نقش رسانه های محلی در توسعه پایدار
جناب استاندار فعالان فرهنگی گیلان را دریابید
به قلم : امید قربانی
دوست عزیزی که ادمین یک پیج اینستاگرامی روستایی یا مدیر یک کانال تلگرامی محلی هستی ، قبل از هرچیز خدمت شما عزیزان از طرف هشتاد میلیون ایرانی یک خدا قوت جانانه میگم و برای همه شما از درگاه خداوند متعال آرزوی بهترین ها رو دارم!
شما عزیزان همین الان با همون پیج اینستاگرامی یا کانال تلگرامی روستایی ، پیچیده ترین و سخت ترین فعالیت فرهنگی و اجتماعی کشور رو دارین انجام میدین که ۹۹ درصد مردم توانایی انجام دادنش رو ندارن و ۹۹ درصد مسئولان هم توانایی درکش رو ندارن. شک نکنید که شما خیلی خیلی خاص هستین و شاید به همین دلیل توی این کار تنهایین!
شما ، جوانان متعهد و مستعد و خلاقی هستین که تنهای تنها ، با دست خالی و کلی وقت و انرژی و هزینه اینترنت بدون کوچکترین حمایت و حتی بدون اینکه مسئولان شهرستانی یا استانی یک بار حالتون رو پرسیده باشن ، دارین کاری رو انجام میدین که توی ژاپن ، استرالیا ، دانمارک ، هند ، فنلاند ، فرانسه ، آلمان ، انگلستان ، کانادا و… دولت ها به جوانان خودشون التماس میکنن برای چنین فعالیتی !
همین الان اگه حضرتعالی رو با همین پیج اینستاگرامی که دارید ، ببرن توی ژاپن یه مدال قرمز رنگ به شما میدن که روش نوشته : ایشینوماکی ( یعنی خدایگان احیای روستاهای ژاپن )
و اگه تشریف ببرین آفریقای جنوبی به شما میگن : اشچرولمَن ( توسعه گر محلی ) که هم از طرف فائو کلی تحویلتون میگیرن و هم دولت های منطقه ای و محلی شما رو میذارن روی سر خودشون . حتی در کشور هایی مانند گواتمالا ، قرقیزستان ، اردن و زیمباوه با اون سطح عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ، به شما عزیزان میگن : سوشیال اَدوِنسِر و حقوق و مزایا براتون در نظر میگیرن !
و مطلب دوم بنده اینه که : مخاطب این گزارش هم شما هستین ، هم مردم و اهالی روستاهای شرق استان گیلان و هم تمام مسئولان و مدیران ارشد شهرستانی و استانی که در تمام این سالها نسبت به شما و فعالیت های شما ، آگاهانه یا ناآگاهانه غفلت کردن و کم لطفی داشتن!
برای شما مینویسم چون میدونم کارِ رسانه ای که مولتی فاکتوریال باشه اونم با مخاطب محلی و محدود چقدر جگر و جنم میخواد که هرکسی نداره به همین دلیله که واژه سخت ترین و پیچیده ترین کار فرهنگی رو بکار بردم . در مقابل شما کرنش میکنم و تعظیم میکنم چون شایسته ی تکریم و تعظیم هستین !
به نظر بنده شما افسران فرهنگی ، دیده بان های پدافند غیر عامل ، تکاوران سایبرنتیک ، حلقه های میانی جهاد تبیین و بیرق داران توسعه پایدار روستایی کشور هستین که داوطلبانه ، تنها و بدون حتی یک حامی دل به دریای مواجی زدین که خیلیا حتی از نشستن کنار ساحلش واهمه دارن!
برای شما نخبگان فرهنگی کشورم مینویسم چون میدونم همه تون با اینکه فقط رضای خدا و توسعه روستای خودتون رو مد نظر داشتین و هفته به هفته کلی پول اینترنت از جیب خودتون خرج همون پیج اینستاگرامی و کانال روستایی میکردین ، اما بارها و بارها زخم زبان شنیدین و مورد بی مهری و بایکوت مردم قرار گرفتین!
برای شما مینویسم چون جدا از کانال های تلگرامی ، بیش از ۸۰ پیج اینستاگرامی روستایی رو دونه به دونه ارزیابی و تحلیل کردم . از نظر تاریخ ایجاد پیج و فواصل بارگذاری محتواها ، وزن و چگالی کپشن ها ، درصد نشاط آفرینی ، میزان جذب مشارکت ، ارزیابی با مدل ازگود_ شرام ، ارزیابی بر اساس مدل مارپیچ ارتباط ، سنجش بر اساس شاخص گربنر و… که همه ی این ارزیابی ها بیانگر وجود ده ها نیروی جوان خلاق و مستعد روستایی در این منطقه ست .
آرزو میکنم و از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم که به زودی زود ادمین ها و مدیران تمام پیج ها و کانال های روستایی یه جا دور هم جمع بشیم با حضور یک مدیر ارشد استانی تا با برنامه ریزی های بلند مدت و آموزش های بیشتر ، همین فعالیت پیچیده ی فرهنگی رو بیشتر و بهتر از گذشته ادامه بدیم !
استاندار گیلان ، این جوانان متعهد را دریابید
دکتر اسد الله عباسی شخصیتی ناآشنا برای اهالی رسانه و فعالان مدنی کشور نیست . سیاستمدار کهنه کاری که طی یک عمر فراز و فرود در مدیریت های مختلف الان وزنه ای در سپهر اجرایی و تصمیم گیری کشور محسوب میشه .
دکتر عباسی به قول آقای یوناتن بت کلیا کسی ست که « با مشکلات تعاونی ها و فرهنگ تعاون و کار جمعی به خوبی آشنا ست » . سابقه وزارت داشته و سه دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بود . وقتی هم که قرار شد استاندار گیلان رو انتخاب کنن ، نام ایشون با قاطعیت از طرف رئیس جمهورِ شهید اعلام شد!
در اینجا بخشی از فرمایشات قبلی استاندر محترم رو که در ارتباط با رسانه های استان گیلان بود جهت یادآوری عنوان میکنم :
« بنده به نخبگان گیلانی افتخار کرده و همواره حامی آنان در حوزه های مختلف بودم. مردم رسانه را جزئی از بدنه جامعه میدانند . نقش و رسالت رسانه ها بر کسی پوشیده نیست، لذا آن چیزی که مردم امروز میپذیرند انتقال خبر های موثق از طریق رسانه ملی و خبرگزاری های رسمی است زیرا اگر قلم اصحاب رسانه بر اساس تعهد و صداقت باشد مردم آن خبر را به طور یقین باور میکنند. در برخی از حوزه ها عملکرد دولت توسط روابط عمومی ها به اصحاب رسانه انعکاس داده نشده و دشمن از این نقطه ضعف در حال استفاده است از این رو به تمامی روابط عمومی ها تکلیف میکنم که ارتباط خود با اصحاب رسانه را بیشتر کنند. معتقدم بدون پیوست رسانه ای هیچ موفقیتی در امور اجرایی ، اقتصادی ، عمرانی و فرهنگی حاصل نمیشود و بنده بر همین اساس همواره سعی کردم ارتباط خود با اصحاب رسانه را حفظ کنم . اگر ضعفی در امور اجرایی وجود دارد باید رسانه ها آن را مطرح کرده و در کنار آن نقاط قوت و راه حل برای بر طرف شدن مشکلات را بیان کنند و این یکی از اصول حرفهای در خبرنگاری است »
جناب آقای دکتر اسد الله عباسی استاندار و نماینده عالی دولت در استان گیلان ، تمام آنچه درباره نقش بی بدیل رسانه فرمودین کاملآ درسته اما یک سوال اینجا پیش میاد که : آیا حضرتعالی فقط خبرگزاری های رسمی و رادیو تلویزیون رو رسانه میدونین ؟
و آیا اینهمه جوان متعهد و دلسوز رو که در گوشه گوشه همین گیلان عزیز برای آبادانی و توسعه محلات و شهر های خودشون زحمت میکشن جزو فعالان فرهنگی و رسانه ای نمیدونین ؟ حاشا و کلا…
جناب استاندار طبیعتاً حضرتعالی بهتر از هرکس دیگه ای به این مسئله واقف هستین که عصر مجازی مساوی ست با چهارمین موج تغییر در جامعه و برای داشتن اقتصاد مقاومتی و ایجاد اشتغال پایدار روستایی چاره ای نداریم جز اینکه از همین نیروی کار فرهنگی که داوطلبانه پا به میدان گذاشته استفاده کنیم!
جناب آقای دکتر عباسی عزیز آیا میدونستین که دو نفر همتای شما در کشور نیجریه یعنی باباگانا زولوم استاندار ایالت بُرنو و عمر نمازی استاندار ایالت جیگاوا مدت ها پیشتر از شما به اهمیت نقش رسانه های محلی پی بردن و رسماً اونا رو جزو برنامه های دولتی قرار دادن ؟
در نیجریه تحقیقات زیادی روی تاثیر رسانه های محلی بر حوزه بهداشت و سلامت و توسعه روستایی انجام شده که سرانجام این رسانه ها به دلیل نقش موثری که در انتقال پیام های بهداشتی ، توانمند سازی ، بهبود دانش ، افزایش مهارت های بهداشتی و همچنین تغییر رفتار های بهداشتی روستائیان داشتن جزو مؤلفههای حیاتی و کاتالیزور توسعه روستایی قلمداد شده و بدین ترتیب دولت مکلف به شناسنامه دار کردن و تعامل با رسانه های محلی شد .
استاندار معزز گیلان آیا اطلاع دارید که سیستم پانچایاتی در هندوستان که بر اساس اصل نهم قانون اساسی هند شکل گرفته و به عبارتی مکانیسم توسعه خودگردان روستایی هست ، امروزه محور اصلی فعالیت های توسعه محور خودش رو با تکیه بر رسانه های محلی انجام میده و با استفاده از پلتفرم های مختلف شبکه گسترده ای از مدیا ایجاد کرده که بیشترین سرعت انتقال اطلاعات رو داره ؟
دکتر جان آیا میدونید حالا که دارم برای استاندار گیلان از نیجریه ، هند و گواتمالا در ارتباط با اهمیت شبکه های مویرگی رسانه ای و کارهایی که انجام دادن مثال میزنم ، از خودم و مردم استانم شرمسار هستم؟ چون شایسته نیست که برای گیلان و گیلانی با اون پیشینه غنی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی از نیجریه و هند مثال بزنیم براش !
جناب آقای دکتر عباسی عزیز که بخش بزرگی از عمرتون در مدیریت و سیاست گذشته ، اینکه دست محبت بر سر فعالان رسانه های محلی بکشید و یکبار تفقدی بکنین اصلأ کار سخت و دشواری نیست . بر عهده شما و وظیفه حضرتعالی هست که مستقیماً وارد میدان بشین و این جوانان متعهد و وطنپرست رو زیر چتر حمایت خودتون قرار بدین!
جناب آقای آیت الله رسول فلاحتی نماینده محترم ولی فقیه در استان گیلان ، شما هم به عنوان نزدیک ترین حلقه اتصال مردم گیلان به ولی فقیه ، وظیفه داشتید که این جوانان مخلص و متعهد رو زیر چتر حمایت خود بگیرید و بهشون روحیه بدین !
استاد معظم جناب آقای فلاحتی ، حضرتعالی در آبان سال گذشته ضمن ضرورتِ میدان دادن به نیرو های توانمندِ جوان در عرصه های مختلف فرموده بودید : جوانان توانمند و دلسوز را باید وارد عرصه کنیم . میدان دادن به جوانانِ توانمند و بانشاط موجب تشویق و امیدواری نسل جدید و آینده خواهد شد . همه مسئولان باید ایجاد امید در نسل جدید را جدی بگیرند . معتقدیم این نسل باید امیدوار باشد .
جناب آقای فلاحتی اون جوانانی که بدنبالشون میگردین توی کهکشان های دیگه نیستن بلکه صد ها نفر از همون جوانانی که مخلصانه و متعهدانه و به تنهایی در سخت ترین و پیچیده ترین میدان اجتماعی و فرهنگی مشغول به فعالیت هستن بدون حتی ذره ای چشمداشت ، همین جوانان غیرتمندی هستن که دل به دریای رسانه های محلی زدن و صد ها پیج اینستاگرامی و کانال روستایی رو مدیریت میکنن . این جوانان را خوب ببینین و حالشون را بپرسین و بهشون میدون بدین!
قطعا اگه چنین اتفاقی صورت میگرفت و یکبار هم که شده محض رضای خدا حالِ این عزیزان رو جویا میشدین ، امروز پیام مشترک استاندار گیلان و نماینده ولی فقیه در دعوت از گیلانی ها برای حضور در مراسم بزرگداشت رئیس جمهورِ شهید از طریق همین پیج ها و کانال های روستایی به صورت سلولی وارد تمام خانه های گیلان میشد !
یه نکته خیلی خیلی جالب و البته مهم و ارزشمند : جناب آقای دکتر عباسی استاندار محترم گیلان و سایر مدیران و مسئولان استانی و شهرستانی ، آیا خبر دارین که تعداد زیادی از همین ادمین ها که پایگاه خبری اینستاگرامی برای روستای خودشون ایجاد کردن خانم هستن ؟
آیا اطلاع دارید که با همین آمار اولیه ای که از حدوداً نزدیک به یکصد و بیست پیج و کانال خبری روستایی در شرق گیلان بدست آوردم میتونیم با قاطعیت افتخار و ادعا کنیم که استان گیلان رکورددار مشارکت زنان در حوزه رسانه و اطلاع رسانی هست ؟
مسئولان محترم استان گیلان ، شاید تا امروز به این پیج ها و کانال های خبری روستایی به چشمِ انگشت ششم و بار اضافی نگاه کرده باشین اما باور کنید اینها یک لشگر مکانیزه ی جنگ فرهنگی با آمادگی کامل برای هرگونه آفند هستن و با یک اشاره ستاد فرماندهی ، تمام اندیشکده ها و تئوریسین های نخبه جنگ رسانه ای دشمن رو به زانو درمیارن !
با خیلی از این ادمین ها و مدیران کانال های روستایی گفتگو کردم ، شما هم یکبار زحمت بکشید با این جوانان گفتگویی داشته باشید . پشت هر کدوم از این پیج ها و اکانت ها یک جوانِ خلاق و دلسوز و پر انرژی رو میبینید که فقط و فقط به فکر آبادانی و توسعه روستا و استان و کشورشون هستن .
جوانان متعهد و زحمتکشی که اصلاً به فکر درآمد زایی نیستن و به والله خیلیاشون حتی از ردیف بودجه های فرهنگی استان گیلان هیچ اطلاعی ندارن و نمیدونن که تعداد زیادی از پایگاه ها و سایت های خبری پفکی گیلان که بعضیاشون حتی الفبای رسانه رو هم بلد نیستن سال به سال چقدر پولِ یامفت میگیرن از بیت المال!
جناب استاندار و سایر مسئولان ، میدونید وقتی پای درد دل و حرف های صمیمانه این عزیزان نشستم ، بزرگترین دغدغه و نگرانی شون چی بود ؟ به خدا که باید شرمسار تک تک این عزیزان باشیم که حتی دغدغه شون هم مقدس و انقلابیه!
تمام ادمین های اینستاگرامی و مدیران کانال های تلگرامی روستایی معضل زیر رو جزو بزرگترین ، مهمترین و بنیادی ترین چالش دوران فعالیت خودشون اعلام کردن :
اینکه از طرف شورای اسلامی و دهیاری روستاها نه تنها هیچگونه حمایتی نشدیم بلکه کاملاً ما رو بایکوت کردن . متعاقباً به دلیل بایکوت شدن از سوی مسئولان روستایی ، اغلب اهالی روستا ، ما فعالان روستایی رو نپذیرفتن و یا خیلی سخت پذیرفتن. به خاطر همین با اینکه در تولید محتواها همواره منافع عمومی روستا رو در نظر گرفتیم اما با اینحال همیشه کلی حرف و ناسزا شنیدیم و آروم آروم دلسرد و مایوس شدیم !
هزار افسوس که اگه این بچه ها یک درصد از امکانات و لوازم مورد نیاز رو داشتن ، چه ها که نمیکردن ؟ این جوانان همون غیرتمندانی هستن که باید به تنهایی از هر متن ، عکس ، صدا ، گرافیک ، انیمیشن ، موشن گرافیک ، ویدئو کلیپ و… ، بعد از ارزیابی درست یا نادرست بودن اون داده های خام در کمترین زمان ممکن و با سرعت هرچه بیشتر یک محتوای ارزشمند بسازن برای رسانه محلی خودشون . واقعا دست مریزاد و هزار آفرین ندارن اینا ؟
جناب استاندار همه ی اینا رو خدمتتون عرض کردم ، این مطلب رو هم اضافه کنم به مطالب قبلی : درسته که بیشترِ این پیج های اینستاگرامی و کانال های خبری روستایی از نظر تکنیکی ( فنی ) و تاکتیکی ( محتوایی ) نواقص و ضعف هایی دارن اما مقصر همین مسئله هم ادمین ها نیستن بلکه قصور و کوتاهی مستقیماً مربوط میشه به معاونت فرهنگی و اجتماعی استانداری گیلان و سایر ادارات کل فرهنگی که حتی یک روز و یک ساعت آموزشی برگزار نکردن!
همه ادمین های این پیج ها و کانال های خبری روستایی فقط با چهار ساعت آموزش ( یک ساعت آموزش فنی تکنیکی و سه ساعت آموزش محتواسازی ) تبدیل به اَبَر رسانه ی محلی در کشور میشن چون همه شون استعداد ، خلاقیت ، هوشمندی و علاقه مورد نیاز رو دارن . چهار ساعت آموزش به این عزیزان میتونه فرایند توسعه پایدار در استان گیلان رو به سطح درجه یک ارتقاء بده!
و در پایان شایسته ست که با ذکر نام برخی از ادمین ها و پیج های اینستاگرامی روستایی ، به سهم خودم تقدیر و تشکری کرده باشم.
سرکار خانم الهام امین مدیر صفحه اینستاگرامی روستای رودپشت ، جناب آقای مهندس علی بابایی مدیر صفحه اینستاگرامی روستای دهنه سر سفیدرود ، جنابان حسینی ، کشاورز و هزار جریبی مدیران کانال و پیج اینستاگرامی روستای دستک ، جناب آقای غنی زاده مدیر پیج اینستاگرامی روستای درگاه
مدیران پیج های اینستاگرامی روستا های چمخاله ، لفمجان ، گالشکلام ، آهندان ، سلیم چاف ، جیرسو ششکل ، سالکده ، شیشه گوراب ، بالا محله رودپشت ، محسن آباد ، دهسر ، دشمنکرده ، کهنه رودپشت ، لسکوکلایه ، اکبر آباد ، لشکمچال ، سالستان ، کوچان محله ، ضیابر ، دیلمان ، پایین محله رودپشت ، رشت آباد ، شرفشاده ، کیسوم ، حسنکیاده ، دهشال ، پرکاپشت ، لبشکا ، پیرکوه ، ناصر کیاده ، لشت نشا ، صفرا بسته ، امیر آباد ، فوشازده ، امیر کیاسر ، لب دریا ، تپه ، ششکل ، امیرهنده ، نقره ده ، نیاکو ، داخل ، املش ، کیاشهر ، روخان ، کارسیدان ، محسن آباد ، گیلده ، سحرخیز محله ، لوخ ، کوهبنه و…
پیج اینستاگرامی روستای دهنه سر سفیدرود
کانال تلگرامی روستای دستک
و یک مژده هم به مدیران کانال ها و پیج های اینستاگرامی روستایی گیلان بدیم که چنانچه تمایل داشته باشید ، تمامی اخبار و گزارش های مربوط به روستای شما رو همراه با لینک کانال و پیج در پایگاه اطلاع رسانی پاترا منتشر میکنیم .
نویسنده : امید قربانی
دانش آموخته جامعه شناسی / فعال اجتماعی و رسانه ای / مدیر پایگاه اطلاع رسانی توسعه روستایی ایران
استاد محمد توحیدی چافی شاعری از جنس بلور
طاعون معدن در روستای عبدالله
حضور یک عکاس دهنه سری در فستیوال بلفاست
دهنه سر سفیدرود بر مدار عمران و توسعه
جناب آقای مهندس قربانی عزیز سلام و وقت بخیر. منظور شما از رسانه محلی دقیقا چیه ؟ و چه شاخص هایی برای این رسانه های محلی در نظر دارین ؟
خود حضرتعالی هم نسبت به این مسئله اطلاع کافی دارین که تعریف واحد و مشخصی از رسانه های خبری محلی ارائه نشده در علوم ارتباطات. اما اغلب رسانه های محلی رو با نوع و نحوه ارائه خدمت به جامعه مشخص میکنن. از روزنامه نگاری محلی که در گذشته تعدادشون زیاد بود و مخاطبان محدود جغرافیایی رو با اخبار مورد نیاز همراه میکردن گرفته تا شبکه های رادیو تلویزیونی محلی که کارکرد های مخصوص به خودشون رو داشتن. همین رسانه های محلی که گفتم استعداد اینو دارن که فراتر از محدوده خاص جغرافیایی عمل کنن و اصلاحا فرامحلی باشن. الان حضرتعالی با تمام این چیزهایی که عرض کردم خدمتتون ، این پیج های اینستاگرامی رو چطوری میخواین به عنوان رسانه محلی معرفی کنین ؟ آیا یک پیج اینستاگرامی صرف اینکه نام یک روستا رو با خودش یدک میکشه ، میتونه به عنوان رسانه قلمداد و معرفی بشه ؟ اونوقت آیا هرکسی این تمایل رو پیدا نمیکنه که با ایجاد یک پیج و جا زدن یه لوگو و نام روستا در پروفایل ، خودشو به عنوان رسانه محلی معرفی کنه ؟ باتوجه به اینکه شما رو به خوبی میشناسم و میدونم که روی مسائل اجتماعی و فرهنگی حساسیت زیادی دارین و قبل از بیان یک موضوع به خوبی اون رو در محک ارزیابی قرار میدین ، اگه آسیب شناسی های این مورد رو قبلاً انجام دادین ممنون میشم که بفرمایید. سید حسین طباطبایی کارشناس ارتباطات
سلام جناب آقای طباطبایی یک مقاله ای بود درباره نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی محلی در توسعه روستایی هندوستان که به طور تخصصی و با ارائه آمارهای مستند فرآیند توسعه جامعه روستایی رو به طور خاص بیان کرده بود. توی این مقاله تاکید شده بود که که پلتفرم های اجتماعی و ایجاد شبکه های خبری محلی تأثیرات مثبتی به ویژه در هفت حوزه موضوعی مانند مناسب بودن، تحول کشاورزی ، ترویج دموکراسی مشارکتی ، صدای ملی شدن ، ایجاد انجمن اطلاعات ، بحث درباره مسائل محلی ، توانمند سازی مردم روستایی محروم و مشارکت در حکمرانی خوب داشته . بنابراین میشه گفت که دغدغه جناب مهندس قربانی کاملاً درسته و بهتره که برای تقویت فرآیند توسعه روستایی به طور عام و توسعه جامعه روستایی به طور خاص برنامه های منسجم و درستی توسط مقامات محلی در این زمینه های موضوعی ارائه بشه نه اینکه هیچ برنامه ای وجود نداشته باشه
از طرفی دیگه اینترنت یک ابزار چند منظوره است که اتفاقا در حوزه ارتباطات بیشترین کاربرد رو داره و شاید منعطف ترین رسانه موجود در حال حاضر دنیا هم محسوب بشه . اینترنت این پتانسیل رو داره که طیف بسیار گسترده ای از تلاش ها و اهداف رو زیر چتر خودش بگیره مانند مشارکت محلی ، آموزش ، تحقیق ( به ویژه تحقیقات مشارکتی )، پشتیبانی فنی و تقویت نهاد ها . بنابراین هر تلاش هایی که بر تسهیم کاربرد های اینترنت استوار باشه راسا یک رسانه قلمداد میشه.نقش رسانه های جدید
رسانه های جدید شامل پلتفرم های دیجیتال، رسانه های اجتماعی و محتوای آنلاین فرایند توسعه رو کاملاً متحول کردن و ما هم واقعاً نمیتونیم با خودتحریمی از این ابزارها استفاده نکنیم. شبکه های خبری محلی انتشار و انتقال اطلاعات در زمان واقعی رو تسهیل کردن، کمپین های آگاهی را قادر می سازد و شهروندان را درگیر مسائل اجتماعی می کند. رسانه های جدید حکومت الکترونیک را ترویج می کنند و خدمات را در دسترس و شفاف می کنند. جنبش های مردمی را تقویت می کند، صدا های به حاشیه رانده شده را تقویت می کند و مشارکت مدنی را تقویت می کند. آموزش آنلاین و پلتفرم های توسعه مهارت فرصت های یادگیری را دموکراتیک می کنند و شکاف های آموزش را پر میکنند. رسانه های جدید کارآفرینی را پرورش می دهند، بازار ها را به هم متصل می کنند و از شمول مالی دیجیتال حمایت می کنند. نقش آن در اتصال مردم، به اشتراک گذاری دانش و حمایت از تغییر، رشد اقتصادی-اجتماعی را تسریع کرده است و آن را به ابزاری محوری برای مسیر توسعه تبدیل کرده است.
سید جان سلام و روزتون بخیر باشه و ممنونم از لطفتون. شما از یک رسانه دقیقا چه انتظاری دارید ؟ انتظار دارید که مثل عصای حضرت موسی بخوره وسط مشکلات جامعه و اونا رو یهویی حل کنه ؟ خیر قربان این اتفاق هرگز صورت نمیگیره . رسانه های واقعی دقیقا همین پیج ها و کانال های روستایی هستن که دارن به صورت سلولی هم کار اطلاع رسانی انجام میدن و هم کار فرهنگی. در واقع توانمندی این رسانه های روستایی رو حتی شاید تلویزیون و خبرگزاری های رسمی هم نداشته باشند .
توی کانادا از همین ظرفیت رسانه های کوچک روستایی دارن به بهترین شکل ممکن استفاده میکنن. کمیته سیاست توسعه منطقه ای کانادا OECD با ایجاد شبکه مویرگی گسترده رسانه در روستا ها و آموزش دادن نیرو ها به جمع آوری اطلاعات محلی پرداخته و با تحلیل و آنالیز این داده ها دو بار در سال با وزارتخانه ها و سازمان های مربوطه تعامل میکنه تا چشم انداز درستی از سیاست های توسعه منطقه ای ایجاد کنه . اونوقت ما هنوز توی این فکریم که این عزیزان رو به عنوان رسانه بشناسیم یا نشناسیم…
درود بر مدیر مسئول پایگاه سراسری پاترا جناب مهندس قربانی عزیز . از اینکه نسبت به رسانه های روستایی گیلان و مخصوصاً روستاهای شرق استان اینطور ابراز لطف و محبت فرمودید و اینطور تخصصی وارد مسئله شدید از شما سپاسگزاریم. بالاخره برای اولین بار یک گیلانی دلسوز و مهربان ما فعالان رسانه های روستایی رو دید و درباره اهمیت فعالیت های ما مطلب نوشت.
آنچه شما بیان کردید که البته به درستی هم بیان فرمودید گوشه ای از درو و رنج های فراوانی ست که تک تک افرادی که در شبکه های روستایی و محلی فعالیت دارند با این درد ها و رنج ها خو گرفتند.
اینکه از طرف دهیاری و شورای اسلامی روستا و … هیچگونه حمایتی نشده همه ی داستان نیست بلکه در برخی از موارد حتی طرد هم شده و حتی برخی از اهالی روستا و محله ما را به سختی پذیرفته اند این در حالی است که برای جمع آوری و تولید محتوا همیشه منافع روستا را الویت قرار داده ایم و هدف اصلی ما ( رسانه های محلی ) ارتقاء و پیشرفت روز افزون محله و روستا و حق مطالبه گری تک تک افراد میباشد .
باز هم از جنابعالی و اینکه به عنوان یک جامعه شناس چنین دغدغه ای دارید و اینطور شفاف درباره ش نوشتید قدردانی میکنم.
علی بابایی / مدیر پایگاه اینستاگرامی روستای دهنه سر سفیدرود
جناب آقای مهندس بابایی عزیز ، صمیمانه از ابراز لطف و محبتتون ممنونم. میدونم قربان که چه هوای غبار آلودی پیش روی تک تک شما عزیزان قرار داره
سپاس فراوان از مهندس قربانی عزیز
واقعا حرف دل ما رو زدید دست مریزاد👏🏻
سالار کوچکی ادمین پیج دهستان پیرکوه
سپاس فراوان از مهندس قربانی عزیز
واقعا حرف دل ما رو زدید دست مریزاد👏🏻
سالار کوچکی ادمین پیج دهستان پیرکوه
سالار عزیز عرض صمیمانه ترین مِهر و ارادت تقدیم حضور شما قربان و ممنونم از اظهار لطف و محبتتون. اول اینکه کار خاصی نکردم . کار خاص و بزرگ و مهم رو شما ادمین ها و مدیران کانال های روستایی دارین انجام میدین . کار و فعالیت های شما ارزشش واقعا فراتر از حد تصور خیلی از مردم هست .
نمیشه که بال های پرنده رو قیچی کنیم بعد بهش بگیم بپر. به نظر شما این کار شدنیه ؟ خب کاملاً مشخصه که نشدنیه! اصلا از آقای استاندار بپرسید که ما رو جزو فعالان فرهنگی حساب میکنه یا نه ؟ اصلأ از نظر استاندار فعالیت فرهنگی معنیش چیه ؟
اصلأ همه اینا به کنار . آیا در مواجهه با این رسانه های روستایی و محلی درسته که استاندار با اون همه سابقه مدیریتی و اجرایی همون جوابی رو داشته باشه که یک دهیار داره ؟ آیا نباید تفاوت محسوس و ملموسی وجود داشته باشه ؟ یعنی هیچ فرقی بین استاندار و دهیار وجود نداره ؟
تمام ادمین های اینستاگرامی و مدیران کانال های تلگرامی روستایی معضل زیر رو جزو بزرگترین ، مهمترین و بنیادی ترین چالش دوران فعالیت خودشون اعلام کردن :
اینکه از طرف شورای اسلامی و دهیاری روستاها نه تنها هیچگونه حمایتی نشدیم بلکه کاملاً ما رو بایکوت کردن . متعاقباً به دلیل بایکوت شدن از سوی مسئولان روستایی ، اغلب اهالی روستا ، ما فعالان روستایی رو نپذیرفتن و یا خیلی سخت پذیرفتن. به خاطر همین با اینکه در تولید محتواها همواره منافع عمومی روستا رو در نظر گرفتیم اما با اینحال همیشه کلی حرف و ناسزا شنیدیم و آروم آروم دلسرد و مایوس شدیم.
خب چرا این اتفاق افتاده ؟ چرا شورای اسلامی و دهیاری های روستاها با این کانال های خبری و پیج های اینستاگرامی همکاری نمیکنن ؟ مگه اونها هم هدفشون توسعه روستای خودشون نیست ؟
کارکرد شبکه های اجتماعی به عنوان رسانه : شبکه های اجتماعی مجازی یا شبکه های اجتماعی اینترنتی که روی پلتفرم های اجتماعی فعالیت میکنند، مجموعه ای از وب سایت هایی هستند که به کاربران امکان میدهد علاقه مندی ها، افکار و فعالیت های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند . به عبارت دیگر شبکه های اجتماعی سایت هایی هستند که با استفاده از یک موتور جست و جو گر و افزودن امکاناتی مانند چت ، پیام رسانی الکترونیک، انتقال تصویر و صدا و… امکان ارتباط بیشتر کاربران را در قالب شبکه ای از روابط فردی و گروهی فراهم می آورند. شبکه های اجتماعی مجازی محیط مساعدی را برای مشارکت افراد در جامعه مجازی ، برقراری روابط نمادین و کشف مجدد خود و باز تعریف هویت های دینی ، اجتماعی ، سیاسی و… فارغ از محدودیت ها و عوامل سرکوب کننده از طریق تعاملات مجازی و نمادین فراهم می کنند. شبکه های اجتماعی مجازی بیشترین شباهت را به جامعه انسانی داشته و به فرد امکان برقراری ارتباط با شمار بسیاری از افراد دیگر را فارغ از محدودیت های زمانی، مکانی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می دهند.
شبکه های اجتماعی قدرت بسیج کنندگی دارند یعنی می توانند افراد را در یک زمان و یا مکان در محیطی واقعی گرد هم آورند، یا در محیط مجازی به کمپین بپردازند. این شبکه ها با فضای تعاملی جسور ترین آدم هایی است که فعالیت در این شبکه ها را نوعی فعالیت مدنی و حتی مبارزه مدنی می دانند. لذا از نقد بی رحمانه حاکمیت، سیاستمداران و رسانه های رسمی ابایی ندارند. به همین جهت زبان آنها متفاوت با سایر رسانه ها به نظر می رسد.
در این شبکه ها، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن، به گونه ای است که به واسطه این رسانه ها، نوعی فضای عمومی شکل می گیرد و بسیاری افراد، بی آن که یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، مانند یکدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل می کنند. بر این اساس، از طریق تولید پیام، شعار و اندیشه، به شیوه ای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج می شوند و در نهایت فعالیت سیاسی، این امکان را می یابد که با زندگی روزمره آمیخته شود. همچنین کاربرد شبکه های اجتماعی این امکان را به جنبش های اجتماعی می دهد که روش های سنتی بیان اعتراضات خود، همانند راهپیمایی ها، اعتراضات، شعارها و استفاده از نمادها را آسان تر به کار برده و آنها را با روش های نمادین جدید ترکیب کنند. بر همین اساس، این جنبش ها توانمندی بیشتری برای جذب طبقه جوان جامعه و شکل دادن به افکار عمومی دارند. با کاربرد تکنولوژی های اطلاعاتی جنبش های اجتماعی به استفاده از پوشش رسانه ای جمعی نیازی ندارند تقویت و تبلیغ ارزش های غربی و کمک به استحاله فرهنگی، بهره برداری تبلیغاتی و انتشار اخبار غیر واقع تحریف شده، ایجاد نخبگان سیاسی و فرهنگی وابسته به جریانات خود ساخته از طریق شبکه ارتباطی از آسیب های سیاسی شبکه های اجتماعی مجازی محسوب می گردد.
سید حسین طباطبایی کارشناس ارتباطات
دوست عزیز و سرور گرامی جناب آقای طباطبایی ، تا همین چند سال پیش بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران و صاحبنظران حوزه توسعه روستایی وقتی میخواستن توسعه رو تعریف کنند ، تنها چیزی رو که مطرح میکردن مسئله رشد اقتصادی و بهسازی عمرانی بود . به همین دلیل و بر اساس همان تعریف بود که همگان بر این باور بودند که وجود منابع مالی ، سرمایه و فناوری برای توسعه جوامع روستایی کافیه لذا تمام توجهات و برنامه ریزی ها معطوف به همین مسئله شده بود . اما با گذر زمان و ادامه پیدا کردن برنامه ها به تدریج مشخص شد که حتی رشد اقتصادی هم بدون توجه به رشد فرهنگی و بازآفرینی های اجتماعی نمیتونه موجب توسعه روستایی بشه . امروزه تمام کارشناسان حوزه جامعه شناسی روستایی بر این مسئله واقف هستن و اذعان دارند که از جمله عوامل مهمی که در توسعه فرهنگی روستا اهمیت بسیار زیادی داره بهره گیری ازابزار های قدرتمندی همچون رسانه های محلی و اکتیو کردن اوناست . توانمند کردن اهالی یک روستا جزو اهداف اصلی و زیربنایی توسعه روستایی هست تا مردم یک روستا بتونن در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی مشارکت واقعی و فعال داشته باشن . بدون شک وجود مشارکت فعال و متعهدانه مستلزم کسب آگاهی و اطلاعات لازم در زمینه مورد نظر هست . خب در این زمینه رسانه های رسمی و خبرگزاری های رسمی هیچگونه کارایی ندارن بلکه این رسانه های محلی هستن که به دلیل مشارکت پذیری بالایی که دارن ، برد بسیار موثری هم دارن . رسانه های محلی کارکرد های متنوع و گسترده ای دارن از جمله کارکرد های آموزشی ، خبری و سرگرمی ، تقویت باورهای بومی و… رسانه های محلی میتونن نقش بسیار موثر و سازنده تری در اگاه سازی و آموزش دادن و بسیج همگانی اهالی یک روستا داشته باشن جهت مشارکت همه جانبه درانجام طرح های توسعه روستایی که این پتانسیل رو رسانه های بزرگ و ملی هرگز ندارن!
امید قربانی/ جامعه شناس و فعال رسانهای
بی اعتنایی در برابرِ آنچه می گذرد ، جنایت است. هیچ کس نمی تواند بی طرف باشد. در جامعه ی ظالم، هیچ کس بی گناه نیست. سکوت به خودی خود تشویق به ادامه ی ظلم و در نتیجه ، دست داشتنِ نا مستقیم در ارتکاب جنایت است . بی طرف ها با سکوت شان ظالم را تشویق می کنند.
آنها فقط وقتی صدای شان در میآید که مصالح شان مستقیماً به خطر بیفتد و این سکوت ، نوعی همدستیِ ضمنی و معاهده ی حُسنِ هم جواری است میان ظالم با کسی که به او هنوز ظلمی نشده است یا ظلم کمتری شده است یا در حدی نشده است که به انفجار برسد .
غادة السمان
حتما نام برند «پشمک حاج عبد الله» به گوشتان خورده . حتما هم تعجب و یا حتی خندیدید، اما واقعا راز نام گذاری این برند چیست ؟ حکایت این داستان به دهه ۱۳۳۰ بر می گردد زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز، در زنگ تفریح از بوفه و از فراش مهربان مدرسه پشمک می خریدند.
«عبد الله علی زاده» معروف به حاج عبد الله مستخدم دبستان اکبریه تبریز و اصالتا از روستا های نزدیک ارس بود که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار «وبا» ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانواده اش را از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار می کرد.
حاج عبدالله به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین را دیده بود. بچه ها در زمان زنگ تفریح از بوفهٔ مدرسه پشمک می خریدند و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی می گرفت. حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی می داد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت، رفته رفته بچه ها از مهربانی حاج عبد الله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمی دادند و بر خلاف تصور حاج عبدالله ، علی رغم درآمد ناچیز فرّاشی به هیچ کس نه نمی گفت. تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک به دست در هنگام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا، از این قضیه باخبر و سر همه کلاس ها حاضر شد و با صحبت های دلسوزانه اش همه را توجیه کرد.
با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت می کردند و پشمک رایگان از حاج عبد الله می گرفتند. این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خرداد ماه ۱۳۴۱ حاج عبد الله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه در تبریز غریب بود اما یکی از باشکوه ترین تشییع جنازه ها را داشت. انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه می کردند حاج عبدالله، بابای مهربان مدرسه را تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند. جالب تر اینکه هر پنج شنبه بر مزار حاج عبد الله و برای شادی روحش پشمک پخش می کردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا می کردند.
«احسان البرزی» و «علی مردان طاهری» موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان بازیگوشی بودند که هرگز بابت خوردن پشمک، پول به حاج عبد الله نداده بودند و الان به یاد مهربانی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشان را حاج عبدالله نام گذاری کردند.
فاطمه سادات موسوی
مهندس قربانی عزیز سلام و خدا قوت برادر
میبینم که ماشاالله همچنان در انرژی هستین و دارین مقاله مینویسید. پیج های اینستاگرامی روستایی علاوه بر همه نکات مهم و مثبتی که به اونا اشاره فرمودید یه ویژگی بسیار مهم دیگه هم دارن اینکه مشارکت پذیر هستن و همچنین دیالوگی بودن این پیج ها هم خیلی مهمه. به اینا میگن رسانه های نوین . اصطلاح رسانه های نوین اغلب برای اشاره به آن دسته از محتویات رسانه ای قابل دسترسی اطلاق می شود که از طریق اینترنت و از طریق هر گونه ابزار دیجیتال، در دسترس هستند. ویژگی مهم این رسانه ها مشارکت خلاقانه و فعالانه کاربران آن است. در همین راستا لازم به یادآوری است که در مطالعات رسانه های نوین اغلب به جای استفاده از مفهوم ” مخاطب” از مفهوم “کاربر” استفاده میشود که اشاره به همین ویژگی خلاقانه و فعالانه و مشارکتی افراد در استفاده از رسانه هاست.
نمونه های مهم و شناخته شده این رسانه هاعبارتند از: وب سایت هایی مثل روزنامه های آنلاین ، وبلاگ ها، ویکی ها و شبکه های اجتماعی است. ویژگی قابل تعریف این رسانه ها دیالوگی بودن آنهاست بدین معنا که محتوای رسانه ای از طریق ارتباط و مکالمه منتقل میشه . سید حسین طباطبایی
پیج های خبری اینستاگرامی روستایی و اون پیج هایی که فعالیت فرهنگی کمتری دارن جزو رسانه های مولتی فاکتوریال محسوب میشوند . مولتی فاکتوریال یعنی چی ؟
گرم و سرد/ مسئله گرم و سرد یکی دیگه از ویژگی هاست که این تمایزی است که مک لوهان میان رسانه ها قایل است. رسانه گرم “یک معنای واحد” ار در “وضوح بالا” می گستراند؛ یعنی رسانه گرم سرشار از داده است و از این رو مخاطب یا فعال است و یا منفعل. برعکس، رسانه سرد وضوح پایینی دارد و داده های محدودی ارائه می کند؛ و ازاین رو مخاطب ناچار است مشارکت کند، فعال باشد تا پیام را تکمیل کند. عکس گرم است،کاریکاتور سرد، فیلم گرم است و تلویزیون سرد (وضوح دیداری در پرده سینما بالاتر ازصفحه تلویزیونی است)، رادیو گرم است ( از صدا به تمام معنا تا آنجا که امکان پذیرباشد استفاده میکند) و تلفن سرد است. طبقه بندی های مک لوهان ممکن است در موردویژگی های فنی رسانه ها معتبر باشد اما در مورد نظریه اش یعنی نحوه تاثیرگذاری این رسانه ها بر مشارکت مخاطبان، تردیدهایی وجود دارد. دلیلی وجود ندارد که ثابت کند مخاطب رادیو یا فیلم کمتر از مخاطب تلویزیون فعال است.
سید حسین طباطبایی
در دنیای ارتباطات و علوم اجتماعی به همین پیج های اینستاگرامی و کانال های تلگرامی که افراد برای روستا و شهر خودشون ایجاد کردن بهش رسانه روستایی یا رسانه محلی اطلاق میشه . این نوع از رسانه ها تقریبا در قریب به اتفاق کشور های دنیا وجود دارن و فعالیت میکنن . در جوامع توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه ، این رسانه های محلی و کوچک دارای شناسنامه هستن و فعالیت هاشون مورد تایید ساختار حکمرانی قرار گرفته. بدین جهت هست که در این کشور ها برنامه ریزی های گسترده ای در زمینه آموزش به رسانه های محلی اختصاص داده شده . رسانه های روستایی یا همون شبکه های اطلاع رسانی محلی دارای پتانسیل ها و ویژگی های منحصر به فردی هستن که بهره برداری از این ظرفیت ها فرایند توسعه پایدار رو شتاب بیشتری میبخشه .
برخی از ویژگی های بسیار ارزشمند و موثر گروه های رسانه روستایی یا شبکه های اطلاع رسانی محلی به شرح زیر هستن :
۱: فعالیت و آثار تولید شده ی آنها ماندگاری و پایداری دارد
۲: موثر ترین و نفوذ پذیر ترین واحد اجتماعی و فرهنگی هستن.
۳: کاملاً رایگان و بدون هیچ هزینه ای از خزانه دولت و بیت المال انجام میشود
۴: جامعه ی هدف از این رسانه ها استقبال کرده و پذیرای آنهاست .
۵: امکان ایجاد فضای تفریح و سرگرمی در آنها به مراتب بیشتر از سایر رسانه های رسمی ست .
۶: امکان ایجاد تعلق اجتماعی و همبستگی در آنها قوی ست .
۷: امکان همگن سازی سلایق و ایجاد روحیه نشاط و شادابی .
۸: به شدت مشارکت پذیر هستند ( از طریق نظردهی ، لایک ، دیس لایک ، نظرات و… )
امید قربانی/ دانش آموخته جامعه شناسی و فعال رسانه ای
نقش رسانه در توسعه پایدار روستایی/ امید قربانی /
بشر از ابتدای خلقت حتی با اینکه به صورت بدوی و غار نشینی زندگی میکرد اما همواره بدنبال رفاه بیشتر در حوزه های مختلف بود . از نوع غذای مصرفی روزانه گرفته تا پوشش و گزینش پناهگاه و سایر امور روزانه که با آن درگیر بود . این دغدغه ی بشر به بهبود همه جانبه ی زیست و زندگی را امروزه اصطلاحا توسعه بدان گفته میشود .
توسعه که بر اساس تعبیری که گفتم در واقع همان گرایش بشر به تغییر وضعیت فعلی ، دستیابی به سطوح بالاتر زندگی و بهبود کیفیت جنبه های مختلف زندگی تعریف میشود . بشر طی این فرایند قرار بود با افزایش توانمندی و قدرت خود کنترل بیشتر و بهتری بر محیط زندگی خود داشته باشد . و همانطور که گفتم این گرایش بشری قدمتی به دیرینگی عمر انسان در طول تاریخ دارد. اما در دوره معاصر یعنی نیمه دوم قرن بیستم و به عبارتی پس از جنگ بین المللی دوم به دلیل حادث شدن برخی تغییرات و بوجود اومدن شرایط جدید دیپلماسی ، فرایند توسعه علاوه بر اینکه ماهیت جدید به خود گرفت ، اهمیتی تازه تر و بیشتری هم یافت و به کانون توجه دولت های ملی و بازیگران بین المللی تبدیل شده. با نگرش های جدیدی که از سوی جامعه شناسان و سایر متخصصین به موضوع توسعه داده شد و ابعاد و زمینه های مترقی توسعه ، نگاه ها به سمت روستا جنبه ی تخصصی تری به خود گرفت تا اینکه موضوع توسعه روستایی به یکی از مباحث اصلی و بنیادین توسعه تبدیل شد . لذا بخش قابل توجهی از پژوهش ها و مطالعات و طرح های توسعه به روستا اختصاص داده شد. چراکه محققان و پژوهشگران به این باور رسیده بودند که علت جامعه روستایی اگرچه جزو گروه های زیستی کوچک هستند اما نقش محوری و اساسی در موازنه زیستی و جمعیتی و اقتصادی و فرهنگی دارند . از میان عوامل مترتب بر توسعه روستایی ، محققان و متخصصان ، رسانه را جزو تاثیر گذار ترین مولفه ها معرفی کردند . از دیدگاه علوم اجتماعی و علوم ارتباطات رسانه های جمعی نه تنها ابزار و عامل مهمی در توسعه محسوب میشوند بلکه خود هدف و شاخص توسعه نیز به شمار میروند. به همین دلیل است که بهره گیری دقیق و بسیط و هدفمند از انواع رسانه در طرح های توسعه ، کانون توجه کشور های توسعه یافته قرار داشته همیشه. باید اعتراف کنیم که کشور های در حال توسعه بسیار دیر تر از ملت های توسعه یافته به درک نقش رسانه ها در توسعه ملی پی بردند و خیلی دیر برنامه ریزی روی این موضوع رو شروع کردند . حتی میشه این ادعا رو هم مطرح کرد که هنوز هم در کشور های توسعه نیافته سهم و جایگاه رسانه ها در برنامه های توسعه به خوبی درک نشده و آنطور که شایسته هست به رسانه ها سهم داده نمیشه. اما در کشور های غربی یا همون ملت های توسعه یافته سیاستمداران و مدیران به این نتیجه قطعی رسیده اند که توسعه به مثابه فرآیند تغییر و حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب مستلزم تغییرات اساسی
در رفتار ها و نگرش های انسانی و یکی از عوامل مهم این دگرگونی و تحرک ، ارتباطات و رسانه میباشد که در این میان هم رسانه های جمعی و ملی و هم رسانه های محلی و منطقه ای هر دو از اهرم های آن تلقی میگردند . تفاوت نگاه شرقی و غربی به موضوع توسعه و نقش رسانه در پایدار شدن توسعه را میتوان حتی اینطور هم نشان داد که در کشور های توسعه یافته ، امروزه دیگه موضوع اهمیت داشتن یا نداشتن رسانه مطرح نیست بلکه دغدغه اصلی در این کشور ها مولفه ی مهمتری ست به نام فنآوری ارتباطات که شکل بارز آن در رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات دیده میشود بدین خاطر است که از این رو رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات به عنوان
حامل های بنیادین ارزش های فرهنگی و ایده های نو در ابعاد مختلف در جریان دستیابی به توسعه ای همه جانبه و مطلوب در همه جوامع به ویژه در مناطق حاشیه ای و محروم کشور های کمتر توسعه یافته را تحت تأثیر قرار دهند،نقش حیاتی و پر اهمیتی را بر عهده دارند.
به عبارتی ساده تر یکی از مهمترین اجزا و عوامل محرک توسعه روستایی را ارتباطات و میزان استفاده از فناوری ارتباطات میدانند. بنابراین رسانه های جمعی از عوامل اساسی رسیدن به توسعۀ همه جانبه و پایدارند. طرفداران نقش رسانه ها در توسعۀ روستایی بر این عقیده هستند که رسانه ها با کارکرد ها و نقش های متنوع خود در ارتقای سطح آگاهی و معلومات عمومی و سطح دانش فنی ، مهارتهای مربوط به کشاورزی ، موضوعات مرتبط با بهداشت ، بهبود شرایط تغذیه ای ، ارتقا و بسط هنرمندی آن ها و در نهایت رسیدن به توسعۀ منابع انسانی به خوبی تأثیرگذار هستند . مهندس امید قربانی / دانش آموخته جامعه شناسی سیاسی و فعال رسانه ای
چگونه روزنامه نگاری در حال نوآوری برای یافتن راه های پایدار برای خدمت به جوامع محلی در سراسر جهان و مبارزه با اطلاعات نادرست است؟
در سرتاسر جهان، روزنامه نگاران، سردبیران و ناشران برای ساختن (یا در برخی موارد بازسازی) رسانه ای پویا و مسئولانه تلاش می کنند که جوامع خود را در اخبار و اطلاعاتی که نیاز ها و خواسته های محلی آنها را برآورده می کند درگیر کند. رسانه هایی که آنها ایجاد می کنند، اعتماد محلی گرایی را برای توانمند ساختن مردم در جوامع برای گفتن داستان های خود به یکدیگر، ارائه صدایی به حقوق جامعه خود و مبارزه با گسترش اطلاعات نادرست و نادرست، تقویت میکنند.
این امر مستلزم شیوه جدیدی از تفکر است که بر اساس یک مأموریت روزنامه نگاری قوی ساخته شده است. جایی که زمانی رسانه های خبری محلی دنیا را به جوامع خود می آوردند، اکنون گزارش های آنها به جوامع خود قدرت می دهد تا با یکدیگر و با جهان صحبت کنند. این گزارش درون به بیرون جایگزین گزارش بیرونی قدیمی می شود.
این داستان بزرگ رسانه های خبری در حال حاضر است. اما این داستانی است که در خارج از مراکز رسانه ای جهانی در جهان توسعه یافته آمریکای شمالی و اروپای غربی بسیار متفاوت از آن در مناطق نو ظهور و در حال توسعه آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپای شرقی پخش می شود.
در مناطق اخیر، تقاضا برای اخبار محلی و تقاضا برای رسانه های خبری محلی که می توانند آن را به اشتراک بگذارند عمیق است. در برخی کشور ها، جوامع خارج از مراکز ملی به طور سنتی از نظر اطلاعات فقیر با رسانه های محلی ضعیف یا بدون رسانه (یا، اغلب بدتر، رسانه های تحت کنترل دولت و یا نخبگان الیگارشی محلی) بوده اند. کمبود اطلاعات دست در دست هم با ضرر اقتصادی همراه بوده است.
شدت این نیاز و این شکاف بازار بسیج روزنامه نگاران و سازندگان رسانه است تا با درگیر کردن آن ها در صدا های رسانه ای جدید یا انتقالی که برای آنها صحبت می کنند، به پاسخگویی به نیاز های جوامع خود متعهد شوند.
همه اینها یک فرصت است: فرصتی برای باز کردن دری به روی اکوسیستم رسانه خبری جدید و پر جنب و جوش. گاهی اوقات، این شامل بازسازی یا انتقال رسانه های قدیمی است. معمولاً شامل ایجاد یک رسانه جدید از فرصت هایی است که فناوری های دیجیتال و اجتماعی ارائه می دهند. هر کدام از این مسیر ها نیازمند آزمایش های هیجان انگیز در روزنامه نگاری، داستان گویی و تفکر محصول است.
همچنین با چالش هایی مواجه است: جوامع محلی اغلب فاقد منابع لازم برای حمایت از رسانه های محلی خود هستند. آلودگی اطلاعات باعث ایجاد بی اعتمادی نسبت به همه روزنامه نگاری ها شده است. اقتدار گرایی رو به رشدی وجود دارد که راهبرد های عمدی ضبط رسانه ها را به همراه دارد. و در برخی کشورها، فرصت های دیجیتال به دلیل عدم دسترسی خوانندگان بالقوه به داده های تلفن همراه یا اتصال پایدار وب محدود شده است.
این چالش ها مداخلات حمایتی را می طلبد. پشتیبانی زیر ساخت های انتقالی برای رسانه های خبری تا حد زیادی ریشه در اقتصادهای توسعه یافته در آمریکای شمالی و اروپای غربی دارد و بر آن متمرکز شده است. با این حال، برخی از پیشرفت های هیجان انگیز وجود دارد که در مناطق دیگر مانند آمریکای لاتین تأثیر می گذارد.
نحوه استفاده از این فرصت ها و مقابله با این چالش ها تعیین می کند که آیا این مجموعه از هزاران ابتکار محلی با موفقیت یک رسانه خبری مبتنی بر حقیقت را در جوامعی تثبیت میکند که در آن افرادی که بیشترین نیاز را به اخبار و اطلاعات متعهد و موثق دارند، زندگی و کار میکنند یا خیر.
در این گزارش، اولین نگاه عمیق به نوآوری در رسانه های خبری که به جوامع محلی خارج از ایالات متحده و اروپای غربی خدمت می کنند، می اندازیم. ما با بسیاری از روزنامه نگاران و سازندگان رسانه ای که در خط مقدم این مبارزه در مناطق آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و اروپای شرقی هستند، گفتگو کردیم. آنها توجه و تمرکز ما را می طلبند که استراتژی های بقا و رشد را در زمان واقعی پیدا می کنند و اجرا میکنند.
این یک گزارش کیفی بی درنگ مبتنی بر بحث های عمیق با بیش از 35 روزنامه نگار، سردبیر، رهبران رسانه ها و کارآفرینانی است که در حال انتقال رسانه های قدیمی و ایجاد صدا های رسانه ای محلی جدید در مناطق نوظهور و در حال توسعه آسیا، آفریقا هستند. آمریکای لاتین، خاورمیانه و اروپای شرقی، همراه با خواندن نظرات و بازتاب خود در وبلاگ ها، سخنرانی ها و مقالات. این بخشی گزارشی است به کسانی که در گفتگو های ما شرکت کرده اند و بخشی نیز یک ضربه خنجر به سطح جهانی خردی است که آنها به اشتراک گذاشته اند. در وب سایت IPI، می توانید از طریق گزارش های مستقل و 21 مطالعه موردی همراه در مورد بسیاری از رسانه های معرفیشده در این گزارش، عمیق تر به موضوع بپردازید.
این گزارش به منظور به اشتراک گذاشتن تجربیات و درس های متخصصان رسانه های محلی در سطح جهانی و ایجاد جامعه ای برای شبکه سازی و پشتیبانی است. این در مورد گفتن داستان خود را با صدای خود و کمک به همه درگیر یادگیری از یکدیگر است.
این گزارش با گفت و گو با استارت آپ های دیجیتال جدید و رسانه های سنتی در حال گذار، چگونگی درک سازندگان رسانه در شرایط مختلف و مقابله با چالش های پیش روی خود را مشخص میکند. مقایسه و تضاد تجارب از بخش های مختلف جهان، هم درس هایی را ارائه می دهد که می توان آنها را کپی کرد و هم هشدار هایی در مورد نیاز به درک اینکه چگونه شرایط مختلف منطقه ای و ملی بر موفقیت تأثیر میگذارد. از آنجا، این گزارش توصیههای عملی را برای رهبران رسانههای خبری، سازمانهای پشتیبانی رسانه ها و شبکه جهانی IPI ترسیم میکند.
پیتر دراکر را به عنوان سرآمد مدیریت در دنیا می شناسند. یه جمله تاثیر گذار دارد که میگه توسعه با برنامه ریزی در تضاد است. هیچ چیز دنیا مطلق نیست حتی ذات خدا که میگن مطلق هستش هم در قرآن به نسبی بودنش اشاره شده
هر جایی که ظرفی و متر و معیاری گذاشته بشه برای سنجش امور به بی راهه رفتن است. همین پیتر دراکر یه جا دیگه گفته شما وقتی میتوانید چیزی را مدیریت کنید که بتوانید آن را اندازه گیری کنید یعنی متر و معیار برای سنجش امور باشه
هنر مدیر بودن اینه که کی و کجا متر و معیار کنار بگذاریم و کجا موارد را سنجیده بپذیریم و براش برنامهریزی کنیم