فرصت ، بازار و امکانات وجود دارد کافی ست نگاه و راه را تغییر دهیم
به قلم: محمد حسین قاسمی
وزیر محترم کشاورزی با سلام و عرض ارادت . هرچقدر در متن و بطن قانون تشکیل وزارت جهاد کشاورزی کنکاش و جستجو کردم تا بلکه اثری در آن ببینم مبنی بر حمایت از کشاورزان و تولید کنندگان اما صد افسوس و هزار دریغ که چیزی نیافتم و ندیدم !
انگار طراحان و سازندگان وزارت جهاد کشاورزی میخواستند یک بنگاه بزرگ و دولتیِ معاملات محصولات کشاورزی و دامپروری ایجاد کنند اما با موانعی روبرو شدند که مجبورشان کرد به تشکیل این سازمان دولتی عریض و طویل و نامش را هم وزارت جهاد کشاورزی گذاشتند!
بدین جهت است که هرچه به سوابق کاری این وزارتخانه طی چند ساله گذشته نگاه میکنیم ، میبینم که بود و نبودش یکی ست و فرقی باهم ندارند . عمده ترین کار این بنگاه بزرگ دولتی نیز همان است که هر سال اقدام به واردات پانزده ملیارد دلار محصولات اساسی کشاورزی به وزن تقریبی بیست تا بیست و پنج ملیون تن نماید .
شاید به زعم شما مزاح باشد اما حقیقت این است که اگر به یک کشاورز و تولید کننده بگوییم که وزارت جهاد کشاورزی بیش از یک ماه تعطیل است نه تنها تعجب نمیکند بلکه در پاسخ اعلام میکند: خب مگه تا حالا باز بود که الان بسته باشد؟
پاسخ این کشاورز اگرچه کوتاه است و مزاح مینمایاند اما باور کنید که یک تراژدی وهم انگیز در سپهر مدیریت کلان کشور است. چراکه پاسخ کشاورز عملاً بیانگر این است که وزارت کشاورزی و تولید کنندگان ، هیچ کاری باهم ندارند !
خب البته بیراه نیست . رابطه کشاورزان با این وزارتخانه تنها یکبار در سال برقرار میشود ، آنهم صرفاً زمانی ست که بنگاه جهاد کشاورزی تصمیم میگیرد با انواع لطایف الحیل اقدام به بزرگترین معامله غلات ایران کند . معامله ای که عجیب و غریب که در آن چیزی قریب به ۱۵ الی ۲۰ میلیون تن محصول را از تولید کننده میگیرد و فروشنده هم برای دریافت پول خود فقط میتواند به امام زاده ها دخیل ببندد!
عجیب تر آنکه وزارت جهاد کشاورزی نام این معامله یکطرفه را « خرید تضمینی محصولات اساسی کشاورزی » گذاشته است تا بلکه حلال باشد و خشم و غصب پروردگار را در پی نداشته باشد!
جنابان و آقایان شورای هماهنگی و کمیته گزینش وزیر جهاد کشاورزی که قرار است چهار پنج تا اسم را در دامن رئیس جمهور منتخب بگذارید هشیار و آگاه باشید که اگر واقعاً قرار است که وزیر آینده کرکره این وزارتخانه را بالا بدهد واین بنگاه را از تعطیلی خارج سازد ، لازم است که اجناس داخل ویترینش جور باشد . جنسی که مشتری پسند باشد . مشتریان اصلی این بنگاه ، کشاورزان و تولیدکنندگان هستند. آیا وزارت جهاد کشاورزی و ویترین پُر از هیچی آن مورد اقبال کشاورزان هست یا خیر ؟
ظواهر امر گویای این واقعیت است که مشتریان این وزارتخانه نه تنها هیچ اقبالی به وزارت جهاد کشاورزی نشان نمیدهند بلکه حتی ذره ای اعتماد هم به متولیان این بنگاه ندارند . ک نکنید که اگر این رابطه را بر قرار نسازید ، هر سال با فشار به منابع ارزی در واردات ومنابع طبیعی در تولید غلط ، چرخه ی تولید داخل را هر لحظه به نابودی نزدیکتر میکنید !
لطفاً و خواهشاً هر یاردان قلی را به دکتر پزشکیان معرفی نکنید . تقاضامندیم که نام هر کلاغ رنگ شده ای را به عنوان افراد گزینش شده در دامن دولت مسعود نیندازید . کسی که بهانه تراشی میکند در برابر تولید داخلی نه فقط برای دولت چهاردهم بلکه حتی به درد لای جرز دیوار هم نمیخورد!
آنکه اذعان میکند که : « آب برای تولیدات کشاورزی نداریم » ، « ظرفیت توسعه نداریم » ، « خودکفایی در کشاورزی مقدور نیست » ، « صادرات مقرون به صرفه نیست چون خرج آب مجازی است » و… این همان کلاغی ست که رنگش کرده اند. از این جماعت پرهیز کنید و اجازه ندهید که دولت پزشکیان آلوده به تدلیس های اینچنینی شود.
خواهشمندیم در ارزیابی ها و سنجش های خود آنانی را که مدعی هستند که « ما فقط با همسایگان داد و ستد میکنیم » و « توسعه تکنولوژی کشاورزی در داخل باید خودکفا باشد » بدون ذره ای تردید روی نامشان اسید سولفوریک بریزید .
کسی که حقوق مردمی و مالکیت و ذی نفعی را درک نمیکند و نیز آنانکه که ظرفیت های آشکار و پنهان کشاورزی را نمی شناسند ، نه تنها گزینه مناسبی نیست بلکه یقیناً چیزی جز تراژدی و مصائب از آنان نخواهیم دید . همچنین آنانکه با قوانین آشنا نیستند و یا آشنا هستند اما وقعی به قوانین نمیگذارند نه تنها ردای وزارت جهاد برازنده آنان نیست بلکه عملاً این وزارتخانه را مضحکه عام و خاص میکند!
وزیر شدن آنهم برای جهاد کشاورزی شوخی نیست که هر کریم شیره ای خواستار تکیه زدن بر مسندش باشد . آنکه میخواهد وزیر جهاد کشاورزی شود باید فرق ( داشتن اقلیم ) و نداشتنش را کاملاً بداند و آگاه باشد . و این نیز ممکن نیست مگر اینکه دنیا دیده باشد . دنیایی خارج از جغرافیای ایران را دیده و درک کرده باشد . مثلاً کانادا و هلند و مالزی را از نزدیک دیده و با تمام وجود مفهوم اقلیم را درک کرده باشد.
این دیدن و درک کردن بسیار جدی ست چراکه در این زمینه ما به چیزی فراتر از دانستن نیاز داریم . گردآوری صد ها مقاله از منابع مختلف اینترنتی و جمع بندی آنها و نگارش یک انشای خوب و عالی در این زمینه ها مگر چقدر کار دارد ؟
در کمتر از بیست و چهار ساعت میتوان بدیع ترین و خوش نگارش ترین مقاله در رابطه با توسعه و خودکفایی را تهیه و تقدیم شما کرد و شما عزیزان هم به به کنان و چهچه زنان خام خواهید شد. اما نکته اینجاست که تا وقتی یک نفر این مولفه ها را با تمام وجود درک نکرده باشد هرگز نمیتواند به آن اعتقاد و باور پیدا کند و وقتی هم که به چیزی باور عمیق نداشته باشیم ، هر چالش کوچک و معمولی به راحتی میتواند بهانه ای باشد برای ترک آن
تقاضامندیم که موضوع اقلیم به عنوان یک معیار مهم در ارزیابی ها لحاظ گردد . اقلیم اولین سرمایه در کشاورزی ست . بسیاری از کسانی که میخواهند وزیر جهاد کشاورزی ایران شوند اگر از مفهوم اقلیم درک درستی داشته باشند و بدانند که جمهوری اسلامی ایران از این حیث چه رتبه ای در جدول اقلیمی جهان دارد ، همین امروز انصراف میدهند!
وضعیت وخیم و بحرانی ست آنچنانکه که فقط و فقط مجبور و محکوم هستیم به بهبود اورژانسی کشاورزی و مدیریت منابع آب و امنیت غذایی کشور و راه دیگری نداریم . بنابراین شاید آن اساتید و کارشناسانی که چند صباحی در کشور های توسعه یافته زندگی کرده اند و مدل مدیریتی این جوامع را دیده و فهمیده اند و میدانند که دو تا بادمجان یعنی دست مزد یک روز کارگر ایرانی ، به عنوان امتیاز قلمداد شوند .
حتی اگر همین کشور های پر پول و پر مصرف حوزه خلیج فارس را هم دیده باشد و میداند که چه بازار بزرگ و ثروتمندی با فرصت تقاضای عالی بیخ گوشمان هست ، میتواند یک امتیاز ویژه محسوب شود برای نامزد های وزارت جهاد کشاورزی . مگر نه این است که برخی از مدیران پیشین طی چند سال گذشته بازار پر برکت اتحادیه عرب را دو دستی تقدیم رقبا کردند؟ و مگر شاهد نبودیم که برخی وزرای پیشین جهاد کشاورزی بدون هیچ دلیلی کشاورزی ایران را ممنوع المعامله و ممنوع التجارت کردند با همین بازار سرشار از ثروت و پول جنوب خلیج فارس ؟
خب آن وزرا که خدای ناکرده ، منافق و دست نشانده ی صهیونیزم نبودند که بخواهند اینگونه خیانت کنند و چنین خسارت جبران ناپذیری را به بار بیاورند . اشکال کار آن وزرا همین بود که کوچکترین اطلاعی از بازار جهانی صنعت غذا نداشتند!
عالیجنابان شورای مشورتی و عزیزان کمیته انتخاب وزیر جهاد کشاورزی ، اگر فردی با چنین شاخصه ها و این نگرش ها پیدا کردید ، درنگ نکنید و منتظر نباشید . فورا مهر تایید بر وزیر شدنش بزنید و کوچکترین نگرانی برای از بین رفتن فرصت ها وظرفیت ها نداشته باشید!
فردی با اینگونه شاخصه ها ، نه تنها خودش فی نفسه یک فرصت و فرصت شناس است بلکه حتی در یک سطح بالاتر قرار دارد . یعنی فرصت ساز است . نگران نفله شدن آب نباشید چون ارزش اقتصادی آب را به عنوان کالای مولد و ارزشمند به خوبی درک میکند.
لازم نیست در صدارت و وزارت او ۱۲ سال دنبال کنتور گذاشتن بر سر چاه های کشاورزی باشید . لازم نیست برق کشاورز را قطع کنید چون چنین فردی به خوبی نسبت به مسابقه تولید انرژی از منابع تجدید پذیر در روستا ها واقف است و این فرایند را به عنوان راهبرد اصلی خود قرار میدهد. لازم نیست برای آگاه ساختن کشاورزان و تولید کنندگان نگران بودجه باشید چون او در رسیدن به بهره وری ، بیشتر از شما ها کتاب را ورق میزند !
لازم نیست بودجه مملکت را ناتراز کنید با دادن وام ارزان به کشاورزان و دامداران ، چون این فرد یک مدیر مجرب در حوزه افزایش بهره وری و تولید ثروت است و میداند که چگونه تولید کنندگان را صاحب درامد کافی کند .
لازم نیست برای چندمین بار وقت و انرژی خود را صرف نوشتن نسخه های جدید توسعه کنید چون فردی با اینگونه شاخصه های ارزشمند هر روز صبح راه ها و متدهای توسعه را وجب به وجب میپیماید قبل از اینکه شما حضرات صبحانه میل کنید!
لازم نیست از تغییر الگوی کشت و بیمه محصولات و کشت قراردادی که طرح های بی پایه و اساس هستند دم بزنید چون همه این مولفه ها در بستر مزیت اقتصادی کشاورزی رقم میخورد و او میداند که مزیت اقتصادی کشاورزی یک سر و گردن بالاتر از همه آن طرح هاست!
آقایان و عالیجنابان آنچه در این مقال برشمردم ادعا و گزافه گویی نیست . در مقیاس کوچک همه این سیاست ها پیاده سازی شده و در حال فعالیت و منفعت رسانی ست . یک مکانیسم دقیق که درست مثل ساعت با صد ها چرخ دنده منظم بدون وقفه در حال کار است!
اگر بدانچه در این مقال برای شما سروران نگاشته ام شک و تردید داشته باشید که تا حدود زیادی به شما حق میدهم چراکه میدانم شما حضرات ارجمند هم تاکنون با این مقوله ها مواجه نشده و آن را ندیده اید . خب بنده با آغوش باز و گرم آماده هستم برای نشان دادن و آموزش دادن این مولفه ها و چه سعادتی بهتر از این برای من!
و آخرین سخن اینکه: میتوان با تغییر نگاه و راه ، فرصت های ذی قیمتی ایجاد کرد و صد ها هزار کارگاه بخش کشاورزی و ملیون ها تولید کننده را نه فقط در زمان انتخابات بلکه در تمام دوره چهار ساله پس از انتخابات ، عملا به سمت « جهش واقعی » هدایت کرد و ایران عزیز را آباد تر و سرزنده تر از همیشه ساخت اگر آن آدم کار بلد در راس کار باشد !
به هر حال مشکلاتی که گریبانگیر کشور شده بخشی داخلی است و کلید حل آن داخل کشور هست و بخش خارجی است. برای حل مشکلات داخلی بایستی دست خود را بسوی تک تک وطن پرستان ولو به زعم بعضی افراد غیر خودی است دراز کرد و دستشان را بگرمی فشرد چرا که تاریخ این کشور نشان داده که واژه خودی و غیر خودی در این مرز و بوم معنایی ندارد و تنها با گسستن این و دایره و جایگزینی آن با نقشه ایران هست که می توان به کمک تمامی ملت این سرزمین بر مشکلات فایق آمد و ولاغیر.
قصد بنده از نوشتن مطالب بالا تنها بیان مشکلات بوده نه ترک صحنه ی مطالبه گری و همچنان بایستی به خواسته های به حق خود در بخش کشاورزی مصرانه ادامه داد هر چند که گوش شنوایی وجود ندارد.
امیدوارم که این دولت ، دولت معجزه شود مشکلات کشور یک به یک حل شود . انشالله
منتظر گذشتن زمان و سر کار آمدن دولت پزشکیان می مانیم.
با احترام
بارانی
عرض سلام و درود دارم محضر عالیجنابان مهندس قاسمی و دوست دغدغه مندم جناب قربانی و دیگر دوستان که دلسوزانه در پی رساندن بخش کشاورزی و کشاورز به جایگاه واقعی خود که همان بدست آوردن سکانداری این بخش هست ، از هیچگونه تلاشی دریغ نفرموده اند و قلمی و لسانی و عملی در این عرصه زحمات زیادی متقبل شده اند و ای کاش نظیر این افراد در بخش کشاورزی رشد تصاعدی به خود بگیرد چرا که یک دست هرگز صدا ندارد.
قصد بیان آیه یاس ندارم ولی شواهد و قراین و شاهد آمدن و رفتن چندین رئیس جمهور و وزیر کشاورزی بودن نشان می دهد که با آمدن جناب پزشکیان و وزرای جدید هرگز منتظر معجزه ایی مشخصا در بخش کشاورزی نباشیم به چند دلیل:
۱.از بدو انقلاب متاسفانه به صورت نانوشته یک تیپ و قیافه ایی برای انقلاب در اذهان میخکوب شد که اگر شخصی دارای ریش و لباسی ساده و انگشتر و تسبیحی بدست و این اواخر پیشانی پینه بسته ی جای مهر داشته باشد این فرد مطلقا انقلابی و فردی است که می تواند گره مشکلات جامعه را بگشاید ولی اگر شخصی مشخصات بالا را نداشته باشد ولو تخصصش بالاتر باشد قادر به حل مشکلات جامعه نخواهد بود و بدین ترتیب دایره ای بنام انقلابی ترسیم شد و هرکس داخل این دایره بود خودی و میتوان مسئولیتی بدان واگذار کرد و هرکس با توجه به نداشتن مشخصات بالا غیر خودی و خارج از دایره قرار گرفتن و نبایدمسئولیتی به آنها واگذار شود.
۲. با ترسیم دایره انقلابی مذکور عملا جمهوری اسلامی وارد فاز افراد خودی و غیر خودی شد و متاسفانه و افسوس و صد افسوس از همان سالهای اولیه تشکیل نظام جمهوری اسلامی بسیاری از انسانهای وارسته دانشمند و عالم و متخصص در کار خود که نتوانستن خود را با شرایط وفق دهند از گردونه مدیریتی کشور در تمام زمینه ها خارج شدند و جای خالی آنها کسانی پر نمودند که سالیان سال هست باچهره و عمل و اقدامات آنها آشنایی کامل داریم.
۳.به مرور زمان و تثبیت شدن جایگاه افرادی که دارای مشخصات به ظاهر فرد انقلاب ولی خالی از بار علمی، تاب تحمل حتی بسیاری از افرادی که در دایره انقلاب بوده و دارای علم و تخصص کافی نیز هستند را نداشته و با انگ های بی پایه اساس آنها را به خارج از این دایره هدایت نمودند و بدین ترتیب گروه تندرو خودی شکل گرفت و این روند ادامه داشت تا تقریبا دایره مذکور مملو شده از افراد متعهد تقریبا خالی از تخصص و بدین ترتیب اگر در بدو انقلاب رابطه تعهد و تخصص ۵۰ ، ۵۰ بود ولی امروزه تقریبا تعهد حرف اول را می زند بطوریکه فلان استاد دانشگاه بنام از دانشگاه اخراج و فلان مداح بنام استاد دانشگاه می شود .
۴. افراد قرار گرفته در دایره انقلاب تقریبا برای نهادها شناخته شده هستند و برای دادن پست های مدیریتی به آنها جای نگرانی نیست و شاهد هستیم که فلان چهره سالیان سال است که از این به پست به آن پست پرواز می کند انگار دیگر مثل این فرد در کشور مملو از نخبه فردی وجود ندارد که بتواند اینجور سوار بر پست های خود موج سواری کند . این را گفتم که منتظر ورود شخصی بیرون از دایره به درون نباشید همینه که هست مشخصا در بخش کشاورزی اگر دوستان خارج از دایره ،فردی را که بقولی در بخش کشاورزی موهایش سپید شده را به آقای پزشکیان معرفی کنند آیا جناب پزشکیان سکان بخش کشاورزی به آن فرد می سپارد ؟ هر چند که قراین پیداست که مهم ؛ تعیین شخص وزیر کشاورزی در کمیته تعیین وزیر کشاورزی است نه تعیین شخص وزیر کشاورزی عالم بکار بخش کشاورزی، اگر غیر این بود می بایست رئیس صنف کشاورزی که بزرگترین صنف بین اصناف کشور هم از نظر اعضاء و هم از نظر وسعت کاری و حجم تولیدات، در کمیته مذکور حضور داشت.
۵.زمانی که کشور دارای منابع طبیعی فراوان و انسان هایی با بار علمی و مالی بود ،افرادی بدنبال خط کشی بین آنها و تقسیمشان به خودی و غیر خودی بودند و هر ساله روند حل مشکلات کشور کندتر شده تا جایی که با گذشت چندین دهه از انقلاب ، کشور با انوع بحرانها روبرو است به طوری که با آمدن هر رئیس جمهوری در طول چهار سال اول ریاست خود دم از مشکلات باقیمانده از دولت قبلی می زند و ناتوانی خود را گردن دولت قبل از خود می اندازد و اگر عمرش به چهار سال بعد برسد این ناتوانی را به دشمنان و تحریمها و گروهای تندرو داخلی و غیره نسبت می دهد. آیا این دومینو در این دولت نیز تکرار خواهد شد؟
۶.از موارد بالا اگر صرفه نظر شود غولی مشکلات تحریمها و منزوی شدن ایران بین کشورهای جهان و نپیوستن ایران به اف ای تی اف و پالرمو و سند ۲۰۳۰ و برجام ووو هست که گذشتن از هر کدام از آنها خود احتیاج به یک نسل دارد حال چطور جناب پزشکیان می خواهد از این غول طی ۸ سال عبور کند بیشتر شبیه به یک معجزه است تا واقعیت. هر چند که به قول جناب پزشکیان مشکلات کشور را نمی توان با دعواهای داخلی و خارجی حل کرد و فقط با گفتگو و با حفظ شان و کرامت دو طرف هست که می شود روزنه هایی برای حل آنها پیدا کرد.
با درود بر جناب قاسمی
ضمن تایید نقطه نظرات ایشان در این مقاله …به عرض میرسانم که آرزوی کلیه بهره برداران بخش بزرگ کشاورزی کشور داشتن چنین وزیر و حتی رییس جمهوری میباشد .که نگاهی چنین به داشته های کشور و برنامه ریزی برای استفاده از آن مواهب خدادادی را از معاونین بیشمارش در راسته های متنوع وزارتخانه با دادن برنامه به آنان بخواهد که این در نوشتار خیلی راحت و سهل الوصول به نظر اید
اما با زیاده خواهان که متصورند سفره انقلاب ونعمتهای درون آن ارث پدریشان میباشد چه کند کسانی که باعث بوجود آمدن مافیاهای دهشتناکی که در بطن این وزارتخانه وجود داشته و از روزنه های موجود در آن ارتزاق میکنند
برای راضی نگاهداشتن آنان تمام دید گاه اولیه و اهدافی که شاید بتواند اوضاع آشفته کشاورزی کشور را از این بلبشو خارج وبه ساحل آرامش وتوسعه برساند خود به خود به فراموشی سپرده و روزمردگیهای قبلی جایگزین میشود
آیه یاس نمیخوانم و آرزوی داشتن چنین وزیری را از خداوند سبحان خواستارم
با احترام دالایی ….کشاورز …
به هر حال مشکلاتی که گریبانگیر کشور شده بخشی داخلی است و کلید حل آن داخل کشور هست و بخش خارجی است. برای حل مشکلات داخلی بایستی دست خود را بسوی تک تک وطن پرستان ولو به زعم بعضی افراد غیر خودی است دراز کرد و دستشان را بگرمی فشرد چرا که تاریخ این کشور نشان داده که واژه خودی و غیر خودی در این مرز و بوم معنایی ندارد و تنها با گسستن این و دایره و جایگزینی آن با نقشه ایران هست که می توان به کمک تمامی ملت این سرزمین بر مشکلات فایق آمد و ولاغیر.
قصد بنده از نوشتن مطالب بالا تنها بیان مشکلات بوده نه ترک صحنه ی مطالبه گری و همچنان بایستی به خواسته های به حق خود در بخش کشاورزی مصرانه ادامه داد هر چند که گوش شنوایی وجود ندارد.
امیدوارم که این دولت ، دولت معجزه شود مشکلات کشور یک به یک حل شود . انشالله
منتظر گذشتن زمان و سر کار آمدن دولت پزشکیان می مانیم.
با احترام
بارانی
عرض سلام و درود دارم محضر عالیجنابان مهندس قاسمی و دوست دغدغه مندم جناب قربانی و دیگر دوستان که دلسوزانه در پی رساندن بخش کشاورزی و کشاورز به جایگاه واقعی خود که همان بدست آوردن سکانداری این بخش هست ، از هیچگونه تلاشی دریغ نفرموده اند و قلمی و لسانی و عملی در این عرصه زحمات زیادی متقبل شده اند و ای کاش نظیر این افراد در بخش کشاورزی رشد تصاعدی به خود بگیرد چرا که یک دست هرگز صدا ندارد.
قصد بیان آیه یاس ندارم ولی شواهد و قراین و شاهد آمدن و رفتن چندین رئیس جمهور و وزیر کشاورزی بودن نشان می دهد که با آمدن جناب پزشکیان و وزرای جدید هرگز منتظر معجزه ایی مشخصا در بخش کشاورزی نباشیم به چند دلیل:
۱.از بدو انقلاب متاسفانه به صورت نانوشته یک تیپ و قیافه ایی برای انقلاب در اذهان میخکوب شد که اگر شخصی دارای ریش و لباسی ساده و انگشتر و تسبیحی بدست و این اواخر پیشانی پینه بسته ی جای مهر داشته باشد این فرد مطلقا انقلابی و فردی است که می تواند گره مشکلات جامعه را بگشاید ولی اگر شخصی مشخصات بالا را نداشته باشد ولو تخصصش بالاتر باشد قادر به حل مشکلات جامعه نخواهد بود و بدین ترتیب دایره ای بنام انقلابی ترسیم شد و هرکس داخل این دایره بود خودی و میتوان مسئولیتی بدان واگذار کرد و هرکس با توجه به نداشتن مشخصات بالا غیر خودی و خارج از دایره قرار گرفتن و نبایدمسئولیتی به آنها واگذار شود.
۲. با ترسیم دایره انقلابی مذکور عملا جمهوری اسلامی وارد فاز افراد خودی و غیر خودی شد و متاسفانه و افسوس و صد افسوس از همان سالهای اولیه تشکیل نظام جمهوری اسلامی بسیاری از انسانهای وارسته دانشمند و عالم و متخصص در کار خود که نتوانستن خود را با شرایط وفق دهند از گردونه مدیریتی کشور در تمام زمینه ها خارج شدند و جای خالی آنها کسانی پر نمودند که سالیان سال هست باچهره و عمل و اقدامات آنها آشنایی کامل داریم.
۳.به مرور زمان و تثبیت شدن جایگاه افرادی که دارای مشخصات به ظاهر فرد انقلاب ولی خالی از بار علمی، تاب تحمل حتی بسیاری از افرادی که در دایره انقلاب بوده و دارای علم و تخصص کافی نیز هستند را نداشته و با انگ های بی پایه اساس آنها را به خارج از این دایره هدایت نمودند و بدین ترتیب گروه تندرو خودی شکل گرفت و این روند ادامه داشت تا تقریبا دایره مذکور مملو شده از افراد متعهد تقریبا خالی از تخصص و بدین ترتیب اگر در بدو انقلاب رابطه تعهد و تخصص ۵۰ ، ۵۰ بود ولی امروزه تقریبا تعهد حرف اول را می زند بطوریکه فلان استاد دانشگاه بنام از دانشگاه اخراج و فلان مداح بنام استاد دانشگاه می شود .
۴. افراد قرار گرفته در دایره انقلاب تقریبا برای نهادها شناخته شده هستند و برای دادن پست های مدیریتی به آنها جای نگرانی نیست و شاهد هستیم که فلان چهره سالیان سال است که از این به پست به آن پست پرواز می کند انگار دیگر مثل این فرد در کشور مملو از نخبه فردی وجود ندارد که بتواند اینجور سوار بر پست های خود موج سواری کند . این را گفتم که منتظر ورود شخصی بیرون از دایره به درون نباشید همینه که هست مشخصا در بخش کشاورزی اگر دوستان خارج از دایره ،فردی را که بقولی در بخش کشاورزی موهایش سپید شده را به آقای پزشکیان معرفی کنند آیا جناب پزشکیان سکان بخش کشاورزی به آن فرد می سپارد ؟ هر چند که قراین پیداست که مهم ؛ تعیین شخص وزیر کشاورزی در کمیته تعیین وزیر کشاورزی است نه تعیین شخص وزیر کشاورزی عالم بکار بخش کشاورزی، اگر غیر این بود می بایست رئیس صنف کشاورزی که بزرگترین صنف بین اصناف کشور هم از نظر اعضاء و هم از نظر وسعت کاری و حجم تولیدات، در کمیته مذکور حضور داشت.
۵.زمانی که کشور دارای منابع طبیعی فراوان و انسان هایی با بار علمی و مالی بود ،افرادی بدنبال خط کشی بین آنها و تقسیمشان به خودی و غیر خودی بودند و هر ساله روند حل مشکلات کشور کندتر شده تا جایی که با گذشت چندین دهه از انقلاب ، کشور با انوع بحرانها روبرو است به طوری که با آمدن هر رئیس جمهوری در طول چهار سال اول ریاست خود دم از مشکلات باقیمانده از دولت قبلی می زند و ناتوانی خود را گردن دولت قبل از خود می اندازد و اگر عمرش به چهار سال بعد برسد این ناتوانی را به دشمنان و تحریمها و گروهای تندرو داخلی و غیره نسبت می دهد. آیا این دومینو در این دولت نیز تکرار خواهد شد؟
۶.از موارد بالا اگر صرفه نظر شود غولی مشکلات تحریمها و منزوی شدن ایران بین کشورهای جهان و نپیوستن ایران به اف ای تی اف و پالرمو و سند ۲۰۳۰ و برجام ووو هست که گذشتن از هر کدام از آنها خود احتیاج به یک نسل دارد حال چطور جناب پزشکیان می خواهد از این غول طی ۸ سال عبور کند بیشتر شبیه به یک معجزه است تا واقعیت. هر چند که به قول جناب پزشکیان مشکلات کشور را نمی توان با دعواهای داخلی و خارجی حل کرد و فقط با گفتگو و با حفظ شان و کرامت دو طرف هست که می شود روزنه هایی برای حل آنها پیدا کرد.
با درود بر جناب قاسمی
ضمن تایید نقطه نظرات ایشان در این مقاله …به عرض میرسانم که آرزوی کلیه بهره برداران بخش بزرگ کشاورزی کشور داشتن چنین وزیر و حتی رییس جمهوری میباشد .که نگاهی چنین به داشته های کشور و برنامه ریزی برای استفاده از آن مواهب خدادادی را از معاونین بیشمارش در راسته های متنوع وزارتخانه با دادن برنامه به آنان بخواهد که این در نوشتار خیلی راحت و سهل الوصول به نظر اید
اما با زیاده خواهان که متصورند سفره انقلاب ونعمتهای درون آن ارث پدریشان میباشد چه کند کسانی که باعث بوجود آمدن مافیاهای دهشتناکی که در بطن این وزارتخانه وجود داشته و از روزنه های موجود در آن ارتزاق میکنند
برای راضی نگاهداشتن آنان تمام دید گاه اولیه و اهدافی که شاید بتواند اوضاع آشفته کشاورزی کشور را از این بلبشو خارج وبه ساحل آرامش وتوسعه برساند خود به خود به فراموشی سپرده و روزمردگیهای قبلی جایگزین میشود
آیه یاس نمیخوانم و آرزوی داشتن چنین وزیری را از خداوند سبحان خواستارم
با احترام دالایی ….کشاورز …