و رای سر یا کل سر یا هیچ بخش سر جزو موارد اختلافی بوده بین علما و موضوع اختلافی ابدا امر و نهی بهش تعلق نمیگیره.
4. به قول شهید مطهری در صفحه 252 جلد 11 کتاب یاد داشت ها در جامعه ای زندگی می کنیم که علما از عقل و قرآن بیزارند. خب وقتی عالم ما با تفسیر آشنا نیستت نظر شخصی خود شا نظر خدا می داند.
با سلام و درود .
بسیار عالی .
اولا در قرآن چند جا امر بر حجاب شده است که بحث حجاب جای خود را دارد .وقت دیگر
بحث معیشت را نباید به بحث حجاب گره زد .و قیاس مع الفارق .
اگر امکان دارد در این مورد نظرتون و بفرمایید استفاده ببریم
ارتباط حجاب با معیشت در چیست؟؟
5.
ابتدا از خوانندگان کانالم خواستم تا منابع تاریخی و روایی را بگردند و ببینند آیا چهار تا دونه سند مبنی بر برخورد حکومتیِ پیامبر گرامی، امام علی و خلفای راشدین با زنان بیروسری و سر باز میتوان پیدا کرد تا آن را تقدیم کنیم به حاکمان کشورمان که ۴۵ سال است لزوم حجاب زنان را مهمترین ویژگی حکمرانیِ خود قرار داده ولی هنوز سندی تاریخی از صدر اسلام برای این اقدام خود نتوانستهاند ارائه کنند! چرا که شاید این اسنادِ فرضی لااقل دل پیروانِ بیچونوچرای آنان، که سرنوشت خود را فقط از لابلای متون چهارده قرن پیش طلب میکنند را گرم کند.
سپس در یادداشتی دیگر ارفاق دادم و گفتم اگر اسنادی حاکی از برخورد آنان با زنان نیمهلخت هم پیدا کردند اشکال ندارد و میتوانند در پاسخ خود ارائه کنند.
اینک در گام سوم دست جستجوگران را بازتر و بازتر گذاشته و از آنان درخواست میکنم مواردی که گویای برهنگی کامل (بجز ناحیهی دامن و شرمگاه) نیز هست را گردآوری کنند.
پس لطفا نتایج بررسی خود را در سه نوع زیر فهرست کنید:
الف- برخورد با زنانِ سر باز و بدون روسری
ب- برخورد با زنان نیمهلخت
پ- برخورد با زنان برهنه
هنگام ارسال اسناد همچنین توجه کنید که هر یک از اسناد در انواع سهگانهی بالا مربوط به کدام گروه سهگانهی زیر است:
یک- در حکمرانی پیامبر گرامی
دو- در حکمرانی امام علی
سه- در حکمرانی خلفای راشدین.
راهنمایی
مواردی همچو خبر زیر که گواه “دخالت دوستانهی پیامبر در پوشش” و مربوط به نوع پ و گروه یک است نمیتواند پذیرفته شود زیرا اولا مربوط به مردان است و ثانیا از مصادیق اندرز است و نه برخورد حکومتی! دقت کنید:
《راوی گفت: سنگ سنگینی را جابهجا میکردم در حالیکه لُنگ نازکی بر تن داشتم. در این حال، لنگ از دور بدنم باز شد و بر زمین افتاد (و کاملاً برهنه شدم) ولی نمیتوانستم سنگ را بر زمین گذارم تا اینکه آن را به جایگاهش رساندم. در این لحظه رسولخدا از من خواست که به طرف لباسم بروم و آن را به تن کنم و برهنه راه نروم: «المسوربنمخرمة قال اقبلت بحجر أحمله ثقیل و علیّ ازار خفیف قال فانحلّ ازاری و معی الحجر لم استطع أن أضعه حتی بلغت به الی موضعه فقال رسولالله ارجع الی ثوبک فخذه و لاتمشوا عراة»》.
اما مواردی همانند خبر زیر که گویا در نوع ب میگنجد و مربوط به گروه سه است را میتوان فرستاد:
راوی گفت: عمربنخطاب را دیدم که به [محوطهی] حوضی وارد شد و دید که مردان و زنان، همزمان مشغول نظافت یا وضو هستند عُمر آنان را با تازیانه بزد و به صاحب حوض گفت: برای مردان یک حوض جداگانه، و برای زنان یک حوض جداگانه قرار بده: «عن أبیسلامة السلمی قال رأیت عمربنالخطاب أتی حیاضا علیها الرجال و النساء یتوضؤن [/یتوضؤون] جمیعا فضربهم بالدرة ثم قال لصاحب الحوض اجعل للرجال حیاضا و للنساء حیاضا».
6. قرآن را با تفسیر بخوانید. تفسیری که با عقل و خود قرآن و شان نزول پیش بره نه نظر شخصی.
7.
«اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الها واحداً لا اله الا الله هم سبحانه عما یشرکون» (توبه / 31) قرآن میفرماید که یهود و نصاری عالِمان دین خود را میپرستیدند، پس میشود روحانیتپرستی کرد. روحانیتپرستی هم یک نوع بتپرستی است. هر چیزی را میشود پرستید.
و اتفاقاً در ذیل همین آیه «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباٌ من دون الله» صحابیای از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) میپرسد که آیا واقعاً علمای یهود و نصاری به مردمشان میگفتند ما را بپرستید؟ آن وقت حضرت قَسَم میخوردند و میگویند «لا والله»به خدا قسم اینگونه نبوده است. علمای آنها به ایشان نمیگفتند ما را بپرستید و اگر هم میگفتند، آنها قبول نمیکردند که عالمان دینشان را بپرستند؛ آن وقت صحابی میپرسد پس منظور چیست؟ قرآن دارد میگوید که علمای خودشان را میپرستیدند!
آن وقت حضرت در جواب میگویند، این که قرآن میگوید علمای خودشان را به جای خدا یا علاوه بر خدا میپرستیدند، معنایش این است که رفتاری با علمایشان میکردند که فقط باید با خدا این رفتار را میکردند. بعد توضیح میدهند و میگویند فقط خداست که باید بدون پرس و سوال سخنش را شنید و پذیرفت. اینها با علمای خودشان همین رفتار را میکردند، بدون اینکه بپرسند آخر دلیلتان چیست؟ میگویند چون عالِم دین این را گفته است، باید آن را پذیرفت. نباید با عالِم دینی همان رفتاری را که با خدا میکنید، داشته باشید، چرا که فقط خداست که «لا یُسئلُ عَما یَفعَلُ» فقط خداست که مورد سوال قرار نمیگیرد، اگر با امر یا فرد دیگری همین رفتار را داشتی، شما او را پرستیدهای.
8. بت پرست نباشیم.
9. کتاب آقای ترکاشوند روی اینترنت هست. مجوز ارشاد هم داره. 200 صفحشو بخونید از 1000 صفحش.
التماس دعا
با سلام و درود .
دوست گرامی اولا بی بند و باری و بی حجابی این صد سال اخیر صورت گرفته و در قبل از آن در هیچ کشوری به این صورت وجود نداشته که امروزه هست .
اگر شما هم سندی دارید ارسال کنید ..خیلی مختصر و نا خود آگاه و با کمترین تذکری رفع رجوع شده است . و نیازی به برخورد نبوده .
دوم اینکه باز،شما هم مغلطه میکنید و سفسطه
که اگر کتب فلسفه درست بخونید متوجه ااین مغلطه میشید .
سوم اینکه در کتاب مقدس قسمت عهد عتیق در امثال سلیمان میفرماید.
هر کس بر عقیده خویش است احمق است هرکس بر عقیده خردمندانست سعادت مند است .
اینکه هر کس تفسیر به رای میکند و کلام خدا رو به طور دلخواه تفسیر کند مصداق چه چیز است؟؟ .
در کتب خردمندی که اگر افراد جامعه بر آن دعوت شده اند از طرف خردمندان و اگر مردم عمل کنند بت پرستی است؟؟
مغلطه اصلی اینجاست که نیروی انتظامی برخورد خشونت آمیز با بی حجابی نمیکند، برخود ها در ادامه صورت گرفته که وقتی مجرم بر صورت نیروی انتظامی آب دهان پرتاب میکند که طبیعیست که فرد از کوره در میرود، یا نا سزا میگوید اگر فرد مجرم قانون را رعایت کند خوب برخوردی صورت میگیرد؟؟
و یا اعتراض شما بر امر خدا که چند جا زنان جامعه رو در سوره احزاب و نسا بر حجاب امر فرموده اشکال میدانید ؟؟
و یا حافظ میفرماید.
زلف بر باد مده تا ندهی بربادم
ووو
باز برگردیم سر اصل سوال اینجانب.
معیشت آیا با باز کردن حجاب ولنگاری درست میشود؟؟
چرا به اختلاص و دزدی و رانت ربط نمیدید که اصل بدبختی مردم در اینجا گره خورده؟؟؟
بحث بیفایده مجرم اصلی رو میبره در حاشیه.
به جای جواب مغلطه نکنید سوال من این بود .
حاشیه رفتن در دادن پاسخ میشه سفسطه.
با سلام کوتاه مینویسم،تنها راه پولدار کار و تولید و فروش محصولات هست و هرچی بیشتر وقت بزاری بیشتر پول درمیاری پس وقت هم خیلی مهمه،حالا دشمن کار و تولید و وقت آدم چیه؟؟
اعتیاد ک هم وقت آدم و میگیره هم پول آدم و هم سلامتی و توان کار کردن.
مشروب ک هم وقت آدم و میگیره هم پول هم سلامتی و از بین میبره.
روابط جنسی و فحشا ک اون هم باز پول و سلامتی آدم و ب خطر میندازه و تا حدودی ب حجاب هم ربط داره و بهترین راح حل این آخری ک نیاز آدم هم هست ازدواجه و انسان ها با ازدواج و فرزند اوری و روابط گروهی بهتر میتونن کار و تولید ثروت کنند.
حالا این ک بخوای لخت شی تا پولدار شی یه مغلطه است واسه لخت شدن وگرنه هدف پولداری و رفاه مردم نیست.