ایجاد رفاه اجتماعی ، ارتقا فرهنگ ، ازدواج ، فرزند آوری و پیشگیری از اعتیاد جزو دغدغه های بنیادین و ریشه ای در کلیه جوامع بشری بوده و هست !
حال آنکه طبق استاندارد های جهانی هر شهر حداقل میبایست دارای شش شهرک اقماری و حدود صد روستا باشد . این در حالیست که ایران عزیز مان به لحاظ بروز خشکسالی ، انتخاب غلط سر مشق کاشت محصولات ، نیازمندی به آب فراوان و بهره گیری ناصحیح از منابع آبهای زیر زمینی در بیشتر مناطق مُنجر به خاموشی چراغ کشاورزی به عنوان اصلی ترین و شناخته ترین منبع در آمد روستائیان گردیده است .
حاصل اینکار مُنجر به مهاجرت اجباری و ساکن شدن طیف کثیری از روستائیان در حاشیه شهر های بزرگ و یا خارج از کشور گردیده است .
این اتفاقات اجباری سبب مشکلات و معضلات متعددی شده است از جمله دوری روستائیان عزیز از رفاه مناسب ، عدم تطابق فرهنگی با محیط های جدید و گرفتار شدن در انواع جُرم ، جنایت کمترین نتیجه آن بوده است .
طوریکه عواقب ناگوار این گونه امور پیوسته دامنگیر پلیس ، قوه قضائیه و سایر ارکان ذیربط بوده و هست !
حال آنکه زندگی شهر نشینی نیز دارای مشکلات عدیده ای همچون گرانی در تامین مسکن ، ترافیک ، آلودگی هوا و انواع ناهنجاری اخلاقی و رفتاری میباشد .
حال آنکه آرامش حاکم بر روستا اجازه احصاء هیچیک از این مصائب را نمی دهد . طوریکه زندگی در روستا های مصفا آرزوی بسیاری از مردم جهان گردیده که میباست برای تحقق این زندگی آرمانی راه های مناسبی یافت .
چه آنکه زندگی در روستا بسیاری از مشکلات شهر نشینی را نداشته و با داشتن یک درآمد حداقلی امکان ادامه حیات بشکلی زیبا و آرام را میتوان مهیا نمود .
از سویی تهی شدن روستا ها از وجود مردان ، اسباب مجرد ماندن بیش از ۱۲ میلیون دختر و پسر در سراسر کشور را فراهم آورده است .
حال از آنجا که وظیفه دانایان امروز پی ریزی نظری بنیان هایی است که جامعه ایرانی را از سر درگمی ( چه باید کرد ) نجات دهد . از سویی وجود خشکسالی های پی در پی ضرورت صرف پرداختن به کشاورزی را بعنوان تنها منبع درآمد منتفی مینماید .
لذا میبایست با فرهنگ سازی مناسب اقدام به برگزاری یک پویش داخلی و بین المللی از میان کلیه صاحبان فکر ، اندیشه ، صنایع ، تُجار ، ثروتمندان ساکن ایران و خارج از کشور نمود .
تا همانند ایتالیا که جهت زنده ماندن روستا ها اقدام به پرداخت مشوق هایی به میزان ۴۰/۰۰۰ پوند کمک مالی نموده است . لذا میتوان در روستا های ایران نیز با هم فکری کارآفرینان اقدام به سرمایه گذاری و راه اندازی یک یا چند فعالیت تجاری ، صنعتی ، کشاورزی و اقتصادی نمود .
تا برای تک تک اهالی و ساکنان روستا های ایران شغل به اندازه کافی به وجود آید . آنهم بدون هر گونه نگرانی و دلهره . تا جائیکه نه تنها موجب مهاجرت معکوس روستائیان به زادگاهشان گردد .
بلکه اسباب روستا نشینی طیف کثیری از هم وطنان عزیزمان را نیز در روستا ها فراهم آورد . دولت نیز ضمن اعطاء کلیه مجوز های مورد نیاز جهت راه اندازی اینگونه مجموعه های صنعتی ، کشاورزی ، اقتصادی و تجاری اقداماتی همچون صدور انواع مجوز ها ، معافیت های مالیاتی و عوارضی را به مورد اجراء گذارد .
تا با ازدواج این ۱۲ میلیون مجرد ایران را از خطر انقراض جمعیت نجات دهیم . چرا که این خواست تک تک ایرانیان می باشد . تا در سال های پیش رو شاهد تولد چند میلیون شیر بچه ایرانی باشیم .
از سر نيزه سربازان تا زيبايي دختران / تحليل هاي جدي و آبكي از همكاري ٢٥ ساله ايران و چين / زيبايي دختران / نویسنده : دکتر منصور بروجردیان / بعد از انعقاد قرارداد همکاری بیست و پنج ساله ایران و چین ، به نظر بنده ، قدم بعدی کشور چین وارد کردن دختران مجرد و زیبای مجرد چینی تحت پوشش هوایی نظیر نیروی کار بسیار ارزان به ایران است ، با ورود این دختران جوان و مجرد به ایران و طنازی آنان برای جوانان کف کرده ایرانی و همیشه محروم از…… ، و اینکه کاملا آموزش دیده اند که بی هیچ مهریه ای به عقد پسران تنبل ایرانی درآیند و پسران تن پرور و بیسواد و بی مدرک ایرانی درون خانه می خورند و می خوابند و تنها کاری که می کنند ، درست کردن بچه است و دختران چینی هم مفت آمده اند و هم بیرون رفته و سر کار می روند . یک پسر بیکار ایرانی چگونه یک دختر زیبای چینی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس یا دکترا که به ۳ زبان فارسی چینی و انگلیسی مسلط است و هیچ مهریه ای نمی خواهد و هیچ خرجی از پسر ایرانی نمی خواهد و خودش کار می کند و خودش بچه های چشم بادامی خود را بزرگ می کند و تازه خرج پسر ایرانی هم می دهد را پس زده و نمی خواهد ؟؟ یک پسر ایرانی بهتر از این چه می خواهد ؟؟ این آیا نهایت آرزوی یک پسر جوان و مجرد ایرانی نیست ؟ فال و تماشا با هم آمده ، مفت مفت . اما یکهو بعد از ۱۰ _ ۲۰ سال وقتی ایرانی ها به خود می آیند که هر پسر ایرانی دارای ۴ و ۵ بچه از خانم چینی شده است . و علایق پدر بزرگان و مادر بزرگان ایرانی به نوه های دو رگه ی چینی و ایرانی خود باعث عدم برخورد های تند با چینی ها شده و بطور کاملا حساب شده و خزیده ، وقتی به خود می آییم که جمعیت این دو رگه ها شده ۵۰ میلیون نفر . حالا دیگه ایرانی ها به هیچ طریقی نمی تونن چینی ها را بیرون کنند و یا بر خلاف منافع این دو رگه ها کاری انجام دهند . بعد از گذشت ۲۰ تا ۵۰ سال پدر و مادر بزرگ های ایرانی و پدران ایرانی هم به علت کهولت سن از بین رفته و نسل نوه های دو رگه ایرانی چینی که بالغ بر ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر هستند در ایران زمام امور را به دست خواهند گرفت و دیگر نام و نشانی از ایران نخواهد ماند .
جمعیت چین بالغ بر یک میلیارد و ششصد میلیون نفر است و چنین هدف بسیار بزرگی را چین فقط با ۵ تا ۱۰ میلیون دختر چینی انجام می دهد .
از سر نيزه سربازان تا زيبايي دختران / تحليل هاي جدي و آبكي از همكاري ٢٥ ساله ايران و چين / زيبايي دختران / نویسنده : دکتر منصور بروجردیان / بعد از انعقاد قرارداد همکاری بیست و پنج ساله ایران و چین ، به نظر بنده ، قدم بعدی کشور چین وارد کردن دختران مجرد و زیبای مجرد چینی تحت پوشش هوایی نظیر نیروی کار بسیار ارزان به ایران است ، با ورود این دختران جوان و مجرد به ایران و طنازی آنان برای جوانان کف کرده ایرانی و همیشه محروم از…… ، و اینکه کاملا آموزش دیده اند که بی هیچ مهریه ای به عقد پسران تنبل ایرانی درآیند و پسران تن پرور و بیسواد و بی مدرک ایرانی درون خانه می خورند و می خوابند و تنها کاری که می کنند ، درست کردن بچه است و دختران چینی هم مفت آمده اند و هم بیرون رفته و سر کار می روند . یک پسر بیکار ایرانی چگونه یک دختر زیبای چینی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس یا دکترا که به ۳ زبان فارسی چینی و انگلیسی مسلط است و هیچ مهریه ای نمی خواهد و هیچ خرجی از پسر ایرانی نمی خواهد و خودش کار می کند و خودش بچه های چشم بادامی خود را بزرگ می کند و تازه خرج پسر ایرانی هم می دهد را پس زده و نمی خواهد ؟؟ یک پسر ایرانی بهتر از این چه می خواهد ؟؟ این آیا نهایت آرزوی یک پسر جوان و مجرد ایرانی نیست ؟ فال و تماشا با هم آمده ، مفت مفت . اما یکهو بعد از ۱۰ _ ۲۰ سال وقتی ایرانی ها به خود می آیند که هر پسر ایرانی دارای ۴ و ۵ بچه از خانم چینی شده است . و علایق پدر بزرگان و مادر بزرگان ایرانی به نوه های دو رگه ی چینی و ایرانی خود باعث عدم برخورد های تند با چینی ها شده و بطور کاملا حساب شده و خزیده ، وقتی به خود می آییم که جمعیت این دو رگه ها شده ۵۰ میلیون نفر . حالا دیگه ایرانی ها به هیچ طریقی نمی تونن چینی ها را بیرون کنند و یا بر خلاف منافع این دو رگه ها کاری انجام دهند . بعد از گذشت ۲۰ تا ۵۰ سال پدر و مادر بزرگ های ایرانی و پدران ایرانی هم به علت کهولت سن از بین رفته و نسل نوه های دو رگه ایرانی چینی که بالغ بر ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر هستند در ایران زمام امور را به دست خواهند گرفت و دیگر نام و نشانی از ایران نخواهد ماند .
جمعیت چین بالغ بر یک میلیارد و ششصد میلیون نفر است و چنین هدف بسیار بزرگی را چین فقط با ۵ تا ۱۰ میلیون دختر چینی انجام می دهد .