چند وقت پیش با یکی از دوستان گفتگویی دوستانه داشتم که ناگهان حرف ما رفت به سمت ریال دیجیتال . به عبارتی : طاعونی ترین حوزه اقتصاد ایران!
خب این دوست ما از قضا اهل اقتصاد و مبادلات مالی و بورس هستن و صد البته انسانی سالم و پاک دست که برای رزق و روزی حلال ، حداقل تلاش خودشو میکنه و عامدانه و آگاهانه به جاده خاکی نمیزنه!
با کمی گفتگو مشخص شد که ایشون هم از طرفداران ریال دیجیتال هست و تقریبا همون دلایل و براهینی رو عنوان میکنه که طراحان ریال دیجیتال در بانک مرکزی عنوان میکنن و در جراید و خبرگزاری ها هم منتشر شده!
منتظر موندم تا خوب حرفاشو بزنه و هرچی که میدونه بریزه روی دایره . وقتی هم که مطالبش کاملآ به اتمام رسید از من پرسید: امید جان حالا نظر شما چیه ؟
دل و دماغ درست و حسابی برای باز کردن مطلب نداشتم لذا سعی کردم با یه جمله کل مطلب رو بهش برسونم . به همین خاطر موجز ترین جمله ای که به ذهنم رسید رو گفتم: ریال دیجیتال چیزی جز طاعون و بد خیم ترین سرطان نیست!
با اصرار های بهنام خسرو شاهی و سوالات متعددی که با تعجب توام بود مجبور شدم از لاک بی حوصلگی بیرون بیام و شرح مفصلی بدم از یک سرطان بدخیم معیشتی و اقتصادی . لذا بدین شکل ادامه دادم :
بهنام جان ، باور کن اگه ریال دیجیتال راه بیوفته در حال حاضر ، همه ی ما مردم به بدخیم ترین نوع سرطان که هیچ علاجی هم نداره دچار میشیم . ریال دیجیتال با ما پدر ها و شوهران کاری میکنه که مجبور بشیم به جای زن ها ، زایمان کنیم !
ریال دیجیتال همون تردستی و شعبده بازی فوق العاده خطرناک مالی و اقتصادی برخی از حکمرانی هاست که مستقیماً میلیون ها خانواده رو به نابودی میکشونه. ریال دیجیتال یعنی نهایت فقر و فلاکت و بیچارگی ! یعنی سریع ترین مرگ معیشتی و اقتصادی همراه با بدترین درد و شکنجه بدون هرگونه برگشت!
ریال دیجیتال اونی که توی گوگل سرچ میکنی و همه چی رو گل و بلبل و رمانتیک نشون میده نیست . حتی اون چیزی هم که توی انشای پیشنویس بانک مرکزی هم ذکر شده نیست ! ریال دیجیتال یعنی پولی که هست اما نیست !
یعنی چند تا عدد و رقم که بینِ کامپیوتر بانک مرکزی و چند تا بانک خاص تبادل میشه . ریال دیجیتال یعنی کثیف ترین حقه ی مالی. یعنی دولت هرجا پول کم آورد ، چند تا دکمه میزنه و حسابش در طرفة العینی با امداد های غیبی پر میشه!
یه مثال واقعی برات میزنم ، شما هم تا آخر قصه رو بخون : چند تا دزدِ بی همه چیز اومدن یک بانک تاسیس کردن . موجودی کل این بانک صد میلیارد تومن بود که از مردم گرفته بود . چون دزد ها از جیب خودشون مایه نمیذارن!
بانکِ مورد نظر ما نصفِ بیشتر این پول ها رو زد به کار اختلاس و رشوه و واردات ماشین و برج سازی و انواع و اقسام کار های کوفتی و زهر ماری !
امروز صبح یهویی تعداد زیادی از مشتریان بانک اومدن تا پول خودشون رو برداشت کنن به هر دلیلی. اما این بانک لعنتی که اون همه پول رو نداره که بتونه جواب مردم رو بده . پس چه خاکی باید بریزه تو سر خودش ؟
مدیران بانک یه زنگ میزنن به رییس بانک مرکزی و میگن که : حاجی جان ، التماس دعا داریم . پول کم آوردیم و نمیتونیم جواب مردم رو بدیم . این مردم معترض رو بفرستیم سراغ بانک مرکزی یا حلش میکنی ؟ لطفاً موجودی عددی بانک ما رو توی سامانه مرکزی از هر عددی که الان هست تغییر بده به ۱۰۰ میلیارد !
بدین ترتیب در فاصله زمانی کمتر از ۵ دقیقه و با زدن چند تا دکمه روی کیبورد ، امداد های غیبی بانک مرکزی و دولت سرازیر میشه روی سر این دزد ها . یعنی در یک چشم برهم زدن ، میلیارد ها تومان پولی ایجاد میشه که اساساً وجود نداره !
بهنام جان پول دیجیتال اگرچه جزو شایع ترین روشهای ترور مالی و اقتصادی در جوامع نیست اما در نظام مالی و اقتصادی کشور های توتالیتر و توسعه نیافته داره به همین شکل استفاده میشه!
ریال دیجیتال همون هیولای دهشتناک تورمی هست که جلوی چشمای ما رژه میره و صبح به صبح میبینیم بخش زیادی از سرمایه و دارایی ما رو بلعیده اما نمیدونیم از کجا اومده و کدوم حسن روحانی یا سید ابراهیم رئیسی دستور انجامش رو داده؟
ریال دیجیتال دقیقا همون پول بی پدر و مادریه که میخواد طاعون بشه توی تن همه ما مردم ایران . اسکناس و پول کاغذی رو هرچند بدون پشتوانه اما به هر حال دولت ها چاپ و منتشر میکنن و آدم میدونه که یقه کیو باید بگیره!
ولی ریال دیجیتال چند تا عدد و رقمه که هر موقع عشقشون بکشه میتونن خَلق کنن و اقتصاد کشور رو آنچنان متورم کنن که بعد از پاره شدن ، هیچکس نتونه بخیه بزنه !
نمیگم این یه برنامه صهیونیستیه . اما میشه ادعا کرد که یه کار خائنانه ست . اقتصاد ما همینجوری هم به خاطر چاپ پول های کاغذی بدون پشتوانه مردم رو حسابی لِه کرده و به بن بست روحی و روانی رسونده ، اگه ریال دیجیتال هم بهش اضافه بشه دیگه….
بهنام جان بذار یه چیز دیگه هم به مطالبم اضافه کنم تا مطلب پخته تر بشه و راحت تر بتونی هضم کنی!
عزیز دلم میدونی ریشه و مبنای این بلای اقتصادی و مصیبت معیشتی کجاست ؟ ریشه و بنیانش چیزی جز کسری بودجه و ناترازی مالی دولت نیست . ریال دیجیتال آسون ترین و شیک ترین راه دولت برای حل کسری بودجه ست !
رمز ارز ملی که اصطلاحا بهش ریال دیجیتال میگیم موضوعیه که از سال ۹۸ شروع شد . یعنی درست زمانی که دیگه دولت حسن روحانی نمیتونست ناترازی مالی خودش رو برطرف کنه !
حسن روحانی با تمام تلاشی که کرد نتونست این هیولا و طاعون رو بندازه به جون مردم ایران چون اون موقع هم خیلی تازه و جدید بود و خیلیا اصلأ نمیدونستن جریان چیه و هم اینکه در مرکز ثقل حکمرانی به شدت باهاش مخالفت شد !
یادته وقتی رئیسی سال اول ریاست جمهوری خودش رو پشت سر گذاشت درباره وضعیت اقتصادی و خزانه ملی و ناترازی مالی کشور چی گفت : گفت بدون اینکه از بانک مرکزی استقراض کنیم از گرداب مالی عبور کردیم!
بله ، رئیسی راستشو گفته بود . دولت سیزدهم از بانک مرکزی استقراض نکرده بود بلکه انگشتای مبارکشو گذاشت روی کیبورد و با خیالی راحت پول دیجیتالی خَلق کرد . اینطوری بود که تونست حقوق کارمندان دولت رو بی سر و صدا بده !
به اون چیزای خوشگلی که حضرت گوگل درباره ریال دیجیتال در اختیار شما میذاره اصلأ توجه نکنین . این ، اونی نیست که دارن به مردم نشون میدن ! این دقیقاً همون طاعونی هست که وقتی بیاد توی اقتصاد کشور ، به هیچکس رحم نمیکنه!
نویسنده : امید قربانی
پایگاه اطلاع رسانی توسعه روستایی ایران / پایگاه خبری تحلیلی توسعه دامپروری اندیشه مهر
درباره ناتکوین، همستر کوین و بقیه ارزهای دیجیتالی
سلام این روز ها احتمالا شما هم با موضوع کلیک (تپ) کن و سکه دریافت کن مواجه شدید.
پروژه / بازی هایی مثل Hamster Kombat و TapSwap که عمدتا هم توی پیام رسان تلگرام قابل استفاده هستن، از چند جنبه موضوع رو بررسی کردم:
۱- بعد فنی پروژه ها:
تلگرام روی بستر بلاکچِین یک پروژه رمزارز تعریف کرده به نام Ton ، همچنین یک قابلیت جدید اضافه کرده که افراد میتونن به اصطلاح Mini App تعریف کن.( مثل همین بازی هایی که میبینید توی خود تلگرام انجام میشه )
خب جنس جوره! برنامه نویس میتونه همزمان هم بازی / پروژه تعریف کنه و هم بستر خرید و فروش رو روی زیرساخت Ton ایجاد کنه.
۲- مارکتینگ و تبلیغ پروژه
خب بازی / پروژه رو ساختیم، چطور فراگیرش کنیم یا براش سرمایه گذار بگیریم ؟
یک راه قدیمی و وجود داره : استفاده از ترشح دوپامین با دریافت جایزه در ازای کلیک / تپ
اساس این نوع پروژه ها که در دسته بازی های کلیکی (Clicker Games) قرار میگیرند اینه که یک حس کسب درآمد (گرفتن سکه) برای مخاطب بوجود میارن که دائما فرد ترغیب میشه کاری که ازش خواسته میشه (مثلا تَپ کردن روی قسمتی از صفحه یا خرج کردن سکه های کسب شده و ارتقا رتبه و…) رو انجام بده و به ازای این کار سکه (مزد) دریافت کنه.
طبیعتا هر چه بشه از روش های Gamification (بازی کاری) و رقابت برای ترویج این پروژه استفاده کرد، کاربران بیشتری وسوسه میشن برن سراغ استفاده از این بازی ها و خیلی ها هم برای فرار از FOMO یا ترس از دست دادن (Fear of Missing Out) بهرحال وارد گود خواهند شد.
بماند که ابزار های Auto Clicker هستن که کاربر رو تپ دستی بی نیاز میکنه.
۳- جنبه مالی و درآمدی : برای تولید کننده بازی:
فراگیر شدن این بازی چه منفعتی برای تولید کننده ش داره ؟ در یک کلمه : «تعداد کاربر بالا»
شما وقتی محصولی با تعداد کاربر بالا داری، میتونی سراغ سرمایه گذار بری و سرمایه گذار با خیال راحت تری روی محصول / ایده شما سرمایه گذاری میکنه. (انگار عملا کاربران را به ازای پول به سرمایه گذار میفروشه)
یا حتی میتونی پلن های درآمد زایی مثل فروش جِم، ارتقا بازی، تبلیغات و… تعریف کنی.
و از همه مهمتر چیزی که به لطف بلاکچین امکان پذیر شده، ارزش گذاری عمومی بکنی کار رو ( در اصل کوین خودت رو به بازار بدی ) و وقتی تقاضا برای این کوین بالا میره اولین کسی که پولدار (تر) میشه شما هستی که مالک اون کوین هستی.
برای کاربران : اساسا همه حرفا رو زدم که برسم به اینجا.
دائم دوستان و دانشجو ها ازم میپرسن: وارد بازی بشیم ؟ همه اومدن تو بازی، ما هم بیایم ؟
من جواب مطلق نه یا مطلق بله ای نمیدم به این سوال ها. اما یک موضوعی رو توضیح میدم و اون اینه که:
براساس تجربه اگر در نظر بگیریم ما تعداد بسیار زیادی از این نوع پروژه ها داریم که هیچ عایدی برای کاربرانش نداشته و تعداد کمی هم بودند که کوین اون ها ارزش پیدا کرد و کاربرانش به پولی حاصل از تبدیل سکه ها به رمز ارز برسند.
لذا ممکنه به پول برسه، ممکنه نرسه ! تا امروز احتمال به پول نرسیدن خیلی بیشتره ( در جامعه آماری )
اما چند نکته: درسته که همه این پروژه ها روی Ton که مال تلگرام هست تعریف میشن اما هر پروژه کوین خودش رو داره. یکی اسمش رو میگذاره NOTcoin یکی Hamster و… با هم اشتباهشون نگیرید.
یادمون باشه همه پروژه های این شکلی بطور مستقیم پول کاربر رو اسکم نمیکنن، یا حتی ممکنه پولی از کاربر نگیرن، بلکه موارد مهمی مثل زمان و انرژی از کاربرانشون میگیرن که معلوم نیست دقیقا اندازه عایدی احتمالی که بهشون میدن باشه.
اگه وارد ماجرا شدید حواستون باشه کیف پولی رو معرفی کنید که هیچ رمز ارز دیگه ای در اون نداشته باشید! ضمنا تلگرام هنوز متاسفانه کاربران ایرانی رو به رسمیت نمیشناسه و احتمالا بسته شدن کیف پولتون همیشه هست!
پیشنهاد میکنم حتما قسمت اول فصل سوم سریال Black Mirror رو ببینید. روزگاری شبیه همین روز هایی که میبینیم همه دارن تپ میکنن رو به نمایش گذاشته.
دم خروس اختلاس ها را باور کنیم یا قسم حضرت عباس حضراتِ مدعی پیاده کردن عدالت را ؟
در دهکده ای کوچک (کوه ورنون) در ایالت تگزاس آمریکا، یک سرمایه دار بزرگ تصمیم گرفت یک کاباره در کنار کلیسای باپتیست بسازد.
مسئولین کلیسا با ارسال نامه هایی به شهرداری و همچنین با دعا و نیایش عليه ساخت کاباره در کلیسا، کمپینی را علیه این ساخت و ساز و صاحب آن آغاز کردند.
اما کار ساخت کاباره بخوبی در حال پیشرفت بود.
ولی هنگامی که ساخت آن تقریبا پایان یافته و در شرف افتتاح بود، در یک شب طوفانی صاعقه به ساختمان کاباره برخورد کرد و آن را از بیخ وبن ویران کرد.
پس از آن اعضای کلیسا پیروزی خداوند بر شیطان و پاسخ به دعا های مومنین را جشن گرفتند.
و اما صاحب کاباره، تمام مکاتبات و عکس و فیلم هاي دعا و نیایش برای خرابی کاباره و همچنین جشن بعد از ویرانی را طی شکایتی علیه کلیسا و اعضای آن به دادگاه داد و خواستار دو میلیون دلار به عنوان غرامت به این دلیل که کلیسا با التماس و توسل به دعا و نيايش خود مسئول از بین رفتن سرمایه اش بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بودهاند ،شد.
برای حضور در دادگاه، کشیش کلیسا و مشاورانش که حسابی غافلگیر شده بودند با تجربه ترین و قوی ترین وکیل ایالت را برای پرونده انتخاب کردند پروفسور هربرت بنسون وکیل پرونده که از اساتیددانشگاه هاروارد بود با ادله و علم روز حقوقی هرگونه ارتباط دعا و نیایش را برای ايجاد و یا جلوگیری از حوادث طبیعی را رد کرد و حکم صادر کرد که دعا و نیایش کشیش و کلیسا هیچ تأثیری بر روند خرابي کاباره نداشته، و از قاضی خواست تا کلیسا را تبرئه نماید و کشیش کلیسا و مشاورانش نزد قاضی در دادگاه هرگونه ارتباط بین دعا های خود و ويرانی کاباره با رويداد های دنيوی قبل و بعد از آن را انکار کرند.
اما قاضی استنفورد که به موضوع رسیدگی میکرد در حین صدور حکم گفت:
نمی دانم آیا این پرونده را درست قضاوت خواهم کرد یا نه ، اما با اینکه من هم اعتقاد دارم دعا و نیایش تأثیری در حوادث طبیعی ندارد و لیکن از روی شواهد و مدارک به نظر میرسد که ما یک فرد گناهکار کاباره ساز داریم که به قدرت دعا و نیایش اعتقاد کامل دارد و یک کلیسا با تمام پیروان و اسقف و کشیش داریم که به دعا و نیایشی که خود میخوانند هيچ گونه ايمان و اعتقادی ندارند لذا حکم بر محکومیت کلیسا و پیروانش به دلیل دروغ گویی و دو رویی صادر میکنم .
درباره ناتکوین، همستر کوین و بقیه ارزهای دیجیتالی
سلام این روز ها احتمالا شما هم با موضوع کلیک (تپ) کن و سکه دریافت کن مواجه شدید.
پروژه / بازی هایی مثل Hamster Kombat و TapSwap که عمدتا هم توی پیام رسان تلگرام قابل استفاده هستن، از چند جنبه موضوع رو بررسی کردم:
۱- بعد فنی پروژه ها:
تلگرام روی بستر بلاکچِین یک پروژه رمزارز تعریف کرده به نام Ton ، همچنین یک قابلیت جدید اضافه کرده که افراد میتونن به اصطلاح Mini App تعریف کن.( مثل همین بازی هایی که میبینید توی خود تلگرام انجام میشه )
خب جنس جوره! برنامه نویس میتونه همزمان هم بازی / پروژه تعریف کنه و هم بستر خرید و فروش رو روی زیرساخت Ton ایجاد کنه.
۲- مارکتینگ و تبلیغ پروژه
خب بازی / پروژه رو ساختیم، چطور فراگیرش کنیم یا براش سرمایه گذار بگیریم ؟
یک راه قدیمی و وجود داره : استفاده از ترشح دوپامین با دریافت جایزه در ازای کلیک / تپ
اساس این نوع پروژه ها که در دسته بازی های کلیکی (Clicker Games) قرار میگیرند اینه که یک حس کسب درآمد (گرفتن سکه) برای مخاطب بوجود میارن که دائما فرد ترغیب میشه کاری که ازش خواسته میشه (مثلا تَپ کردن روی قسمتی از صفحه یا خرج کردن سکه های کسب شده و ارتقا رتبه و…) رو انجام بده و به ازای این کار سکه (مزد) دریافت کنه.
طبیعتا هر چه بشه از روش های Gamification (بازی کاری) و رقابت برای ترویج این پروژه استفاده کرد، کاربران بیشتری وسوسه میشن برن سراغ استفاده از این بازی ها و خیلی ها هم برای فرار از FOMO یا ترس از دست دادن (Fear of Missing Out) بهرحال وارد گود خواهند شد.
بماند که ابزار های Auto Clicker هستن که کاربر رو تپ دستی بی نیاز میکنه.
۳- جنبه مالی و درآمدی : برای تولید کننده بازی:
فراگیر شدن این بازی چه منفعتی برای تولید کننده ش داره ؟ در یک کلمه : «تعداد کاربر بالا»
شما وقتی محصولی با تعداد کاربر بالا داری، میتونی سراغ سرمایه گذار بری و سرمایه گذار با خیال راحت تری روی محصول / ایده شما سرمایه گذاری میکنه. (انگار عملا کاربران را به ازای پول به سرمایه گذار میفروشه)
یا حتی میتونی پلن های درآمد زایی مثل فروش جِم، ارتقا بازی، تبلیغات و… تعریف کنی.
و از همه مهمتر چیزی که به لطف بلاکچین امکان پذیر شده، ارزش گذاری عمومی بکنی کار رو ( در اصل کوین خودت رو به بازار بدی ) و وقتی تقاضا برای این کوین بالا میره اولین کسی که پولدار (تر) میشه شما هستی که مالک اون کوین هستی.
برای کاربران : اساسا همه حرفا رو زدم که برسم به اینجا.
دائم دوستان و دانشجو ها ازم میپرسن: وارد بازی بشیم ؟ همه اومدن تو بازی، ما هم بیایم ؟
من جواب مطلق نه یا مطلق بله ای نمیدم به این سوال ها. اما یک موضوعی رو توضیح میدم و اون اینه که:
براساس تجربه اگر در نظر بگیریم ما تعداد بسیار زیادی از این نوع پروژه ها داریم که هیچ عایدی برای کاربرانش نداشته و تعداد کمی هم بودند که کوین اون ها ارزش پیدا کرد و کاربرانش به پولی حاصل از تبدیل سکه ها به رمز ارز برسند.
لذا ممکنه به پول برسه، ممکنه نرسه ! تا امروز احتمال به پول نرسیدن خیلی بیشتره ( در جامعه آماری )
اما چند نکته: درسته که همه این پروژه ها روی Ton که مال تلگرام هست تعریف میشن اما هر پروژه کوین خودش رو داره. یکی اسمش رو میگذاره NOTcoin یکی Hamster و… با هم اشتباهشون نگیرید.
یادمون باشه همه پروژه های این شکلی بطور مستقیم پول کاربر رو اسکم نمیکنن، یا حتی ممکنه پولی از کاربر نگیرن، بلکه موارد مهمی مثل زمان و انرژی از کاربرانشون میگیرن که معلوم نیست دقیقا اندازه عایدی احتمالی که بهشون میدن باشه.
اگه وارد ماجرا شدید حواستون باشه کیف پولی رو معرفی کنید که هیچ رمز ارز دیگه ای در اون نداشته باشید! ضمنا تلگرام هنوز متاسفانه کاربران ایرانی رو به رسمیت نمیشناسه و احتمالا بسته شدن کیف پولتون همیشه هست!
پیشنهاد میکنم حتما قسمت اول فصل سوم سریال Black Mirror رو ببینید. روزگاری شبیه همین روز هایی که میبینیم همه دارن تپ میکنن رو به نمایش گذاشته.
دم خروس اختلاس ها را باور کنیم یا قسم حضرت عباس حضراتِ مدعی پیاده کردن عدالت را ؟
در دهکده ای کوچک (کوه ورنون) در ایالت تگزاس آمریکا، یک سرمایه دار بزرگ تصمیم گرفت یک کاباره در کنار کلیسای باپتیست بسازد.
مسئولین کلیسا با ارسال نامه هایی به شهرداری و همچنین با دعا و نیایش عليه ساخت کاباره در کلیسا، کمپینی را علیه این ساخت و ساز و صاحب آن آغاز کردند.
اما کار ساخت کاباره بخوبی در حال پیشرفت بود.
ولی هنگامی که ساخت آن تقریبا پایان یافته و در شرف افتتاح بود، در یک شب طوفانی صاعقه به ساختمان کاباره برخورد کرد و آن را از بیخ وبن ویران کرد.
پس از آن اعضای کلیسا پیروزی خداوند بر شیطان و پاسخ به دعا های مومنین را جشن گرفتند.
و اما صاحب کاباره، تمام مکاتبات و عکس و فیلم هاي دعا و نیایش برای خرابی کاباره و همچنین جشن بعد از ویرانی را طی شکایتی علیه کلیسا و اعضای آن به دادگاه داد و خواستار دو میلیون دلار به عنوان غرامت به این دلیل که کلیسا با التماس و توسل به دعا و نيايش خود مسئول از بین رفتن سرمایه اش بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بودهاند ،شد.
برای حضور در دادگاه، کشیش کلیسا و مشاورانش که حسابی غافلگیر شده بودند با تجربه ترین و قوی ترین وکیل ایالت را برای پرونده انتخاب کردند پروفسور هربرت بنسون وکیل پرونده که از اساتیددانشگاه هاروارد بود با ادله و علم روز حقوقی هرگونه ارتباط دعا و نیایش را برای ايجاد و یا جلوگیری از حوادث طبیعی را رد کرد و حکم صادر کرد که دعا و نیایش کشیش و کلیسا هیچ تأثیری بر روند خرابي کاباره نداشته، و از قاضی خواست تا کلیسا را تبرئه نماید و کشیش کلیسا و مشاورانش نزد قاضی در دادگاه هرگونه ارتباط بین دعا های خود و ويرانی کاباره با رويداد های دنيوی قبل و بعد از آن را انکار کرند.
اما قاضی استنفورد که به موضوع رسیدگی میکرد در حین صدور حکم گفت:
نمی دانم آیا این پرونده را درست قضاوت خواهم کرد یا نه ، اما با اینکه من هم اعتقاد دارم دعا و نیایش تأثیری در حوادث طبیعی ندارد و لیکن از روی شواهد و مدارک به نظر میرسد که ما یک فرد گناهکار کاباره ساز داریم که به قدرت دعا و نیایش اعتقاد کامل دارد و یک کلیسا با تمام پیروان و اسقف و کشیش داریم که به دعا و نیایشی که خود میخوانند هيچ گونه ايمان و اعتقادی ندارند لذا حکم بر محکومیت کلیسا و پیروانش به دلیل دروغ گویی و دو رویی صادر میکنم .