پایگاه سراسری پاترا

اولین تیرباران سارق در جمهوری اسلامی

اولین تیرباران سارق در جمهوری اسلامی

به قلم : امید قربانی 

اولین تیر باران یک سارق در جمهوری اسلامی ایران ، ماجرای جالبی داره . در تاریخ شانزدهم مهر ماه سال پنجاه و نه ( 16 / 07 / 1359 ) یک نفر رو به جرم سرقت تیر باران میکنند .

فردای همان روز ، تمام نشریات و روزنامه های طرفدار ابو الحسن بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق و لیبرال ها ، هجمه ی عظیمی از ناسزا را به سمتِ مرحوم صادق خلخالی ایجاد کردند مبنی بر اینکه چرا یک سارق را تیربارون کردی ؟ مگر حکم سرقت در اسلام چیست که شما تیرباران کردی یک انسان را ؟ و … از این قبیل لاطائلات و خزعبلات !

موضوع بسیار مهمی که روزنامه ها و نشریات آن روز ها در نظر نگرفته بودند یا نمیخواستند در نظر بگیرند ، این بود که :

اما سرقت مورد نظر ، یک سرقتِ معمولی و عادی نبود . بلکه سارق ، درست در روز های اولیه ی جنگ تحمیلی بین ایران و عراق و در وسط درگیری های خونین روز های اولیه خرمشهر ، از پیکر شهدا و زخمی ها و زنان و خانه های ویران شده دزدی میکرد .

یعنی دزدی نامردانه و سرقت ناجوانمردانه در امنیتی ترین حالت یک کشور جنگ زده . طبیعتا ، این سرقت ، نمیتوانست مثل سرقت های معمولی و عادی حکم قضایی دریافت کند .

برای همین ، با حکم دادگاه ، سارق را در همان شهرستان خرمشهر و جلوی مسجد جامع به یه نخل بستند و تیر بارون کردند . 

همیشه ی تاریخ همینطوری بوده و هست . سواره خبر از حالِ پیاده ندارد .  موضوعی مثل نهاده های دامی ، قیمت جو ، فقدان گندم ، قیمت سیلو ، علوفه ، عدم افزایش قیمت شیر خام و … برای ما که وسط میدان این نبرد تولیدی هستیم ، فوق العاده مهم و قابل توجه است .

اما همین مسائل برای نود و پنج درصد از جامعه ی هشتاد و خورده ای میلیون نفره ی ایران , اصلا قابل فهم و درک نیست .

بخشی از خاطرات ناخدا یکم هوشنگ صمدی که در کتاب خاطرات خود ، جنگ نابرابر خرمشهر را روایت کرده‌ است :

« بعد از ظهر روز سوم آبان سرهنگ حسین حسنی سعدی با بیسیم به من دستور داد خرمشهر را تخلیه کنم و به آبادان عقب بنشینم . عین سخنان ایشان این بود : « جناب ناخدا صمدی ! آماده باشید که عقب‌ نشینی کنید » فرمان شفاهی و از طریق بیسیم به من ابلاغ شد . هیچ فرمان کتبی در کار نبود . دو سه روزی بود ارتباط ما با آبادان قطع شده و دیگر هیچ رفت‌ و آمدی از طریق پل خرمشهر به آبادان صورت نمی‌ گرفت . از سرهنگ حسنی سعدی پرسیدم : « برای چه عقب‌ نشینی کنیم ؟ » ، فرمودند : « دستور این است » ، ادامه دادم : « با چه وسیله‌ ای و چطور عقب‌ نشینی کنیم ؟ » گفتند : « برایتان قایق می‌ فرستم » .

جناب سرهنگ حسنی سعدی هم به قولشان وفا کردند و ساعت حدود ۹ یا ۱۰ شب ، ۱۰ فروند قایق هشت نفره برای تخلیه نیرو های مقاومت و مردم عادی به ساحل خرمشهر فرستادند . تخلیه از حدود ۱۱ شب شروع شد . کار تخلیه مردم عادی خیلی وقت‌ گیر بود . اول مردم عادی و سرباز های سرگردان را ۱۰ نفر ۱۰ نفر سوار قایق کردیم و از رودخانه کارون عبور دادیم . نیرو های بومی گریه می‌ کردند . از گردان « ۲۷۰ نفره » ناخدا داریوش ضرغامی فقط ۱۷ نفر باقی مانده بودند با خود ایشان که به شدت گریه می‌ کرد تخلیه شدند .

نمی‌ توانم آمار دقیق و حتی تخمینی درباره تعداد کسانی که شهر را تخلیه کردند بدهم ، اما فکر می‌ کنم در مجموع حدود ۵۰۰ نفری را تخلیه کردیم . برخی از تکاوران هم با شنا و گریان ، از کارون عبور کردند و به آن طرف رودخانه رفتند . من و فرماندهان گروهان و دسته‌ ها و پرسنل ، کنار اسکله ایستاده بودیم و به مردمی که شهر را ترک می‌ کردند ، کمک می‌ کردیم . تخلیه نیرو ها تا حدود صبح ادامه پیدا کرد »

نویسنده : امید قربانی

دانش آموخته جامعه شناسی سیاسی/ کارشناس دامپروری و تحلیلگر اقتصاد کشاورزی

مقالات و مطالب بیشتری در اینجا بخوانید :

سیاست ایرانی اسلامی نیست ، ماکیاولیستی ست

اثر ولگرد استفراغ ذهن متوهم

رنج هایی که هر روز افزوده میشوند

1 دیدگاه در “اولین تیرباران سارق در جمهوری اسلامی

  1. بهمنش گفت:

    نامه صریح فرزند شهیدی ( که خود نیز از جانبازان دفاع مقدس می‌باشد ) به شیخ دغل‌ کار آقای کاظم صدیقی . من و همرزمان شهید و جانباز و ازاده ام با جعل امضاء والدین خود راهی جبهه شدیدم ولی مشکل اینجانب بزرگتر از دیگر دوستانم بود . اول اینکه به علت شهادت پدر بر خلاف آنان که سایه پدر بالای سرشان بود مجبور بودم امضا مادرم را جعل کنم . دوم اینکه به علت سن کم مجبور شدم شناسنامه خود را دست کاری کرده و تاریخ تولدم را از سال۴۶ به ۴۴ تغییر دهم . امثال ما عاشقانه و برای دفاع از مردم ، تمامیت ایران ، اسلام و امنیت امروز و آیندگان آماده شهادت در این راه بودیم و امضا و شناسنامه جعل می کردیم ولی این شیخ ناصادق با اهانت به شعور مردم مدعی است با جعل امضاء هزار میلیارد زمین به نامش زدند . مگر می شود به مردم وعده آخرت و بهشت بدهید و با فساد سیستمی‌ تان دنیا مردم را جهنم کنید و خود با ریا کاری  مشغول مال اندوزی آنهم از مال مردم و از راه حرام در دنیا باشید ؟ شما ها تنها مال مردم را سرقت نکرده ای بلکه اعتماد و اعتقاد مردم را هم نابود کردید. آقای صدیقی شما و امثال شما شعار حکومت علی را می دهید ولی منش و کنش و عمل تان به عثمان و معاویه می ماند. از آن قبیح‌ تر چرا این همه دروغ میگوئید در فرهنگ ملی و اسلامی ما دروغگو را دشمن خدا می نامند . ای دشمن خدا شرم و ننگت باد تا ابد الدهر . ما یک میلیون شهید و جانباز و اسیر ندادیم که طبقه یا طیفی و یا معدود فرومایگانی بر ما حاکم شوند که دنیا و اخرت و سرزمین بزرگ اهورایی ما را نابود کنند . همان طور که امام رحمت الله علیه فرمودند “جهنمی‌یان از بوی تعفن اخوندی‌های فاسد در جهنم در عذاب هستند” بوی تعفن ریا و رانت خواری و دروغ گویی تان در دنیا هم، ما خانواده شهدا و جانبازان و رزمندگان را خفه کرده است مردم عادی که خدا می داند چه می کشند. طبق پیشبینی آن عبد صالح خدا مردم پی به باطن ذات کثیف امثال تو برده اند
    اگر شرف دارید و برای کاستن خشم و عصبانیت مردم که در فقر مطلق کمرشان شکسته به فوریت استعفا دهید و توبه کنید و برگردید به همان حوزه علمیه، شاید مورد بخشش خدا و خلق خدا قرار گیرید

    شما و امثال شما دست از ایران بکشید ایران به جایگاه حقیقی و والای خود خواهد رسید

    چطور ممکن است فردی ریاکار، فاسد، زمین‌خوار و دروغگو امام جمعه و رئیس امر به معروف و نهی از منکر باشد؟ شما که خود تندیس گناه کبیره هستید!

    ماهی یک میلیارد تومان اختلاس پول سود هتل که به حساب تان واریز می شد آنهم با جعل امضاء بود؟!!

    تردید نکنید ما فرزندان شهدا و جانبازان انتقام خون پدران جوان و درد و رنج یتیمی مان که هیچ وقت درمان و جبران نخواهد شد را بخصوص ظلمی که نسبت به مردم مظلوم ایران روا داشته اید یکجا از شماها خواهیم گرفت 

    خطر شماها برای انقلاب و نظام و ایران از فرقه کثیف رجوی بیشتر است برانداز و ضد انقلاب و منافق واقعی شما هستید.

    ریاکاران متظاهر و فریبکار چون شما هیچ مقبولیت و مشروعیتی نزد مردم فهیم ما ندارند و نزد خدا و افکار مردم شریف و مظلوم ایران و تاریخ منفور خواهید بود

    لعنت خدا و شهدا بر شما که با اعمال خود حیثیت انقلاب و ایران و اسلام را به مخاطره انداخته اید و دست آورد خونهای پاک شهدا و امام شهیدان را از بین میبرید.

    صد ها  تن مثل شما برای حفظ انقلاب و ایران و منافع ملی و تمامیت ارضی و‌ آبروی اسلام اعدام و مجازات بشوند باز کم است. می دانید چرا منافقین امثال شما را ترور نمی کنند چون شما با ریا، فساد، دروغ و دنیا طلبی و نفاق تان در بین مردم تولید نفرت، خشم و کینه می کنید و دقیقا در زمین جبهه عبری، عربی، غربی بازی می کنید. لیاقت ترور و شهید شدن را سردار سلیمانی و فخری‌ زاده‌ ها دارند نه شما مفت خور های دین به دنیا فروش مست قدرت.

    علی اکبر بهمنش
    کهنه سرباز وطن
    مورخه ؛ ۱۴۰۳/۱/۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *