جاسوس ، انقلابی تر از انقلاب
به قلم : امید قربانی
جنگ جهانی دوم اگرچه با پیروزی نیروهای متفقین بر اتحاد نازیسم و فاشیسم و تسلیم شدن آلمان به پایان رسید اما آغازگرِ جنگ جهانی دیگری نیز بود !
رقابت شدید بین واشنگتن و مسکو بر سر تصاحب ویرانه های برجای مانده از جنگ جهانی دوم و سرزمین های اروپای شرقی ، آتش جنگ دیگری را شعله ور کرده بود که جنگ سرد نام داشت .
جنگ سرد ، در واقع جنگ جاسوس ها بود و از میانِ زورآزمایی های همین جنگ سرد بود که پدیده ( جاسوس انقلابی ) بوجود آمد!
تا قبل از آن جاسوس ها عمدتا وظیفه گردآوری اطلاعات محرمانه ی اقتصادی و نظامی از دولت های متخاصم را بر عهده داشتند . رفتارِ جاسوسان نازی و جواسیس کمونیست پیش از جنگ جهانی اول و در خلال جنگ اینگونه بود .
اما پس از خاتمه ی جنگ و تقسیم کشور آلمان به شرقی و غربی ، جاسوسی هم شکل تازه ای به خود گرفت . وقتِ آن بود که دولت ها در کشور های هدف ، نیروهایی را تربیت کنندکه انقلابی تر از هر انقلابی دیگری در آن کشور باشد .
لهستان ، چک ، اسلواکی و آلمان شرقی کانون اصلی این جواسیس انقلابی بود .
اولین بار ولادیمیر استرن در اوایل دهه پنجاه این موضوع را گوشزد کرد . استرن در یکی از جلسات مهم وزارت کشور چکسلواکی که رابطین KGB هم در آن حضور داشتند به عنوان نماینده ی STB گفته بود :
« اگر من جاسوس سازمان سیا بودم از شما میخواستم که حتی انقلابی تر باشید و این معیار را به صد در صد برسانید »
تا اواخر دهه پنجاه هیچ گوشی در سیستم های امنیتی بلوک شرق این گفته ی استرن را نشنید و متوجه منظور او نشد . اما متخصصین سازمان جاسوسی ایالات متحده CIA و کارشناسان ضد جاسوسی MI6 در بریتانیا به خوبی اهمیت این موضوع را درک کردند .
اشتازی نمونه ی بارزی از این جاسوس های انقلابی تر از انقلاب بود . شعار معروف اشتازی ( پلیس مخفی آلمان شرقی ) این بود : « دشمن کسی ست که دگر اندیش باشد »
اگرچه رهبران و تئوریسین های کمونیست ، ایدئولوژی خودشان را بی عیب و نقص و چالش ناپذیر معرفی میکردند اما با این حال تز دگراندیش ستیزی و مقابله سرسختانه با آنان از سوی کسانی ارائه شده بود که استالینیست تر از خود استالین بودند .
فرقی هم نمیکرد که این دگراندیشی در چه حوزه ای باشه . محیط زیست ، حوزه ی پولی و بانکداری ، صنایع سنگین ، تولیدات کشاورزی ، آموزش و پرورش و… !
همینکه یک نفر در سطوح مختلف جامعه کوچکترین علائم و نشانه ای از دگراندیشی داشت و تئوری های مدرن معرفی میکرد به عنوان خیانت به سوسیالیزم باید محاکمه و اعدام می گردید .
یاروزلسکی ( لهستان ) با تمام پیشینه ی کمونیستی و خدمات بسیار زیادی که به حزب کمونیست کرده بود صرفا به خاطر یک سخنرانی عادی به اتهام واهی فساد توسط KPN دستگیر شد اما به اتهام خیانت به لهستان سوسیالیست محاکمه گردید .
و اما چرایی و چگونگی کارِ جاسوس های انقلابی که بسیار هم ساده ست : بدون شک تمام جوامع درون خود دارای گروه های دگراندیش هستند . جاسوس ها معمولا به طور همزمان دو اقدام پارادوکسیکال ( متضاد ) را انجام میدهند :
۱: تولید ، بسط و تعمیق دگراندیشانی که مستعد ضدیت با سیستم حکمرانی هستند همراه با حمایت رسانه ای و مالی و اطلاعاتی و کمک های گسترده جهت شناساندن این دگراندیشان و انتشار حداکثری محتوا های آنان که در نهایت تبدیل همه یا بخشی از این دگراندیشان به اپوزوسیون شود !
۲: مواجهه و مبارزه با همین دگراندیشان و محتوا های دگراندیشانه ی آنها که در اغلب مواقع با حداکثر خشونت انجام میشود . این مواجهه باید توسط انقلابی ترهای عیان و مشخص صورت بگیرد !
توضیح ساده تر موضوع اینگونه است که : یک جاسوس در حوزه اقتصادی ، بانکی , اجتماعی و… اختلال و فساد آشکاری ایجاد میکند و جاسوس های دگراندیش بلافاصله سوار موج اعتراضات و انتقادات میشوند تا جو جامعه را به التهاب و درگیری سوق دهند !
و بالاخره جاسوس های انقلابی تر ، وارد فاز قلع و قمع توده ها و معترضین میشوند که با نهایت خشونت صورت میگیرد و عموماً هم مردم عادی را هدف قرار میدهند !
نتیجتا استبداد ، دیکتاتوری و توتالیتاریسمی شکل میگیرد که سیستم حکمرانی را یا مستقیماً از درون دچار شورش و کودتا و فروپاشی میکند و یا اجماع خصمانه بین المللی را بوجود می آورد
کمونیست های افراطی لهستان اگر میدانستند که ناآگاهانه و جاهلانه وار زمین بازی جاسوس های انقلابی تر شده اند ، هرگز آن کشتار و تبعید های چند صد هزار نفری را مرتکب نمیشدند !
شاید بتوان به پرونده دوبچک هم از این نظر نگاه کرد . دوبچکِ اسلواکیایی بهترین گزینه برای توسعه مقتدرانه کمونیزم از طریق پیامد های بعد از بهار پراگ بود اما جاسوس های استالینیست کاری کردند که سوسیالیزم انسانی به بدترین شکل ممکن در قصابخانه کمونیست های مسکو سلاخی شود .
چون از نگاه اتاق فکر کارشناسان CIA در ایالات متحده و متخصصان MI6 در انگلستان ، سوسیالیزم انسانی دوبچک استعداد نفوذ و گسترش بیشتری نسبت به سوسیالیزم استالین داشت پس خطر دوبچک بیشتر حس شد و باید در نطفه سقط میگردید !
جاسوس های انقلابی در فضای سیاسی جوامع ایدیولوژیک و مذهبی بیشتر از هر فضای دیگه ای استعداد فعالیت و رشد و یارگیری دارند و تلفات بسیار بیشتری هم ایجاد میکنند !
و کلام آخر درباره جاسوس های انقلابی: اینروزها نیرو های اصیل انقلابی و فعالان جبهه ولایت شدیداً باید مراقب نفوذ و فعالیت انقلابی تر های جاسوس باشند و با رصد و شناسایی بهنگام آنان و تحرکاتشان ، پدافند سیاسی و اجتماعی دقیقی را ارائه کنند !
نویسنده : امید قربانی
جامعه شناسی سیاسی ۱۳۹۸/۰۵/۲۵
جاسوس انقلابی تر از انقلاب/ امید قربانی
مقالات و مطالب بیشتری در اینجا بخوانید: