پایگاه سراسری پاترا

پندی از شکست تاریخی عباس میرزا

پندی از شکست تاریخی عباس میرزا

به قلم : عبدالرضا اعتمادیان

چندی بود بدور از رویداد‌های روزمره بودم اما دیدم پدیده شوم جنگ نامتعارف و نامتوازن خاورمیانه ناشی از خود برتری تاریخی و خواب اوهامی سایه خود را بر سرنوشت مردم منطقه می‌گستراند. این بود باعث شد قلم شکسته بحرکت در بیایید.

قبل از هر تحلیلی هر نوع ترور کور دولتی و شبه دولتی  با هر عنوانی را محکم می‌کنیم چرا که آینده انسان فقط در مدار  صلح و آرامش هست پایداری زیستی انسانی خود  را نگهبانی می‌کند.

چون کره خاکی با زایش پی در پی جمعیت و گسترش نوآوری بیش از هر چیزی در  افزایش گرمایش زمین بواسطه استخراج بیش از توان منابع رو زمینی و زیر زمینی بویژه همراه با افزایش بخار آب دست به گریبان هست. تنها راه ر‌هایی انسان از پدیده گرمایش کره خاکی، جدائی از تعصبات مذهبی و قومی و زبانی و دینی هست که انسان را اجباراً وادار می‌کند بنی آدم از آفرینش یک گوهرند سعدی را تن دهد به بخشندگی و مهربانی خداوندی آفرین گوید مگر نه، کینه و نفرت ناشی از آز و طمع حیوانی قتل قابلی را ادامه خواهد داد.

 به همین خاطر، هنوز  بهانه‌ های انتقام‌ گیری خیبری و  احیایی امپراتوری‌ها و خلافت ها و امت‌سازی‌ ها تا هژمونی‌های فاشیست کاپیتال مهاجم با هزاران آیین خود ساخته همچنان در مقابل احتمال زندگی کردن بهتر تمام انسان ها ، داعیه دار میدان انسانیت خواهند بود.

 با زاویه دید دیگر، عقب ماندگی خاورمیانه بویژه دنیای اسلام نسبت به غرب بعد از انقلاب صنعتی اروپا، امری است غیر قابل کتمان. همیشه در تحلیل علت عقب ماندگی مورد توجه کنش گران سیاسی قرار می‌گیرد که نشانه‌ های واقعی آن در زمان عباس میرزا قاجار، آشکار گشت. بر فرمانده جنگ ثابت شد که علی رغم پشتیبانی از احساسات ملی و مذهبی حتی از ناحیه فتاوای یکدست از عراق تا ایران، نه تنها جانفشانی و رشادت و شهادت نمی‌تواند در مقابل تکنولوژی و فن علمی مقاومت کند بلکه باعث می‌شود هر آنچه داشته را بطور فاجعه‌ آمیز از دست بدهد.

چراکه امروزه نشانه‌ های تحقیر‌آمیز تزاری به شکل دیگر در جنگ نامتعارف بین ایران و اسرائیل در اصطلاح هلال شیعی مشاهده می‌گردد. از یمن تا لبنان هیچ زیر ساختار قابل اتکا و هیچ فرمانده‌ای حتی در اعماق زمین نمی‌تواند سنگر‌ سازی کند. زیرا قلعه‌ بانان جدید خیبر هم در دژ‌سازی و هم در تهاجم و هم در هویدایی اسرار تا بن دندان مسلح به سرمایه علمی و مالی جهانی و پشتیبانی حاکمان یک جانبه‌گر هستند. بدین لحاظ عمر جاودانه زیستن لختی‌اندیشه می‌خواهد.

حال به نظر می‌رسد تکرار تاریخ به شکل دیگر، دوباره از ناحیه نفرت تاریخی‌ یهود و مسلمان، میخواهد  سایه شوم خود را  بر سرنوشت کشور بگستراند غافل از اینکه مانند دوره عباس میرزا فرسایش سرمایه مالی و فنی شکاف بین ملت و حاکمیت  ناشی از تحریم نزدیک پنج دهه‌ای، در پی نفوذ‌های نامتعارف در ارکان امنیتی میگوید بدور از هر چیزی فقط بواسطه سرمایه چند ده میلیارد دلاری به گستردگی میلیون‌ ها کیلومتر مربعی، در مقابل چند ده هزار میلیارد دلاری به گستردگی چند صد کیلومتر مربعی، نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.

پس ناگزیر باید طرحی نو بر انداخت. نگذاشت آتش بیاران معرکه هزینه نداده سکان هدایت کشور را به جایی برسانند که نه خود بمانند و نه ارکان اصلی کشور!

راه چاره نوشیدن جام زهر و وارد شدن به باشگاه جهانی بخاطر سرمایه کلان سرزمینی و وفاق داخلی با تمام نگرش هاست که  بیش از ۸۰ درصد مردم، آن را  با رأی دادن و رأی ندادن  پیگیر هستند.

نویسنده: عبد الرضا اعتمادیان

از طریق لینک های زیر مقالات و مطالب بیشتری از عبد الرضا اعتمادیان بخوانید:

گشت ارشاد بیخردی ست، چشممان را کور نکنید 

جناب پزشکیان وزارت جهاد کشاورزی را دریابید

نیرو و جهاد وزارتخانه های اصلی برای عبور از بحران 

دکتر مسعود پزشکیان تنها انتخاب مطلوب مردم

دموکراتیک باشیم، دو قطبی ها را به وفاق تبدیل کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *